نعمت احمدی

آیا سینه تفتیده شهر تهران در آینده آماج تیرهایی که از عدم سابقه مدیریتی آقای زاکانی به آن وارد خواهد آمد، مجروح خواهد شد یا آقای زاکانی خواهد توانست اداره شهر تهران را به تعادل برساند؟

 

نعمت احمدی نوشت: یکی از گزینه‌های اصلی تصدی پست شهرداری تهران آقای مازیار حسینی بود، مازیار حسینی یعنــی ادامه مدیریت سابق شهرداری تهران. اگر نگاهی به پست‌هــای سابق آقای حسینی داشته باشیم، معاون فنی و عمران شهرداری تهران، طراح و مجری بزرگراه امام علی(ع)، طراح و مجری برزگراه طبقاتی صدر، طراح و مجری تونل‌های امیرکبیر و نیایش و طراح و مجری بخش زیادی از پروژه‌های عمرانی در کلانشهر شهر تهران، آقای‌مازیار حسینی متولد ۱۳۴۹ تهران و دارای دکتری تخصصی در رشته مهندسی، گرایش سازه و زلزله می‌باشد. هرچند آقای حسینی جوان و با انرژی و از نظر مدرک تحصیلی مناسب‌ترین فرد برای تصدی پست شهرداری تهران می‌باشد، اما اگر انتخاب می‌شد مدیریت او را باید ادامه مدیریت شهردار سابق در اداره شهر تهران با تیم اداره‌کننده‌ای که ۱۲ سال همراه او بودند، دانست. مدیریتی که موافقان و مخالفانی دارد، موافقان بر این باورند که در دورۀ آقای قالیباف تحرک و سازندگی در شهر تهران مشهود بود، تونل‌های نیایش، امیرکبیر، رسالت و توحید و از همه مهم‌تر بزرگراه طبقاتی صدر و بزرگراه شمالی جنوبی امام علی. اما مخالفان مدیریت ایشان را نوعی در هم تنیدگی غیرتحصصی توأم با بریز و بپاش و باز گذاشتن دست نهادها و سازمان‌ها در توسعه تهران می‌دانند که در مواردی به حذف باغات تهران که آبشش این شهر بودند و در روزگاری نه‌چندان دور شهر تهران را با باغ خانه‌های آن می‌شناختند کسانی که به کوهنوردی علاقه دارند و به ارتفاعات شمالی تهران سری زده‌اند به یاد دارند وقتی که از توچال یا کلک‌چال و یا همین ابتدای بلندی‌های اوین و درکه به پائین دست بلندی‌های البرز و دامنه آن یعنی شهر تهران نگاه می‌کردند سیطره درخت و باغ بر فضای مسکونی غالب بود و انگاری شمال تهران در دل جنگل جاخوش کرده بود امروزه کافی است با تله کابین توچال تا یکی دو ایستگاه بالا بروید و نگاهی به پائین دست دامنه البرز بیندازید جنگلی از آهن و فولاد و آجر و سیمان جای خود را به انبوه چنارهای سر به فلک کشیده که روزگاری نه‌چندان دور تهران از نگاه سیاحان غربی به شهر چنارها معروف بود، داده‌اند. حذف باغات تهران ساخت و ساز در ارتفاعات، واقعیت تلخی است که در یکی دو دهه گذشته خروجی مدیریت شهری تهران بوده است و در چنین آشفته بازاری اتفاقاتی از نوع پرونده تاکنون محرمانه مانده آقای عیسی شریقی، قائم‌مقام شهردار وقت تهران بروز و ظهور می‌کند تراکم فروشی ضربه کاری را به ترکیب ساخت و ساز شهر تهران زده است. تهران کلان روستائی است که بی‌قاعده و قانون و بدون برنامه شهرسازی مدرن رشد کرده است هیچ شهری در دنیا مانند تهران اینگونه بی‌قواره رشد نکرده است در حالی که می‌شد با برنامه مدون و باز تعریف طبقات و نوع نقشه و ساخت، شکل جدیدی به شهر تهران داد. حتی قاعده و قانونی ظرف چند سالی که آقای مازیار حسینی مسئولیت بالائی در اداره شهر تهران داشته است و شهر از هر طرف گسترش یافته، زیرساخت‌های مورد نیاز شهر مثلا جانمائی مترو و دیگر تأسیسات مورد نیاز مشخص نشده است اگر فردا و فردا ها متروی تهران در مناطق جدید گسترش پیدا کند بخش تملک اراضی هزینه بالایی می‌برد در حالیکه در زمان اولیه گسترش، می‌شد در طرح جامعی وضع مالکیت عمومی زیرساخت‌ها را با هزینه کمتر معین کرد. براین باورم آقای رئیسی هوشمندانه از آقای زاکانی خواستند که به جای حضور در ترکیب هیأت دولت به شهرداری تهران بسنده کنند. اما جایگاه آقای زاکانی در مدیریت شهری تهران اشکالات و ایرادات خود را دارد نخست اینکه آقای زاکانی باید از نمایندگی مجلس استعفا دهند برابر ماده ۹۴ آئین نامه داخلی مجلس هر نماینده که اعتبارنامه او به تصویب رسیده است، می‌تواند استعفا دهد، اما پذیرش استعفای او موکول به تصویب مجلس است. در اینجا آیا قدرت و توان هست که مانع از تصویب استعفا او شود و یا اینکه مجلس در مقابل عمل انجام شده قرار دارد و با تکیه بر ماده ۹۵ آئین نامه نماینده‌ای که تقاضای استعفا می‌دهد، باید تقاضای او مدلل باشد و بعد از طرح موضوع در مجلس، تقاضای استعفا بررسی می‌شود…

