حجت الاسلام والمسلمین مجتبی لطفی

آیت الله منتظری می گفت آخوندی مبارز در شهری، زن صیغه می کرد، به مقدم رئیس ساواک گفتند شنود کردیم و می‌توان آبرویش را برد، مقدم گفته بود هرچه باشد روحانیت با رژیم ما، در تقابل با کمونیست‌ها هم عقیده‌اند، این حرمت نباید شکسته شود.

 

حجت الاسلام والمسلمین مجتبی لطفی نوشت: امروز به مناسبتی فرصت یار شد تا واکنش‌های خارج از اخلاق افراد مختلف نظام و غیر آن به انتقادات آیت الله منتظری در آبان 76 را مرور کنم.

در میان گفته‌ها، خاطره‌ای از محسن رفیق دوست جلب توجه می‌کند که می‌گوید سال 58 یا 59 با دستور آیت الله خمینی رفتم قم تا پولی به آیت الله منتظری بدهم. ایشان گفت: برو و به سید مهدی هاشمی پرداخت کن، وقتی نزد سید مهدی رفتم چند مهمان عراقی داشت و روی میز پذیرایی چند بطری شراب بود، ناراحت شده برگشتم و به آقای منتظری ماوقع را گفتم ایشان در جواب گفت: «شما به این کارها مداخله نکن». معلوم بود خودش اطلاع کافی داشته است. دلم آرام نشد و به امام موضوع را گفتم ایشان با ناراحتی فراوان گفتند از مابقی پول در اختیار آقای منتظری قرار نگیرد.(نشریه بنیاد ش: 131، 11/9/76)

قدیما یادش بخیر! از این داش مشتی‌ها اگر می‌پرسیدی فحش ناموسی بدتر است یا به کسی بگویند نامرد یا بی‌مروت؟ پاسخ می‌داد: داشم که تو باشی! نامردی و بی‌مروتی از همه فحش‌های عالم بدتر است.

آدم می تواند با کسی حتی دشمن خونی باشد، اما در برابر او نامرد نباشد، بی مروت نباشد. می‌تواند کنه و بنه رفتار و کردار کسی را نقد کند، وراندازی کند، فتیله پیچ کند، اما مرد باشد! مرد!

کدام مردانگی اقتضا می کند برای به در کردن حریف از میدان دست به هر کار سخیفی بزنیم؟ کسی نبود آن روز از آیت‌الله منتظری که در وسط میدان افتاده بود و یکی با نیزه می زد، یکی با شمشیر می زد، یکی با تیر می‌زد دفاع کند، اما خوب بود که لابد مرد باشند! آزاده باشند!

این همه از بدی‌های رژیم پهلوی گفتید، بسیار خوب، بد بد بود، اما یک مورد سراغ دارید به یک مرجع تقلید این چنین نامردی روا کنند؟ دستشان بسته بود؟ زبان نداشتند؟ قلم نداشتند؟ پول و آدم نداشتند؟ …همه را داشتند… ولی مرد بودند. آیت الله منتظری می گفت آخوندی مبارز در شهری، زن صیغه می کرد، به مقدم رئیس ساواک گفتند شنود کردیم و می‌توان آبرویش را برد، مقدم گفته بود هرچه باشد روحانیت با رژیم ما، در تقابل با کمونیست‌ها هم عقیده‌اند، این حرمت نباید شکسته شود.

امام هفتم(ع) به هشام فرمود: «هشام! کسی که مروت ندارد، دین ندارد و کسی که مروت ندارد، عقل ندارد». اما نکته جالبش این فقره است که در ادامه فرمود: «هشام! تن شما بهایش بهشت است، به پایین تر از بهشت مفروشیدش!»،(کافی، ج1، ص 19، ح 12). حیف نیست آدم برای دنیای دیگران خود را بفروشد؟