اختصاصی؛

گل تنها افغانستانی نیست که با احتمال ازدست‌دادن فرزندش به دست داماد بسیار بزرگ‌تر مواجه است. فقر در سراسر کشور از زمان خروج نیروهای خارجی افزایش‌یافته است.

 

به گزارش گروه بین‌الملل صبح ما به نقل از نیوزویک، یک زن در افغانستان برای جمع‌آوری پول کافی برای طلاق دختر ۱۰ ساله‌اش که پدرش او را برای ازدواج فروخته است، مبارزه می‌کند.
به گزارش آسوشیتدپرس شوهر «عزیز گل» دختر ۱۰ سالشان را برای ازدواج فروخت تا به‌اندازه کافی برای سیر کردن شکم پنج فرزند دیگرش پول داشته باشد.
ازدواج‌های ازپیش‌تعیین‌شده در افغانستان غیرمعمول نیستند اما عزیز گل که خود در سن ۱۵ سالگی ازدواج کرده در برابر این موضوع مقاومت کرد و خواهان طلاق دخترش شده است. بااین‌حال او برای بازپرداخت پولی که شوهرش دریافت کرده باید هزار دلار جمع کند.
گل به آسوشیتدپرس درباره احساسش زمانی که متوجه ازدواج دخترش شد، گفت: قلبم از تپش ایستاد. ای‌کاش می‌توانستم در همان حال بمیرم، اما شاید خدا خواست که نمیرم. هر بار که آن شب را به یاد می‌آورم، می‌میرم و دوباره زنده می‌شوم.
اوایل ماه دسامبر، دولت طالبان ازدواج اجباری زنان را در افغانستان ممنوع کرد و اعلام کرد که زن و مرد باید برابر باشند. این تصمیم پس از تسلط طالبان، زمانی که افغانستان در کانون توجهات بین‌المللی قرار گرفت، اتخاذ شد.
به قدرت رسیدن طالبان نگرانی بین‌المللی را در مورد سرنوشت زنان در این کشور برانگیخت. اقدامات طالبان درحالی‌که نوید دوره جدیدی از حکمرانی خود را می‌دهد، در مورد برابری زن و مرد با اظهارات آنها هماهنگ نبوده است. وعده‌های اولیه درباره شرایطی که آن را در «چارچوب شریعت» یا در «چارچوب فرهنگی ما» قرار می‌دهد، ارائه می‌شد که دیدگاهی مبهم ارائه می‌کرد. ماه‌ها پس از تسلط کامل آنها بر افغانستان، اکثریت زنان همچنان از شغل خود محروم هستند و هزاران دختر از حضور در مدرسه منع شده‌اند.
شوهر گل پس از فروختن کودک ۱۰ ساله‌اش برای نجات بقیه اعضای خانواده، از خانه گریخت. گل معتقد است که او شاید باور دارد که ممکن است مورد محکومیت توسط مقامات قرار گیرد. درحالی‌که گل برای تضمین طلاق دخترش از بزرگان روستا و برادرانش کمک گرفت به آسوشیتدپرس گفت که فقط می‌تواند برای مدت طولانی خانواده داماد ۲۱ ساله را دست‌به‌سر کند.
او به آسوشیتدپرس گفت: اگر نتوانم پولی برای پرداخت به این افراد فراهم کنم، نمی‌توانم دخترم را در کنار خود نگه دارم. گفته‌ام که خود را خواهم کشت. اما بعد به بچه‌های دیگرم فکر می‌کنم. چه اتفاقی برای آنها می‌افتد؟ چه کسی شکم آنها را سیر می‌کند؟
بزرگ‌ترین بچه او ۱۲ سال دارد و کوچک‌ترینشان که ششمین فرزند خانواده است، فقط دو ماه سن دارد.
گل تنها افغانستانی نیست که با احتمال ازدست‌دادن فرزندش به دست داماد بسیار بزرگ‌تر مواجه است. فقر در سراسر کشور از زمان خروج نیروهای خارجی افزایش‌یافته است و ای بی سی نیوز گزارش داد که ازدواج‌های اجباری در مناطقی که مردم برای تأمین غذای خانواده‌های خود با مشکل مواجه هستند رایج شده است.
«حمید عبدالله»، پدر چهار فرزند، به آسوشیتدپرس گفت که مجبور است دختران خردسالش را برای ازدواج بفروشد تا برای درمان همسرش که مبتلا به بیماری مزمن است، تأمین هزینه غذا کند.
«بی‌بی جان»، همسر او به آسوشیتدپرس گفت: وقتی این تصمیم را گرفتیم، انگار کسی یکی از اعضای بدنم را از من گرفته بود.
مؤسسه غیرانتفاعی «خیلی جوان برای ازدواج» مستقر در آمریکا، به نقل‌مکان یک دختر ۹ ساله که برای ازدواج، فروخته شده بود تا مادر و خواهر و برادرانش خانه امنی داشته باشند، کمک کرد. بااین‌حال، «استفانی سینکلر» بنیان‌گذار این سازمان، به سی‌ان‌ان گفت که این تنها یک راه‌حل موقت است و هدف باید جلوگیری از فروش باشد.

ترجمه: گلناز سادات غفاری