یک استاد دانشگاه تهران گفت: اصولگرایان به دنبال این هستند که بهبود وضعیت اقتصادی کشور را که به نام خود ثبت کنند و به افکار عمومی جامعه القا کنند که یک دولت اصولگرا موفق شده این گشایش‌ها را در کشور به وجود بیاورد.آنچه مسلم است این است که اقدامات و توافقاتی که اصولگرایان می‌کنند به مراتب از اصلاح طلبان مستحکم‌تر خواهد بود.

 

احمد نقیب‌زاده استاد دانشگاه تهران و تحلیلگر سیاسی معتقد است: «‌وضعیت به شکلی است که هر کسی به قدرت برسد باید به تعهدات برجام باز‌گردد. اگر دو جریان راست در دو کشور با هم گفت‌وگو می‌کردند موانعی که در این مسیر قرار گرفت دیگر به وجود نمی‌آمد. راست‌گرایان خود را مالک کشور خود می‌دانند و معتقدند تصمیمات مهم درباره آینده باید توسط آنها گرفته شود. اقدام احتمالی راست‌گرایان در هر دو کشور با انتقاد و مخالفت جریان مقابل مواجه نخواهد شد. این در حالی است که اگر جریان‌های میانه‌رو در هر دو کشور اقدامی کنند با مخالفت جدی راست‌گرایان مواجه خواهند شد». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

در ادامه مشروح این مصاحبه را می‌خوانید:

 

شکست ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا چه فرصت‌هایی را به وجود خواهد آورد؟

ایران تلاش زیادی در برجام انجام داده و پس از آن نیز به برخی از حقوق خود رسیده است اما به هیچ وجه کافی نبوده است. پس از برجام فرصت‌هایی نیز برای ایران ایجاد شد که با خروج ترامپ از برجام برخی از این فرصت‌ها نیز از دست رفت. در شرایط کنونی که ترامپ در انتخابات شکست خورده است فرصت‌ها دوباره احتمالا بروز کند. توافق برجام یک توافق برد- برد بود که طرفین با دادن هزینه‌هایی فرصت‌های جدیدی را به وجود آورده بودند. با حضور ترامپ در قدرت این فرصت‌ها از ایران گرفته شد و اقتصاد ایران با تنگناهای جدی در زمینه اقتصادی مواجه شد.

این در حالی است که پس از پیروزی بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا دولت جدید آمریکا ادعا کرده که دوباره به برجام باز‌ می‌گردد. در چنین شرایطی اقتصاد از این وضعیت خارج خواهد شد و شرایط جدیدی را تجربه خواهد کرد. بازگشت آمریکا به برجام یک گام مهم است. بنده معتقدم دولت جدید آمریکا قصد دارد از مشکلات داخلی ایران سوءاستفاده کند و با قرار دادن ایران در وضعیتی جدید امتیازاتی را به دست بیاورد. به همین دلیل باید منتظر ماند و دید بایدن به دنبال گرفتن چه امتیازاتی است و واکنش ایران نسبت به این مسأله چه خواهد بود. اما ایران فعلا به دلیل بی‌اعتمادی و رفتارهای ترامپ و تحریم‌های غیرانسانی هرگونه مذکره را به صلاح نمی‌داند.

 

بایدن به دنبال گرفتن چه امتیازاتی از ایران است و واکنش ایران چه خواهد بود؟

من فکر نمی‌کنم ایران به راحتی چنین درخواستی را بپذیرد.آمریکا مدت‌هاست که علاوه بر مسأله هسته‌ای درباره وضعیت موشک‌های ایران نیز دخالت می‌کند، که هیچ ربطی ندارد واز سوی دیگر آمریکایی‌های نسبت به رفتار ایران در منطقه نیز خوش‌بین نیستند و مدعی هستند ایران باید رفتار خود را در منطقه تغییر بدهد. اگر بایدن به برجام باز‌گردد و شرایط مجدد فراهم شود این احتمال وجود دارد که ایران نیز اقدامات جدیدی در منطقه انجام دهد. آنچه مشخص است اینکه ایران در زمینه هسته‌ای و موشک‌های خود امتیازاتی نخواهد داد و همچنان در مسیری که قرار گرفته در همان مسیر با قوت بیشترحرکت خود را ادامه خواهد داد. نکته‌ای که در این زمینه وجود دارد این است که در صورت بازگشت آمریکا به برجام و بهبود وضعیت اقتصادی، ایران اعلام کند در نقطه‌ای که قرار دارد عدول نخواهد کرد. با این وجود دستاوردهای موشکی ایران به هیچ وجه خدشه‌پذیر نیست و تاکید دوباره خواهد شد که به هیچ عنوان مذاکره و عقب‌نشینی نخواهد کرد.

