یک فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: آنچه که در حال انجام است بی اعتنایی به مردم و قانون است. وقتی که نقش مردم را نمی‌بینیم، در حقیقت قانون را کنار گذاشته‌ایم زیرا در قانون و اظهارات بنیان‌گذار انقلاب آمده که «میزان رأی مردم است». وقتی در انتخابات ۶۰ درصد مردم نامزد ندارند، معنایش این است که مردم و قانون نادیده گرفته شده‌اند.

 

متن مصاحبه فیض الله عرب سرخی، فعال سیاسی اصلاح طلب، با خبرنگار سیاسی منیبان به شرح زیر است:

مصطفی کواکبیان اخیراً از چهار قسمت شدن جبهه اصلاحات صحبت کرده‌اند؛ به نظر شما انشقاق در جبهه اصلاحات آن هم در حالی که اصولگرایان در موضع قدرت هستند، به صلاح این جبهه است؟

من مبنای این منطق و استدلال آقای کواکبیان را نمی‌دانم اما طبیعتاً یک جریان سیاسی هر چقدر هم‌فکرتر، منسجم‌تر و منضبط‌تر باشد، کارآمدتر است. هیچ‌کس نمی‌تواند فکر کند که اگر یک جریان چهار تکه شود حتماً بهتر است. بعید می‌دانم که حتی آقای کواکبیان گفته باشد بهتر است، ممکن است گفته باشد این اتفاق در حال رخ دادن است.

گاهی ممکن است یک اتفاق را گزارش، توصیف و گاهی توصیه و تجویز ‌کنند اینها با هم فرق دارند. یک وقت می‌گویم خوب است این اتفاق بیفتد! یک وقت می‌گویم در حال اتفاق افتادن است اینها با هم تفاوت دارند.

من نمی‌دانم آقای کواکبیان دقیقاً چه گفته اما حتماً و حتماً اگر اصلاحات حتی دو تکه هم شود، خوب نیست. همه تلاش‌هایی که در جبهه اصلاحات صورت گرفت برای این بود که یک جبهه نسبتاً منسجم و متحد داشته باشیم، بنابراین نمی‌توانیم فکر کنیم که انشقاق این جبهه امر خوبی است. ضمن اینکه واقعاً درک نمی‌کنم اینکه چهار تکه شود یعنی چه اتفاقی می‌خواهد بیفتد؟

انشقاق در جبهه اصلاحات را در قضیه انتخابات بارها مشاهده کرده‌ایم؛ کارگزاران گفت در انتخابات شرکت کنیم، اتحاد ملت گفت شرکت نکنیم؟

دو نظر در انتخابات مطرح بود نه بیشتر، نظر اول این بود که در انتخابات شرکت کنیم، نظر دوم این بود که چون مردم در انتخابات شرکت نمی‌کنند ما هم با مردم همراهی کرده و در انتخابات شرکت نکنیم. ریشه این موضوع در این امر بود که برخی برآوردها به درستی یا به غلط گزارش شده بود که اگر، یک حضور هماهنگ و منسجم در انتخابات صورت بگیرد، بشود انتخابات را دو مرحله‌ای کرد و پیشنهاد مشارکت اصلاً بر این مبنی داده شد آنهایی که نپذیرفتند و نیامدند فکر می‌کردند که این اتفاق نمی‌افتد. برخی هم فکر می‌کردند اگر انتخابات دو مرحله‌ای شود خوب است منتهی ارزیابی‌هایشان این بود که این اتفاق نخواهد افتاد بنابراین سطح اختلاف در این حد بود.

اصلاح طلبان می توانستند انتخابات را دو مرحله ای کنند/ هیچ نامزدی در انتخابات نداشتیم

بنابراین اختلافات در میان اصلاح طلبان خیلی عمیق نبود؟

من رای دادم اما بسیاری از دوستان فکر می‌کردند که فایده ندارد. قصه این بود که ما فکر می‌کردیم اگر همه ما بیاییم و مردم را تشویق و فعالانه کار کنیم، خواهیم توانست انتخابات را دو مرحله‌ای کنیم. بحث اینکه نامزدی از ما پیروز شود نبود چون ما اصلاً نامزدی نداشتیم. یعنی اگر آقای رئیسی یک رأی کمتر از ۵۰ درصد رأی می‌آورد، انتخابات به دور دوم می‌رفت.

