هادی سروش

استاد بزگوار آیت الله جوادی آملی می فرمود: نه دست کسی را ببوسید و نه بگذارید دست تان را ببوسند.

 

هادی سروش نوشت: دست بوسی؛ احترام خیلی ویژه است و خیلی زود تبدیل به تملق رفتاری می شود و تملق رفتاری در زشتی مانند تملق گفتاری است!

بوسیدن دست و حکم اخلاقی آن همواره مورد بحث بوده، به ویژه در عصر حاضر که با نگاه منفی به آن نظر می شود و جای دارد به این مقوله نگاه دقیق شود.

متاسفانه در زمانه ای قرار داریم که انواع تملقات در جهت حرص رسیدن به قدرت روا داشته می شود و گاهی به چاپلوسی ها و تبلیعات برای اشخاص رنگ “شعائر دینی” داده می شود که مصلحت اسلام و جامعه دینی چنین اقتضائاتی دارد.

اما تکلیف پیامبر رحمت روشن نموده که فرمود: “زمانى براى مردم پیش آید که براى طمع دنیا باطنشان پلید و ظاهرشان زیبا باشد، و از ظاهر خویش ثواب خدا را مقصود نداشته باشند، دینشان ریا باشد و ترس از خدا با آنها آمیخته نشده باشد: خدا آنها را مجازاتى همگانى کند، سپس مانند کسى که غرق مى‌شود، دعا کنند و خدا مستجاب نکند./ سَیَأْتِی عَلَى اَلنَّاسِ زَمَانٌ تَخْبُثُ فِیهِ سَرَائِرُهُمْ وَ تَحْسُنُ فِیهِ عَلاَنِیَتُهُمْ طَمَعاً فِی اَلدُّنْیَا لاَ یُرِیدُونَ بِهِ مَا عِنْدَ رَبِّهِمْ یَکُونُ دِینُهُمْ رِیَاءً لاَ یُخَالِطُهُمْ خَوْفٌ یَعُمُّهُمُ اَللَّهُ بِعِقَابٍ فَیَدْعُونَهُ دُعَاءَ اَلْغَرِیقِ فَلاَ یَسْتَجِیبُ لَهُمْ. (اصول کافی ج ۲ ص ۲۹۶)

تملق و چاپلوسی زبانی

قبل از ورود به بحث “دست بوسی” اجازه دهید نگاه دین به مقوله چاپلوسی را مرور کنیم، چه بسا با توجه به این نگاه دینی، بحث “دست بوسی” بیشتر مورد ثمر خواهد بود.

مهمترین سخن در باب ستایشگران متملق از سوی پیامبر(ص) مطرح شده که فرمود: «به صورت چاپلوسان و متملقان خاک بپاشید؛ اَحْثُّوا التُّرابَ عَلی وُجُوهِ الْمَدّاحینَ؛ ».
و نیز پیامبر رحمت (ص) فرمود: «اگر کسی با چاقوی تیزی به سراغ مردی برود، برای او بهتر است از اینکه در پیش روی او مدحش را بگوید.»

امیرمؤمنان علی (ع) می فرماید: “ستایش بیش از حد، تملق است و کوتاهی در ستایش، درماندگی است یا حسد. / الثَّناءُ بِأکْثَرِ مِنَ الْاِسْتِحقاقِ مَلَقٌ وَ التَّقْصیرُ عَنِ الْاِسْتِحْقاقِ عَیٌّ اَوْ حَسَدٌ.” و در سخن دیگری امام علی (ع)؛ چاپلوسانِ گیرِ نان و نام را؛ ” بردگان همیشگی” معرفی می کند.

امام خمینی می نویسد: ” تملّق، مبدأش شرک و جهل بوده و غایتش نفس است و ثمره‏ اش خفّت و خوارى می باشد. به هرحال باید دانست که چاپلوسی از آبشخور نفاق و خودخواهی سیراب شده است”.

استاد مطهری این رذیله تملق گوئی را “به بند کشیدن انسانیت” معرفی کرده و انسانی که در بندِ رسیدنِ به منافع مادی باشد، به کلی فاقد حرّیت و مردانگی خواهد شد.

برخورد امام علی(ع) با هرگونه ذلت پذیری

در نهج البلاغه آمده است که ظاهرا هنگام بازگشت از صفین، عده ای از دهقان های شهر انبار حضرت را دیدند و به دنبال حضرت پیاده به راه افتادند و در جلوی حضرت به هم فشار می آوردند، حضرت فرمود: چه می کنید؟ جواب دادند، این عادت ماست که با آن امرای خودمان را تعظیم می کنیم. پس حضرت فرمودند: قسم به خدا، امرای شما از این کار شما هیچ سودی نمی برند و شما با این کار خود به خود سخت می گیرید در دنیا و آخرت خود را به سختی می اندازید. چقدر زیان آور است سختی که به دنبال آن عذاب باشد و چقدر سودآور است راحتی که بعد از آن امان از آتش باشد.