 

آیا بازگشت آمریکا به برجام یک پروسه زمان‌بر خواهد بود؟ آیا کار بازگشت بایدن به دولت بعدی ایران که مشخص نیست چه کسی رئیس جمهور خواهد بود کشیده خواهد شد؟

بازگشت به برجام چندماهی طول خواهد کشید. با این وجود برداشته شدن تحریم‌ها ممکن است در کوتاه‌مدت رخ بدهد. از سوی دیگر این احتمال وجود دارد که در کوتاه‌مدت فروش نفت ایران از سر گرفته شود و ایران بتواند نفت خود را مانند گذشته به بازارهای جهانی عرضه کند. حتی ممکن است شرایطی مهیا شود که ایران بتواند هواپیماهای مورد نیاز خود را خریداری کند.

من فکر می‌کنم این اتفاقات ممکن است در دولت آقای روحانی رخ بدهد و به دولت بعدی کشیده نشود. با این وجود شرایط بازگشت آمریکا به برجام مانند دوران پس از امضای برجام نخواهد بود که رهبران کشورهای خارجی مرتب به تهران می‌آمدند و شرکت‌های خارجی نیز رابطه خود را با ایران از سر گرفته بودند. نمی‌توان برای ماه‌های آینده چنین وضعیتی را برای ایران متصور بود و شرایط متفاوت است. این اتفاقات ممکن است در دولت بعدی رخ بدهد و به عمر دولت آقای روحانی نرسد. این در حالی است که دولت بعدی باید از رویکردی مانند دولت آقای روحانی برخوردار باشد.

 

اگر دولت بعد از حسن روحانی از جنس اعتدالی دولت دوازدهم نبود شرایط به چه شکلی رقم خواهد خورد؟

بنده گمان می‌کنم چنین اتفاقی رخ ندهد و در دولت بعدی نیز قدرت در اختیار جریان اعتدالی یا اصلاح‌طلبان قرار داشته باشد. با این وجود اگر فرض کنیم یک دولت اصولگرا روی کار بیاید گمان نمی‌کنم دست رد به سینه بایدن و آمریکا برای مذاکره بزند.اصولگرایان به دنبال این هستند امتیازاتی که در این زمینه اخذ می‌کنند در نهایت به نام خود ثبت کنند. این وضعیت به خصوص درباره امتیازات اقتصادی صدق می‌کند. واقعیت این است که وضعیت کشور به شکلی نیست که دولت بعدی ایران تعلل کند. اگر اصولگرایان به هر دلیل طفره بروند و باید منتظر واکنش‌ها نسبت به وضعیت اقتصادی باشند. این نیز مورد دلخواه اصولگرایان نیست و آنها دوست ندارند واکنش‌های اجتماعی به وجود بیاید. به همین دلیل نیز اگر یک اصولگرا نیز در انتخابات آینده ریاست‌جمهوری به پیروزی دست پیدا کند به دلیل شرایط کشور متفاوت عمل خواهد کرد.

 

چرا اصولگرایان که همواره منتقد برجام بوده‌اند در شرایطی قرار گرفته‌اند که یک برگ برنده برای خود قلمداد ‌کنند؟

واقعیت این است که آنچه اصولگرایان در شعار مطرح می‌کنند در عمل خیلی قابل تحقق نیست. اصولگرایان باید برای مطالبات مردم پاسخ قانع‌کننده‌ای داشته باشند. این پاسخ قانع‌کننده نیز مستلزم این است که در سیاست خارجیتغییراتی ایجاد شود. بنده معتقدم اصولگرایان راحت‌تر و مستحکم‌تر عمل خواهند کرد. اصولگرایان با جریان اعتدالی و اصلاح‌طلبان رقابت دارند.به همین دلیل نیز بر این باور هستند که اگر جریان اعتدالی چنین توافقنامه‌های مهم و تأثیرگذاری را انجام بدهد جایگاه آنها در بین مردم ارتقا پیدا می‌کند و به همان اندازه جایگاه اصولگرایان نزول پیدا می‌کند. اصولگرایان به دنبال این هستند که بهبود وضعیت اقتصادی کشور را که به نام خود ثبت کنند و به افکار عمومی جامعه القا کنند که یک دولت اصولگرا موفق شده این گشایش‌ها را در کشور به وجود بیاورد.آنچه مسلم است این است که اقدامات و توافقاتی که اصولگرایان می‌کنند به مراتب از اصلاح طلبان مستحکم‌تر خواهد بود. در ایالات متحده آمریکا جمهوریخواهان و راست‌گرایان خود را مالک آمریکا می‌دانند.

