احمد حیدری

امید است فرماندهان عالی سپاه با تأمل در فرمان «منع امام از دخالت نظامیان در سیاست»، در رفتار سیاسی خود تجدید نظر کرده و از دخالت غیر شرعی، غیر عقلی و غیر قانونی در مسائل سیاست داخلی خودداری ورزند.

 

احمد حیدری نوشت: در سالروز حماسه‌ «سوم خرداد» فرمانده نیروی قدس سپاه اظهار داشته: «سوم و چهارم خرداد[سالروز فتح خرمشهر و شکست اسرائیل در تجاوز به جنوب لبنان در ۲۰۰۰م] ارتباط مستقیم به مقاومت دارد همچنان که دوم خرداد به مقاومت ارتباط مستقیم دارد. اینکه دوم و چهارم خرداد در عقب و جلوی سوم خرداد قرار می‌گیرند تفضل الهی است تا فکر کنیم اگر بر مدار مکتب امام حرکت کردیم، می‌شویم «چهارم خردادی» و اگر از مکتب امام عقب گرد کردیم[به مکتب امام پشت کردیم]، می‌شویم «دوم خردادی»! درباره دوم خرداد سخن بسیار است که عصاره‌اش این است: پیروان این تفکر یا اهل مقاومت نبودند و یا بریده‌های صحنه انقلاب و مقاومت بودند. هیچ کدام از آن‌ها مرد میدان مقاومت و استمرار آن نبودند.» در ارتباط با این موضع‌گیری، چند نکته مهم قابل تأمّل است:

۱٫ علاوه بر حکم عقل و قانون، به صراحت دستور بنیانگذار جمهوری اسلامی نیروی نظامی حافظ کلیت کشور و انقلاب باید از ورد به جناح‌بندی‌های داخلی احتراز ورزد و این ورود حرام است؛ چه ورودی به جناح‌بندی‌های داخلی واضح‌تر و روشن‌تر از سخنان بالا است؟ متأسفانه امروز کسی نیست که بر این فرمانده خاطی نهیب بزند و او را به مرزهای قانون و وصیت امام فقید بازگرداند. معلوم است وقتی یک فرمانده عالی رتبه نظامی علیه یک جناح که طرفداران کم یا زیادی در کشور دارد، مادامی که آن جناح در مرزهای قانونی حرکت می‌کند، به این تندی سخن بگوید، اگر فردا روزی خدای ناکرده کلیت کشور و نظام مورد تهدید قرار گرفت و این فرمانده برای دفاع، فراخوان عمومی صادر کرد، چگونه انتظار خواهند داشت طرفداران جناح محکوم و مطرود، دعوت و فرمانش را اجابت کرده و تحت فرماندهی‌اش راهی میدان دفاع شوند؟!

۲٫ سلف صالح این فرمانده، «شهید مردم» سردار سلیمانی(روحش با ارواح صالحان محشور باد) گر چه در دوران خدمت مانند همه انسان‌ها در همین راستا لغزش‌هایی داشت از جمله همراه ایشان و تعدادی دیگر از فرماندهان سپاه متعاقب حوادث تلخ ۱۸ تیر ۷۸ نامه تهدیدآمیزی به رئیس جمهور منتخب نوشتند که در صورت لزوم نوشتن چنان نامه‌ای، سیاسیون اصولگرا می‌توانستند آن را بنویسند و لازم بلکه جایز نبود فرماندهان سپاه در این موضوع سیاست داخلی دخالت کنند؛ با این وجود آن شهید در طول دوران خدمت خود مراقب بود به هیچ وجه از همراهی با مردم جدا نشود و جذب همه سربازان نظام حتی آنان که با بعضی مقامات و سیاست‌ها زاویه داشتند، را فراموش نکند و در نهایت هم به گونه‌ای وصیت کرد که جناح‌گرایان نتوانند نامش را از مردم جدا کرده و به یک جناح اختصاص دهند! و برای اهداف زودگذر دنیایی مصرف کنند. کاش ایشان به سیره سلف صالح خود اقتدا می‌کرد و چنین تند علیه جریانی سخن نمی‌گفت.

۳٫ در مورد حق یا باطل بودن موضع تند ایشان علیه «دوم خردادی‌ها» سخنی نمی‌گویم و قضاوت را به مردم وامی‌گذارم و فقط یادآور می‌شوم: حق و باطل واقعی را فقط خدا، آن هم در محکمه قیامت معلوم می‌کند و دنیا «دار ابتلا و امتحان» است نه «دار قضاوت خدا» و این که کدام جناح خوب است و باید زمام امور کشور را به دست بگیرد یا کدام گروه شایسته تصدی زمام امور نیست، را فقط مردم، آن هم با رأی اکثریت خود معلوم می‎کنند و این معنای سخن معروف امام است که فرمود: «میزان رأی ملت است»(صحیفه امام ۸: ۱۷۳). این مردم هستند که حق دارند فکر و گروهی را صحیح و صالح بداند و به عنوان قانون یا برای تصدی امور برگزینند و فکر یا گروهی را صحیح و صالح ندانند و از قانون شدن یا تصدی بازدارند. دیگران حق ندارند از جایگاهی که در آن هستند، برای به کرسی نشاندن و تحمیل رأی و نظر خود استفاده کنند.

۴٫ در سال‌های گذشته بسیاری از جمله کاندیدای ولایی‌ها در دوم خرداد، حجه الاسلام ناطق نوری یا آقای مهدی نصیری سردبیر سابق روزنامه کیهان و … در باره تفکر «دوم خردادی»[نه افراد مدعی «دوم خردادی»، که ممکن است معتقد واقعی به این تفکر باشند یا از این تفکر برای خود دکان ساخته باشند] با فرمانده سپاه قدس همراه و همفکر بودند ولی الآن به صراحت به خطای خود در قضاوت در باره این تفکر و سردمدارانش اعتراف دارند و مناسب است فرمانده محترم سپاه قدس یادداشت اخیر آقای مهدی نصری در این باره را مطالعه کند.

امید است فرماندهان عالی سپاه با تأمل در فرمان «منع امام از دخالت نظامیان در سیاست»، در رفتار سیاسی خود تجدید نظر کرده و از دخالت غیر شرعی، غیر عقلی و غیر قانونی در مسائل سیاست داخلی خودداری ورزند.