دست بوسی از نگاه اهل بیت(ع)

بازگشتی به بحث دست بوسی داشته و در مرحله نخست روایات این موضوع را ببینیم و سپس با دید فقهی و اخلاقی در این موضوع آشنا شویم؛

در کتاب تحف العقول حدیث مهمی از امام رضا (ع) نقل است که ایشان می فرماید:
“مرد دست مرد دیگری را نبایستی ببوسد، چرا که بوسیدن دستش همانند نماز گزاردن بر اوست. / لا یقبّل الرجل ید الرجل فإن قبله یده کالصلاه له” (تحف العقول /۴۵۰)

فردی بنام على بن مَزیَدِ که ابریشم فروش بوده خدمت امام صادق(ع) رسید و دست حضرت را گرفت و بوسید، امام فرمود : آگاه باش که این کار یعنی بوسیدن دست؛ درست نیست، مگر نسبت به پیامبرى یا وصىّ پیامبرى. / أمَا إنّها لا تَصلَحُ إلاّ لِنَبیٍّ أو وَصِیِّ نَبیٍّ .(الکافی ، ج۲ ، ص۱۸۵)

امام صادق فرمودند: سر و دست کسی را نباید بوسید، مگر دست پیامبر خدا، یا کسی که می بوسد منظورش از بوسیدن سر و دست او، احترام به رسول الله باشد. / لا یقبل رأس أحد و لا یده إلا ید رسول الله أو من ارید به رسول الله.(کافی ج۲ ص ۱۸۵)

این تعبیرات تامل برانگیز در روایات اهل بیت(ع) درباره دست بوسی حکایت از ظهورِ تملق رفتاری در سطح وسیع دارد که بجاست از دیدگاه فقه اسلام و اخلاق بررسی اجمالی شود.

دست بوسی از دیدگاه فقهی

به اتفاق فقهای اهل سنت یعنی؛ حنفیه، شافعیه، حنبلیه و جمعی از مالکیه، دست بوسی به جهت امور دینی، جایز است. فقه شیعه با اهل سنت همراه است و دست بوسی را جائز شمرده گرچه برخی فقیهان آن “مکروه” قلمداد کرده اند. شهید اول، به جواز بوسیدن دست برادران مسلمان که به عنوان و قید “بزرگداشت مومن” فتوا می‌دهد [الدروس الشرعیه، ج۲، ص ۱۸]

دست بوسی از دیدگاه اخلاقی

اکثرِ “دست بوسی ها”؛ تملقِ رفتاری است و در نتیجه به تعبیر استاد مطهری؛ در بند کشیدن انسانیت است. و تردیدی نیست که اخلاق دینی آن را ناروا داشته و برنمی تابد.

توضیح مطلب این است که؛ اگرچه دست بوسی به عنوان یک باید و نباید در علم اخلاق مطرح نشده، اما؛ اولا ؛ با کرامت نفس منافات دارد و هر منافی با کرامت انسانی رفتار شایسته ای نخواهد بود و به منع نزدیکتر است.

دوما ؛ در واقع دست بوسی از آداب است و یک حقیقت متغیر است ‌و اگر هم از اخلاق به حساب می آمد مانند عذر خواهی است دارای عنوان مستقل نیست بر خلاف ظلم که عنوان مستقل مذمت را به همراه دارد. پس ابتدا نمی توان فتوا به فعل اخلاقی بودن آن داد.
و ثالثا ؛ “دست بوسی” برای بوسنده و صاحبِ دست بوسیده شد به شدت خطر آفرین است، بوسنده را بَرده می کند و صاحب دست بوسیده شده را بیشتر مست قدرت کرده و در نتیجه دیگر گوش و چشم او پشت حاجب منیت قرار گرفته و حقائق اطراف خود را نمیبیند!

از همین رهگذر است که علماء اخلاق از اینکه دستشان بوسیده شود، پرهیز داشتند.
پدرم که از شاگردان امام راحل بود نقل می کرد که امام فرموده بود در عمر دست یک نفر را بوسیدم و آن هم رفیق مباحثه درس بود که بعد متوجه حرف حق او شدم.

و استاد بزگوار آیت الله جوادی آملی می فرمود: نه دست کسی را ببوسید و نه بگذارید دست تان را ببوسند. من فقط دست امام را بوسیدم که آن دست بوسیدنی بود. و استاد بزرگوار علامه حسن زاده(ره) وقتی در نامه ای کسی به ایشان می نویسد دست بوستان هستم در پاسخ چنین می نگارد: مرا معذور دار از دست بوسی/ که من دستی ندارم تو ببوسی

جمع بندی؛

“اسلام”؛ در بحث های فقهی فتوا به “جواز مطلق” نداده، و در بحث های اخلاقی با هر گونه رفتار و گفتاری که باعث پیدایش رذائل اخلاقی در فردی شود و یا کسی در حالت ذلت قرار بگیرد، به شدت مخالفت نموده و تملقات و چاپلوسی های گفتاری مانند ستایش اشخاص، و رفتاری مانند دست بوسی و “پابوسی!” در این مقوله جای دارد و در مورد غیر معصومین(ع) روا نیست.

حافظ گوید: مبوس جز لب ساقی و جام می‌حافظ/ که دست زهدفروشان خطاست بوسیدن.