آیا این اقدام فایده ای داشت؟

فایده آن از نظر سیاسی این بود که ما حتی در شرایطی که نامزد هم نداشته باشیم، می‌توانستیم انتخابات را دو مرحله‌ای کنیم و این معنای بسیار مهمی داشت اما چون همه دوستان نیامدند و حضور خیلی فعالی هم نبود، این اتفاق نیفتاد. به هر حال شرایط مساعدی نبود و این اختلاف نظر، روی یک موضوع بود نه اصول.

آیا در سال جدید چهره‌های جدیدی را در میان جریان اصلاح‌طلب خواهیم دید؟  

چهره جدید با این فرض می‌تواند مطرح شود که امکان حضور، رقابت و کار وجود داشته باشد چهره‌ها در چنین عرصه‌ای بروز پیدا می‌کنند. آیا در حال حاضر عرصه‌ای هست که اصلاح‌طلبان بیایند و در آن عرصه رقابت و کار کنند و برنامه داشته باشند؟

در دولت آقای روحانی که خود او هم داعیه اصلاح‌طلبی نداشت، بسیاری از افراد را به عنوان اینکه اصلاح‌طلب هستند، کنار گذاشتند. نه اینکه حالا لزوماً دولت کنار بگذارد، دستگاه‌هایی که باید تأیید صلاحیت می‌کردند، نمی‌کردند. گزینش‌ها باید افراد را برای ورود به سیستم تأیید کنند اما این کار را انجام نمی دهند. در دانشگاه‌ها افراد برای ورود باید تأیید شوند، برای بورسیه شدن، برای ورود به فوق لیسانس یا دکتری باید تأیید شوند که تایید نمی شوند.

بنابراین وقتی می‌گوییم چهره، چهره خود به خود پدید نمی‌آید. وقتی ما اجازه بدهیم فعالیت سیاسی گسترده صورت بگیرد، فضای رسانه‌ای را باز بگذاریم، فضای انتخابات را باز کنیم تا چهره ها بیایند و بحث و مناظره کنند آن زمان چهره پدید می آید. آیا شما قبل از انتخابات سال ۷۶ آقای خاتمی را می‌شناختید؟ جامعه آقای خاتمی را می‌شناخت؟

آقای خاتمی امکان حضور پیدا کرد، آمد و برنامه‌هایش را با مردم در میان گذاشت و مورد توجه قرار گرفت، رأی آورد، رفت در دولت عمل کرد، دوره اول کاملاً همه چیز خوب پیش رفت و برای دور دوم به خاتمی بیشتر رأی دادند. در دور دوم هم در یک سری کارها موفق عمل کرد، یک جاهایی هم موفق نبود، نهایتاً یک چهره‌ای داریم به نام آقای خاتمی و یا حتی آقای روحانی.

خاتمی یک عنصر اکتیو در عرصه سیاسی نیست/ خاتمی بدنبال حضور در انتخابات نیست

آیا بار دیگر امکان حضور خاتمی در عرصه سیاسی وجود دارد؟

آقای خاتمی ۸۰ سال سن دارد، بنابراین حدِّ حضورش راهنمایی است. به‌عنوان یک واقعیت، نقش آقای خاتمی معنوی است. آقای خاتمی یک عنصر اکتیو در عرصه سیاسی نیست، سن‌ او این اجازه را نمی‌دهد اما می تواند ارشاد و راهنمایی کند. مگر قرار است سرنوشت کشور برای آقای خاتمی مهم نباشد؟! هیچ وقت چنین اتفاقی نمی‌افتد. آقای خاتمی همیشه خواهد بود اما بدنبال حضور در انتخابات نیست در حد اینکه مردم و احزاب را راهنمایی کند هست و همه هم از وجودش بهره می‌برند.