در نهایت پس از تصویب تقاضای استعفا، مراتب از طریق رئیس مجلس به وزارت کشور اعلام می‌شود تا طبق قانون انتخابات اقدام نمایند. آقای زاکانی یکی از سه نماینده قم است و از هم‌اکنون زمزمه مخالفت‌ها از قم به گوش می‌رسد. انتصاب شهردار تهران باید به تأئید وزارت کشور برسد و هم‌اکنون وزیر کشور تعیین نشده است و اگر وضع به همین منوال باشد و زمزمه‌های اختلاف در چینش کابینه واقعی باشد تا بعد از عاشورا امکان بررسی صلاحیت وزرای معرفی شده به مجلس که نمی‌دانیم چه روزی خواهد بود به درازا خواهد کشید و عملاً شهرداری تهران به روش سرپرست منصوب اداره خواهد شد. جدای از ایرادات و اشکالات آئین نامه‌ای که به انتصاب آقای زاکانی برمی‌گردد یعنی نبود سابقه ۹ سال مدیریت در پرونده ایشان و نیز منطبق نبودن تحصیلات آقای زاکانی با آئین نامه مربوط به احراز شرایط شهرداران که آقای زاکانی هم با تکیه بر همین منبع آئین نامه‌ای درخواست تغییر قانون را داده است که اگر چنین رویه‌ای متداول شود و رسم بر این باشد که قوانین را مطابق سلیقه یا تطبیق با شرایط افراد تغییر دهیم اعتبار قوانین زیر سوال می‌رود از آن گذشته مدیریت آقای زاکانی در مرکز پژوهش‌ها و تأسیس شعبه‌ای در قم به جهت مرکز پژوهش‌ها مورد نقد قرار گرفت و عده‌ای از نمایندگان مجلس با آن مخالفت کردند شعبه‌ای که ظاهراً بار مالی فراوانی دارد موضوعی که همیشه مورد پرسش بوده است و آقای زاکانی براین باور است که وضعیت استخدام‌ها و قراردادها در مرکز پژوهش‌ها مطابق با قانون است و ۲۵۰ پست رسمی دارد که از قبل از حضور آقای زاکانی در مرکز پژوهش‌ها ۲۲۳ نفر مشغول به کار بودند که تنها ۳ نفر به این جمع در زمان مدیریت آقای زاکانی مشغول به کار شدند و هنوز به گفته آقای زاکانی ۲۵ کرسی در مرکز پژوهش‌ها خالی است. آقای زاکانی سابقه مدیریت اجرائی ندارد و معلوم نیست اداره کلانشهر یا به گفته من ابر روستائی مانند تهران را چگونه پیش خواهد برد آیا جمله‌ای که امروزه مصطلح است و به مدیریت جهادی از آن یاد می‌شود و معلوم نیست معنا و مفهوم اداری آن چیست، سر لوحه کار قرار می‌گیرد یا همانند دورۀ آقای قالیباف دست بعضی از سازمان‌ها و نهادها در اداره شهر باز گذاشته خواهد شد یا اینکه مدیریت شهری تعریف شدۀ شهر تهران را اداره خواهد کرد و به روش علمی درآمدزایی برای اداره شهر خواهند رسید یا اینکه دوباره شهر فروشی متداول خواهد شد و با تأسف در نهایت خروجی شهر فروشی پرونده‌هائی همانند پرونده آقای عیسی شریفی خواهیم داشت. حسن انتصاب آقای زاکانی برای تصدی پست شهرداری تهران این است که دوباره مدیریت دورۀ سابق در اداره شهر تهران فعال نخواهند شد. مدیریت آقای زاکانی کاغذ یا نوشته‌ای است که نمی‌توان نوشته‌های بین خطوط آنرا خواند. آیا سینه تفتیده شهر تهران در آینده آماج تیرهایی که از عدم سابقه مدیریتی آقای زاکانی به آن وارد خواهد آمد، مجروح خواهد شد یا آقای زاکانی خواهد توانست اداره شهر تهران را به تعادل برساند.

 

منبع: آرمان