سیدعلی میرموسوی

خانم آردرن با این اقدام خود به خوبی پایبندی به شرایط اخلاقی کسب قدرت را نشان داد. کاش آنان که ادعا دارند شیفته خدمت اند نه تشنه قدرت، نیز پارسایی سیاسی را از این زن سیاستمدار با شرافت می آموختند و صداقت خود را در عمل نشان می دادند.

 

علی میرموسوی نوشت: طبق اخبار خانم #جاستین_آردرن نخست وزیر ۴۲ ساله #نیوزیلند پس از ۵.۵ سال خدمت، با تشکر از مردم اعلام کرد به زودی از این منصب کناره گیری می کند و دلیل آن را چنین بیان کرد: «با در اختیار گرفتن این منصب عالی، مسئولیت‌هایی نیز متوجه فرد می‌شود، از جمله این مسئولیت که مطمئن باشید شخص مناسبی برای رهبری هستید و همچنین متوجه باشید که چه زمانی دیگر شخص مناسبی نیستید.» او  در ادامه گفت: «شما نمی‌توانید و نباید این مسئولیت را بر عهده بگیرید مگر اینکه از ظرفیت کاملی برخوردار باشید و کمی هم توان ذخیره برای چالش‌های برنامه‌ریزی نشده و غیرمنتظره که به ناچار پیش می‌آیند، کنار گذاشته باشید.» در نهایت با فروتنی تمام اظهار داشت «می‌دانم که این منصب چه چیزهایی می‌طلبد و می‌دانم که دیگر آنقدر توان ندارم که بتوانم عدالت را برقرار کنم. مساله به همین سادگی است.»

این سخن سطحی والا از پارسایی و تعهد سیاسی و باور به شایسته سالاری را نشان می دهد که با وجود اهمیت آن، در کمتر سیاستمداری می توان یافت. شنیده ایم که پیامبر (ص) می فرمود «اگر کسی عهده دار رهبری جماعتی شود در حالی که در بین مردم فردی داناتر از وی باشد، وضع و حال آن جامعه مدام رو به پس رفت می گذارد تا از این کار بازگردند»، اما در عمل تا کنون از مدعیان پیروی از او پایبندی به این سخن را ندیده ایم. بر عکس فردی را دیده ایم که در  پیری و فرتوتی با بیش از ۹۵ سال سن، همچنان خود را شایسته تصدی منصبی با انبوهی از مسئولیت می داند و بر این منصب گمارده می شود.

دیوید هوسله در کتاب «اخلاق و سیاست» در بیان شرایط اخلاقی کسب قدرت، موضوعیت نداشتن و هدف نبودن قدرت را یکی از آن ها می داند و استدلال می کند کسی می تواند قدرت را به دست گیرد که  شیفته خدمت باشد و به مصالح عمومی بیاندیشد. بنابر این افرادی که جنون قدرت دارند و نمی توانند از وسوسه قدرت رهایی یابند، شایستگی کسب قدرت ندارند. اما شیفتگان خدمت را از از کجا می توان شناخت؟ هوسله در پاسخ این پرسش هفت نشانه را بیان می کند:

نخست؛ کف نفس و خویشتن داری؛ یعنی هر کاری از دست او بر می آید و توانایی انجام آن را دارد، دوست نداشته باشد انجام دهد.
دوم؛ تنها در پی  فرمان دادن به دیگران نباشد، بلکه اطاعت کردن از دیگران را هم آموخته باشد.
سوم؛ اطاعتی که از دیگران می خواهد به لحاظ اخلاقی و عقلانی به سود آن ها باشد.
چهارم؛ در صورت تحقق اهداف و یا ناکامی از دستیابی به آن ها قدرت را واگذار کند یا استعفاء دهد، نه این که مجبور به استعفا شود.
پنجم؛ پاس حقیقت را داشته باشد.
ششم؛ وجدان اخلاقی خود را پایمال نکند و در نهایت مصالح کل کشور را در نظر بگیرد، نه مصالح باند و جناح خود.

خانم آردرن با این اقدام خود به خوبی پایبندی به شرایط اخلاقی کسب قدرت را نشان داد. کاش آنان که ادعا دارند شیفته خدمت اند نه تشنه قدرت، نیز پارسایی سیاسی را از این زن سیاستمدار با شرافت می آموختند و صداقت خود را در عمل نشان می دادند.