اختصاصی؛

یک فعال سیاسی و مدنی گفت: امروز انتظار مردم دیگر مطالبه‌ رأی نیست. مردم از نداشتن اختیار برای انتخاب رییس جمهور خود خشمگین هستند و اعتقاد دارند با توجه به اینکه تمام کاندیداهای مورد نظر جبهه اصلاحات رد صلاحیت شده‌اند واکنش اصلاح‌طلبان باید تندتر از بدنه مردمی باشد.

 

به گزارش صبح ما، پنجمین جلسه مشترک شورای مرکزی و دفتر سیاسی عصر روز یکشنبه ۲۳ خرداد در فضای محازی تشکیل و مریم قدس بحثی را تحت عنوان «میزان ارتباطات و تناسب تصمیم جبهه اصلاحات در انتخابات ۱۴۰۰با انتظارات مردم و بدنه اصلاحات»به شرح زیر بیان کرد:

برای پرداختن به این بحث لازم است سه محور اصلی را مشخص کرد: محور اول و اصلی‌ترین محور، انتخابات ۱۴۰۰ است. امروز که تنها پنج روز به برگزاری انتخابات مانده شاهد فضای بسیار سرد و یأس‌آوری هستیم که دستاورد مهندسی شدید انتخابات و نظارت استصوابی در این دوره است.

نارضایتی از وضعیت موجود، نبودن روزنه امید برای تغییر و دگرگونی در سیاست‌ها و رفتارهای حاکمیت، عدم مدیریت صحیح در مقابله با کرونا، بیکاری، مشکلات اقتصادی و معیشتی، وجود فساد در دستگاه ها، تهدیدهای خارجی، ظلم های داخلی و مواردی از این دست، از عوامل مهم سرخوردگی و یأس این دوره‌ است. مردم نه تنها خود را سالار و سرور نمی‌بینند که حتی احساس می کنند فقط در زمان انتخابات از حضور و نیروی آنها استقبال می‌شود.

محور بعدی، انتظارات مردم به طور عام و بدنه اصلاح‌طلبان به طور خاص است. سال‌های ۸۴ و ۸۸ مردم همین حس سرخوردگی و قادر نبودن برای تعیین سرنوشت کشور را داشتند و با سرکوب‌ها و اتفاقاتی که رخ داد عمده‌ترین مسئله‌شان بعد از نابودی منابع و سرمایه‌های کشور، خشمی بود که از هدر رفتن رأی خود داشتند.

همان زمان جنبش سبز شکل گرفت و مردم خودجوش به اعتراض برخاستند و در این میان اصلاح‌طلبان و رهبران جنبش سبز نیز از حرکت باز نایستاده و همگام با جنبش پیش رفتند. سال ۹۲ ایام انتخابات ابتدا بدون شور و با واکنش‌های منفی سپری شد اما به دلیل همان سابقه‌ همراهی اصلاح‌طلبان با جنبش سبز و نیز کناره‌گیری یکی از کاندیداها به نفع دیگری و به صحنه‌ آمدن آقای خاتمی، مردم بار دیگر پای صندوق‌ها آمدند و پس از اعلام نتایج بقدری حس پیروزی داشتند که باز به خیابانها آمده و غالب‌ترین شعارشان ابراز خرسندی از بازپس‌گیری آرای خودشان بود.

امروز انتظار مردم دیگر مطالبه‌ رأی نیست. مردم از نداشتن اختیار برای انتخاب رییس جمهور خود خشمگین هستند و اعتقاد دارند با توجه به اینکه تمام کاندیداهای مورد نظر جبهه اصلاحات رد صلاحیت شده‌اند واکنش اصلاح‌طلبان باید تندتر از بدنه مردمی باشد.

محور سوم تصمیم جبهه اصلاحات: اکنون با توجه به همه این شرایط و هم‌پوشانی صدای بدنه اصلاحات با مردم غیرسیاسی و نیز هزینه‌هایی که کاندیداهای غیراصلاح‌طلب (اقای روحانی و نمایندگان لیست امید) بر دوش اصلاحات تحمیل کردند و همچنین عملکردهای منفی، شکاف بین مردم و اصلاحات ایجاد شده است، جبهه باید مهم‌ترین تصمیم را بگیرد.

به هرحال طرفداران دو کاندیدایی که تحت عنوان اصلاح‌طلب مطرح هستند حق دارند دغدغه‌های خود را برای تغییر مثبت و عدم واگذاری قدرت به رقیب مطرح کنند و سعی در ترغیب مردم برای مشارکت داشته باشند.

شاید بهترین سازوکار و راهکار برای نتیجه‌ای که بتوان تصمیم جبهه را به بهترین شکل با انتظارات مردم متناسب و مرتبط کرد، استفاده از یک نظرسنجی علمی و دقیق از مردم باشد؛ و در صورت تجدیدنظر مردم برای مشارکت، حتما کاندیدایی که رای کمتری در نظرسنجی کسب کرده به نفع دیگری کناره گیرد، آنگاه می‌توان امید داشت که با حضور حداکثری مردم کاندیدای مورد نظر مردم و جبهه اصلاحات انتخاب شود. اگرچه باز این سؤال همچنان وجود دارد که چه تضمینی است که این دوستان قدرت عمل داشته و بتوانند تغییراتی را ایجاد نمایند. بنابراین تصمیم سختی است و امیدواریم جبهه اصلاحات بهترین تصمیم را برگزیند.