ناطق نوری و لاریجانی هم می توانند اصلاح طلب باشند

نظر شما درباره اصلاح طلب خواندن چهره هایی مانند ناطق نوری و لاریجانی چیست؟

اصلاح‌طلبی یک نوع نگاه است. هر کسی می‌تواند نگاه اصلاح‌طلبی داشته باشد هم آقای

ناطق نوری، هم آقای لاریجانی و هر کس دیگری. شما در وضعیت موجود خواهان تغییر هستید و این تغییر را هم از مسیر قانون پیگیری می‌کنید، دنبال یک روش قانونی ملایم و تدریجی هستید، آیا شما اصلاح‌طلبید!

اصلاح‌طلبی یک روش عملِ سیاسی است.

آیا با این تعاریف، درخواست تغییر توسط جبهه پایداری هم نوعی اصلاح طلبی محسوب می شود؟

نه، جنس دعوا فرق دارد. اختلاف آقای خاتمی و آقای ناطق نوری اختلاف در روش است اما این دعواهایی که در مجلس می‌بینید سر این است که مثلاً، به کسی پست کمتری یا بیشتری داده‌اند بنابراین سروصدا می کنند. اصولگرایی به معنای واقعی خودش به عنوان یک مشی سیاسی محافظه‌کار، طرفدار عدم تغییر است در مقابل مشی اطلاح‌طلبی در پی تغییر منتهی از مسیر قانونی است بنابراین با یکدیگر فرق دارند.

از هر کسی که برجام را به سرانجام برساند تشکر می‌کنم/ برجام به نفع کشور است و باید امضا شود

اصولگرایانی که قبلاً برجام را آتش زدند و الان از آن دفاع می کنند، آیا می توان گفت که رویکرد اصلاح طلبانه پیدا کرده اند؟

برجام یک توافق است؛ بخش‌هایی از این جریان فکری با آن مخالف بود. پایداری‌ها با برجام مخالف بودند، سنتی‌ترها یا معتدل‌ترها در بین اصولگرایان مثل آقایان باهنر یا لاریجانی یا خیلی‌های دیگر با برجام موافق بودند. بنابراین مرز اصلاح‌طلبی با موافقت یا مخالفت با برجام تعیین نمی‌شود. الان هم افرادی در میان اصولگرایان با برجام مخالفند، تا به امروز دولت و رویکردی که رهبری نسبت به برجام نشان دادند، معنای مخالفت نمی‌دهد. من به عنوان شخصی که منافع ملی برایش اهمیت دارد و برجام را در جهت منافع ملی می‌بینم، از هر کسی که برجام را به سرانجام برساند تشکر می‌کنم. اما گله دارم چرا وقتی که آقای روحانی می‌توانست برجام را امضا کند، نگذاشتند اما این توافق به نفع کشور است و باید امضا شود.

اصولگرایان می خواهند اعتبار برجام برای آنها باشد/ برجام عوض نشده و همان برجام است 

برخورد دوگانه اصولگرایان با این قضیه جای سؤال ندارد؟

می خواهند اعتبار برجام را برای خودشان نگه دارند و دلیل دیگری وجود ندارد، برجام که عوض نشده، برجام همان برجام است! برخی افراد در پی استفاده از برجام به نفع خودشان هستند.

مردم امیدی به مشارکت ندارند

آیا امکان یک دوره ای شدن اصولگرایان وجود دارد؟

اگر انتخابات مثل ۹۸ و ۱۴۰۰ باشد، یک مرحله‌ای معنی ندارد. به نظرمن غیر از اصولگرایان کسی تأیید نمی‌شود که بخواهد رقابتی ایجاد شود و مردم امیدی به مشارکت ندارند. اصلاح‌طلبان در انتخابات برنده اکثریتِ اکثریت بودند؛ اصولگرایان برنده اکثریتِ اقلیت هستند. آقای خاتمی با ۸۰ درصد مشارکت پیروز انتخابات شد اینکه در گام اول ۵۲ درصد مردم شرکت نکنند و سپس هفت تا هشت درصد رأی سفید بدهند، معنایش این است که کاندیدا ندارند، شما در ۴۰ درصد برنده شدید، اکثریتِ ۴۰ درصد!