این در حالی است که در ایران نیز اصولگرایان و راست‌گرایان تا حدی چنین ادعایی دارند.در شرایط کنونی بایدن از حزب دموکرات در آمریکا به قدرت رسیده که دیدگاه‌هایی متفاوت نسبت به راست‌گرایان دارد. این در حالی است که به نظر من در ایران پس از دولت آقای روحانی، دولتی از جنس اعتدالی روی کار خواهد آمد که متمایل به اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان خواهد بود. به همین دلیل اگر توافقی پدید آید براساس مصلحت‌اندیشی‌ها خواهد بود و چندان پایدار نخواهد بود. این در حالی است که اگر دو جریان راست اقدامی بکنند احتمالا مستحکم‌تر خواهد بود.

 

دو جریان اعتدالی در ایران و دموکرات در آمریکا چه چشم‌اندازی در مقابل آنها قرار خواهد گرفت؟

وضعیت به شکلی است که هرکسی به قدرت برسد باید به تعهدات برجام باز‌گردد.اگر دو جریان راست در دو کشور موانعی که در مسیر برجام قرار گرفته مرتفع کنند اقدام جدی‌تری صورت می‌گرفت. این در حالی است که استحکام چنین رویکردی با دو جریان اصلاح‌طلب و دموکرات کمتر خواهد بود. راست‌گرایان خود را مالک کشور خود می‌دانند و معتقدند تصمیمات مهم درباره آینده کشور باید توسط آنها گرفته شود. اقدامات احتمالی راست‌گرایان در هر دو کشور با انتقاد و مخالفت جریان مقابل مواجه نخواهد شد. این در حالی است که اگر جریان‌های میانه‌رو در هر دو کشور توافق کنند با مخالفت جدی راست‌گرایان مواجه خواهند شد. به همین دلیل اگر اقدامی توسط اصولگرایان و راست‌گرایان در آمریکا صورت بگیرد دیگر دلیلی برای مخالفت و نارضایتی وجود نخواهد داشت و تلاش خواهند کرد از چنین مسیری بهره ببرند.

 

بایدن چه تغییراتی در آمریکا و عرصه بین‌المللی به وجود خواهد آورد؟

به نظر می‌رسد دوران ریاست‌جمهوری بایدن شبیه به دوران ریاست‌جمهوری اوباما خواهد بود. بایدن در مرحله نخست تلاش خواهد کرد به توافقنامه‌هایی که ترامپ از آنها خارج شده بود باز‌گردد و دوباره آمریکا را به این توافقات متعهد کند. نکته دیگر اینکه بایدن تلاش خواهد کرد متحدان آمریکا را راضی نگه دارد. واقعیت این است که کشورهای اروپایی در دوران ترامپ نگران و ناراضی بودند. به همین دلیل نیز در دوران بایدن پیوند مجدد اروپا و آمریکا از سر گرفته خواهد شد. در چنین شرایطی اگر آمریکا قصد داشته باشد تصمیم یا اقدام مهمی انجام بدهد با صلاحدید کشورهای اروپایی انجام خواهد داد. امروز بایدن با شعار بازگشت آمریکا به حالت نرمال روی کار آمده است.

این در حالی است که این شعار در دهه۱۹۲۰ نیز در آمریکا وجود داشت. با این تفاوت که در آن مقطع زمانی این شعار توسط جمهور‌خواهان مطرح شد. ایران باید شرایط بین‌المللی را رصد کند که امروز در عصر دولت ملی به سر می‌بریم و یک دولت برای یک ملت در یک کشور را باید بپذیرند. سیاست خارجی نیاز به واقع‌بینی دارد. اگر نسبت به منافع ملی واقع‌بین‌تر باشیم شاید نیاز به استفاده روش‌های دیگر وجود نداشته باشد. از سوی دیگر باید با یک رویکرد دقیق و علمی در عرصه بین‌المللی عمل کرد. تنها در چنین شرایطی است که می‌توان به بهبود وضعیت اقتصادی امیدوار بود. تجربه تاریخی نیز نشان داده ما بیش از آنکه به فکر استفاده از فرصت‌ها باشیم بیشتر فرصت‌سوزی کرده‌ایم. در سیاست خارجی دو مسأله اختفا و سرعت دارای اهمیت است. این در حالی است که ما در هر دو زمینه دارای رفتارهایی خاص هستیم ما هم در اختفا به معنای تصمیم‌گیری به صورت پنهان که کسی نتواند آن را بلااثر کند باید عملکرد مناسبی داشته باشیم و همچنین سرعت عمل در تصمیم‌گیری و اقدام ضرورتی انکار ناپذیر است.

منبع: آرمان ملی