امان الله قرایی مقدم به«صبح ما» گفت: از خشونت «خشونت» زاییده میشود چیزی که ما در سالهای اخیر درگیر آن هستیم، بنابراین اگر این اتفاقات در خوزستان نه در خراسان سر میگرفت بازهم منجر به بروز خشونت میشد طوریکه عقلای کشور هم نمیتوانستند این وضعیت را کنترل کنند چراکه بخشی از تقصیر وضعیت موجود بهدوش همین عقلا است، مسئولان مقصر هستند، آقایان در تهران نشستهاند و بدون دیدن واقعیت جامعه دارند برای آن برنامهریزی میکنند.
صبح ما| خوزستان صحنه اعتراضات مردم شده است. مردمی که در پی کمبود آب بعد از تکرار درخواستهای مکرر بدون اینکه جوابی درخور دریافت کنند حالا اعتراض در خیابان را انتخاب کردند تا شاید با شنیده شدن فریادهایشان همه بدانند این روزها خوزستان آب ندارد. با این وجود برخی کارشناسان معتقدند اعتراض مردم خوزستان در کنار کمبود آب دلایل دیگری هم دارد. امانالله قراییمقدم، جامعهشناس با تکیه بر وجود توزیع نامنصفانه ثروت و اشاره به تئوری گردش خشونت که در سالهای اخیر کشورمان شاهد آن بوده است اعتراض این روزهای مردم خوزستان را بررسی میکند.
این جامعهشناس در گفتوگویی با پایگاه خبری صبح ما بیان کرد: «نارضایتیها گستردهتر از آن است که اعتراض مردم خوزستان را به یک عامل نسبت دهیم. وضعیت نارضایتی بهگونهای شده است که جامعه با اندک مواجههای که با مشکلات دارد شروع به اعتراض میکند. درباره حوادث خوزستان باید گفت آب فقط یک عامل اعتراضات اخیرِ مردم این استان است. شما باید نبود خدمات برق هم درنظر بگیرید و به مسئله فقر و حقوق کارگران هم باید توجه کنید. بنابراین من عوامل متعددی را در بروز حوادث و آشکار شدن اعتراضات در جامعه مدنظر میگیرم.»
وی ادامه داد: «وقتی زمینه نارضایتی از عملکرد مسئولان وجود دارد و برخی نارواییها به مردم وارد میشود هر بهانهای کافیست که سبب بروز اعتراض شود. لذا باید عوامل دیگر مانند فقر و بیکاری را در نظر گرفت. ما میدانیم استان خوزستان یک استان حاصلخیز ایران است، منابع بزرگ آب و نفت در این استان زیاد است، مردم خوزستان بهخودشان میگویند با وجود این امکانات چرا ما نباید آب داشته باشیم و منابع آبی بهسمت فلات مرکزی حرکت کند. لذا همانطورکه گفتم مجموعه عوامل در مسئله اعتراضات خوزستان اهمیت دارد و اگر تمهیدات لازم درنظر گرفته نشود مشکلات این استان و شهرهای مشابه روزبهروز بدتر میشود.»
قراییمقدم افزود: «همه این مشکلات نتیجه ندانم کاری مسئولان است. نظام مدیریتی و اداری کشور، در کنار نظام برنامهریزی و کنترل کشور با عملکرد ضعیفی که داشتند شرایط خوزستان را به وضعیت کنونی تبدیل کردند. امروز در خوزستان با ۵۰درجه گرما برقشان قطع میشود، آب ندارند، دامهای روستاییان تلف میشوند و همه اینها نتیجه عملکرد نادرست مسئولان است. مردم خوزستان هم در هر موقعیتی که احساس میکنند میشود افکار عمومی را بهسمت مشکلاتی که دارند جلب کرد این کار را انجام میدهند و دست به اعتراض میزنند. مردم هم واقعیت امروز خوزستان را درک میکنند اما مسئولان ما در برج آج نشستهاند. با آنجا نشستن و خوزستان را ندیدن نمیشود برای این استان مدیریت کرد. وقتی استاندار این استان بومی آنجا نیست و درد آن منطقه را نمیداند نمیتواند مدیریت صحیح داشته باشد.»
این جامعهشناس تاکید کرد: «زمینههای بروز خشونت نارضایتیهای عمومی است. از وضع توزیع ناعادلانه ثروت گرفته تا بیکاری، فقر و غیره، وقتی یک کارگر در نیشکر بیکار شود چهکسی خرج زندگی او را میدهد، وقتی گاومیش یک کشاورز برای آب میمیرد این سبب تولید پرخاشگری و خشونت میشود. وجود نارواییها را دستکم نگیرید، امروز صحبت از شکاف طبقاتی است، خود آقایان میگویند حدود ۲۵هزار نفر در ایران بهطریقی مولتی میلیاردر هستند، درصورتی که شاید در تمام آمریکا ۲۰۰نفر هم نباشد. وقتی فردی در جامعه بهجای وجود ضوابط روابطمداری و عدم اجرای قانون میبینید عصبانی میشود. این زمینههای متعدد بروز خشونت در حوادث اخیر خوزستان دست به دست یکدیگر دادند و البته تحرکات بیرون از مرز هم ممکن است وجود داشته باشد. در چنین شرایطی وقتی یک دو نفر کشته میشوند خودش مجدد سبب بروز خشونت میشود. وقتی مسئولی به معترضان میگوید اینها اغتشاشگر هستند این در مردم عصبانیت ایجاد میکند. براساس تئوری چرخش خشونت از آنجایی امر خشونت دائم تکرار شده است بهمحض اینکه جایی اتفاقی میافتد فوری تبدیل به خشونت بعدی میشود چراکه بهقدری فشارهای روحی وروانی، آزردگیها و ظلمها به مردم وارد شده که اندک چیزی داد آنها را در میآورد.»
وی یادآور شد: «از خشونت «خشونت» زاییده میشود چیزی که ما در سالهای اخیر درگیر آن هستیم، بنابراین اگر این اتفاقات در خوزستان نه در خراسان سر میگرفت بازهم منجر به بروز خشونت میشد طوریکه عقلای کشور هم نمیتوانستند این وضعیت را کنترل کنند چراکه بخشی از تقصیر وضعیت موجود بهدوش همین عقلا است، مسئولان مقصر هستند، آقایان در تهران نشستهاند و بدون دیدن واقعیت جامعه دارند برای آن برنامهریزی میکنند»