اگر حاکمیت تصمیم بگیرد که انتخابات، رقابتی و مشارکتی باشد ما هم هستیم

از حضور مردم در انتخابات بعدی ناامید هستید؟

ما نمی دانیم حاکمیت چه تصمیمی می‌گیرد. اگر حاکمیت تصمیم بگیرد که انتخابات، رقابتی و مشارکتی باشد ما هم هستیم اما اگر بخواهند انتخابات درون جناحی باشد،‌ ما نیستیم. ما که تأیید نمی‌شویم که بخواهیم حضور پیدا کنیم.

اینکه اصولگرایان بد عمل کنند به معنای اینکه اصلاح‌طلبان می‌توانند کار انجام دهند نیست

در حال حاضر مردم تأثیر عملکرد پایین دولت را روی زندگی‌شان احساس می‌کنند، آیا امکان دارد افکار عمومی به سمت اصلاح‌طلبان هدایت شود؟  

اینکه اصولگرایان بد عمل کنند به معنای اینکه اصلاح‌طلبان می‌توانند کار انجام دهند نیست. باید یک اتفاقی بیفتد که مردم باور کنند که اصلاح‌طلبان می‌توانند، مشکلات‌شان را حل کنند. همه نامزدهای اصلاح‌طلبان را رد صلاحیت کردند! اگر گفتیم همه نامزدهای ما را رد کردند یعنی مظلوم‌نمایی کردیم؟ اگر آمدیم گفتیم برجام آماده بود نگذاشتید امضا شود، مظلوم‌نمایی کردیم؟ خب آماده بود، نگذاشتند امضا شود. باید یک اتفاقی بیفتد که مردم قانع شوند که به اصلاح‌طلبان، اجازه داده می‌شود.

اگر مردم قانع شوند، به صحنه می‌آیند و موج درست می‌شود!

آیا با آمدن مردم به صحنه انتخابات، قدرت به اصلاح طلبان بازمی گردد؟

اگر مردم قانع شوند، به صحنه می‌آیند و موج درست می‌شود. موج نشان می‌دهد که مردم قانع شده‌اند که اصلاح‌طلبان می‌توانند کاری انجام دهند بنابراین اگر مردم قانع شوند این اتفاق می‌افتد اما الان، قرینه‌ای نمی‌بینیم که مردم قانع شوند. در انتخابات مجلس دهم با اینکه فضا، فضای سردی بود و تقریباً نامزدهای اصلی ما رد صلاحیت شده بودند ولی مردم قانع شدند که بیایند و اجازه ندهند که مجلس دست اصولگرایان بیفتد و این اتفاق افتاد.

مردم امیدی به مشارکت ندارند

آیا امکان یک دوره ای شدن اصولگرایان وجود دارد؟

اگر انتخابات مثل ۹۸ و ۱۴۰۰ باشد، یک مرحله‌ای معنی ندارد. به نظرمن غیر از اصولگرایان کسی تأیید نمی‌شود که بخواهد رقابتی ایجاد شود و مردم امیدی به مشارکت ندارند. اصلاح‌طلبان در انتخابات برنده اکثریتِ اکثریت بودند؛ اصولگرایان برنده اکثریتِ اقلیت هستند. آقای خاتمی با ۸۰ درصد مشارکت پیروز انتخابات شد اینکه در گام اول ۵۲ درصد مردم شرکت نکنند و سپس هفت تا هشت درصد رأی سفید بدهند، معنایش این است که کاندیدا ندارند، شما در ۴۰ درصد برنده شدید، اکثریتِ ۴۰ درصد!

اگر حاکمیت تصمیم بگیرد که انتخابات، رقابتی و مشارکتی باشد ما هم هستیم

از حضور مردم در انتخابات بعدی ناامید هستید؟

ما نمی دانیم حاکمیت چه تصمیمی می‌گیرد. اگر حاکمیت تصمیم بگیرد که انتخابات، رقابتی و مشارکتی باشد ما هم هستیم اما اگر بخواهند انتخابات درون جناحی باشد،‌ ما نیستیم. ما که تأیید نمی‌شویم که بخواهیم حضور پیدا کنیم.

اینکه اصولگرایان بد عمل کنند به معنای اینکه اصلاح‌طلبان می‌توانند کار انجام دهند نیست

در حال حاضر مردم تأثیر عملکرد پایین دولت را روی زندگی‌شان احساس می‌کنند، آیا امکان دارد افکار عمومی به سمت اصلاح‌طلبان هدایت شود؟  

اینکه اصولگرایان بد عمل کنند به معنای اینکه اصلاح‌طلبان می‌توانند کار انجام دهند نیست. باید یک اتفاقی بیفتد که مردم باور کنند که اصلاح‌طلبان می‌توانند، مشکلات‌شان را حل کنند. همه نامزدهای اصلاح‌طلبان را رد صلاحیت کردند! اگر گفتیم همه نامزدهای ما را رد کردند یعنی مظلوم‌نمایی کردیم؟ اگر آمدیم گفتیم برجام آماده بود نگذاشتید امضا شود، مظلوم‌نمایی کردیم؟ خب آماده بود، نگذاشتند امضا شود. باید یک اتفاقی بیفتد که مردم قانع شوند که به اصلاح‌طلبان، اجازه داده می‌شود.

اگر مردم قانع شوند، به صحنه می‌آیند و موج درست می‌شود!

آیا با آمدن مردم به صحنه انتخابات، قدرت به اصلاح طلبان بازمی گردد؟

اگر مردم قانع شوند، به صحنه می‌آیند و موج درست می‌شود. موج نشان می‌دهد که مردم قانع شده‌اند که اصلاح‌طلبان می‌توانند کاری انجام دهند بنابراین اگر مردم قانع شوند این اتفاق می‌افتد اما الان، قرینه‌ای نمی‌بینیم که مردم قانع شوند. در انتخابات مجلس دهم با اینکه فضا، فضای سردی بود و تقریباً نامزدهای اصلی ما رد صلاحیت شده بودند ولی مردم قانع شدند که بیایند و اجازه ندهند که مجلس دست اصولگرایان بیفتد و این اتفاق افتاد.

مردم باور کرده‌اند که مجلس کاره‌ای نیست

منظور شما از قرینه چیست؟

حکومت گاهی همه درها را می‌بندد یعنی می‌گوید هر کسی بیاید، رد می‌شود! اما گاهی مردم امیدواری‌هایی دارند. مجلس دهم خیلی از این جهت گزینه مناسبی بود. ما حتی مجبور می‌شدیم یک جاهایی اصولگرایان را در لیست خودمان بگذاریم اما مردم آمدند و به همان‌ها هم رأی دادند. در لیست امید که نزدیک ۱۵۰ نفر انتخاب شدند، حدود ۱۰۰ یا کمتر اصلاح‌طلب بودند ولیکن به خیلی از آنهایی که انتخاب شده بودند، رأی داده شد. ما خیلی از اشخاصی که معتدل بودند در لیست گذاشتیم. حتی یک جایی بین یک اصولگرای معتدل یا یک پایداری رقابت بود، ما آن معتدل را در لیست گذاشتیم، مردم هم رأی دادند. فضای جامعه به ما می‌گفت که مردم رأی می‌دهند. مردم هنوز امید داشتند. هنوز فکر می‌کردند که مجلس می‌تواند کاری انجام بدهد. در حال حاضر چنین امیدی نیست. مردم باور کرده‌اند که مجلس کاره‌ای نیست. به مجلس می‌گویند این کار را بکن! آن کار را نکن! پس امیدی به آن ندارند. در ریاست جمهوری هم که هر کسی بود کامل حذف شد.

من هیچ ارزیابی از انتخابات آینده ندارم

در مجموع شما انتخابات آینده را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من هیچ ارزیابی ندارم. الان هیچ قرینه مثبتی نمی‌بینم اما امیدوارم حکومت از تجربیات گذشته‌اش درس بگیرد و باور کند که با رد کردن‌ها و محدود کردن حضور مردم راه به جایی نمی‌برد. با حضور گسترده مردم و نامزدها و حضور تفکرات مختلف است که می‌شود، راه بهتری پیدا کرد.

آیا راهی برای کشاندن مردم پای صندوق های رأی وجود دارد؟

نگوییم «کشاندن»! نمی‌خواهم اسم آن را «کشاندن» بگذارم. باید حکومت کاری کند تا مردم احساس تغییر داشته باشند. هر زمان حکومت تصمیم بگیرد که روش‌هایش را اصلاح کند، به نظر من مردم قانع می شوند.

فضای سیاسی‌ را برای انتقاد کردن باز بگذاریم/ فضا امنیتی نشود

تایید صلاحیت همه کاندیداها یکی از این اقدامات محسوب می شود؟

باید راه‌های اصلاح را در سیاست‌ باز بگذاریم. راه‌های به‌کارگیری نیروها را باز بگذاریم. همچنین فضای سیاسی‌ را برای انتقاد کردن باز بگذاریم. فضا امنیتی نشود زیرا اینها راه‌ها را می‌بندد و مردم را ناامید می‌کند. اگر این راه‌ها را باز کنیم و اجازه اصلاح دهیم، مردم باور می کنند دلیلی ندارد که باور نکنند البته همه اینها به زمان نیاز دارد. نباید حرف وقتی زده شود که کسی باور نکند یا زمانش گذشته باشد یا مسیرها خیلی از هم فاصله گرفته باشد. امیدوارم که هنوز این فرصت باشد.

تاریخ مصرف یکسری از اقدامات نگذشته است؟

من معتقدم اگر حکومت اصلاح در امور را بپذیرد، هنوز این ظرفیت وجود دارد تا مردم برای حضور در انتخابات قانع شوند.

اصولگرایان به مردم و قانون بی اعتنا هستند/ وقتی در انتخابات ۶۰ درصد مردم نامزد ندارند، معنایش این است که مردم و قانون نادیده گرفته شده‌اند

پاشنه آشیل اصولگرایان را در چه می‌بینید؟

بی‌اعتنایی به قانون و مردم. آنچه که در حال انجام است بی اعتنایی به مردم و قانون است. وقتی که نقش مردم را نمی‌بینیم، در حقیقت قانون را کنار گذاشته‌ایم زیرا در قانون و اظهارات بنیان‌گذار انقلاب آمده که «میزان رأی مردم است». وقتی در انتخابات ۶۰ درصد مردم نامزد ندارند، معنایش این است که مردم و قانون نادیده گرفته شده‌اند. وقتی نماینده می‌گوید اگر همه مردم با این قانون مخالفت کنند ما آن قانون را تصویب می‌کنیم، معنایش این است که به نقش و جایگاه مردم بی‌توجهی شده است. قانون و مردم اصل ماجرا هستند.

نادیده گرفتن مردم تبعات خواهد داشت

بدترین و بهترین اتفاق در سال ۱۴۰۰ از نظر شما چه بود؟

اگر برجام در سال ۱۴۰۰ امضا می شد بهترین اتفاق سال بود. بدترین اتفاق هم نادیده گرفته شدن مردم بود که طبیعتاً آثار و تبعاتی خواهد داشت. انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ با حذف همه چهره‌ها برگزار شد. امیدواریم برجام امضا شود و یک گامی به سمت مردم باشد.