یک فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: اگر روندی که از ابتدای انقلاب، دربارهی قانون مطبوعات و قانون احزاب طی شده است را مرور کنید، روزبهروز منقبضتر شدهاند. در دورهی مرحوم امام نظارت استصوابی نداشتیم و نظارت استصوابی دربارهی مجلس چهارم در حدود سالهای ۷۰ و ۷۱ اجرا شده است. اتفاقاً شرایط روزبهروز محدودتر و بستهتر و تنگنظرانهتر میشوند درحالیکه اقتضائات جامعه و دنیا تغییر میکند.
فیض الله عرب سرخی در گفت و گویی با فصلنامه سیاسی اجتماعی پنداشت به چالش های احزاب در ایران پرداخته است که بخشی از این گفت و گو در ادامه می آید:
این فعال سیاسی اصلاح طلب در این باره گفت: مهمترین مانع پیشِ روی تحزب در ایران این است که در حاکمیت و قوانین ما جایگاهی برای حزب قائل نشدهاند. گفته میشود که احزاب مجاز به فعالیت هستند؛ اما اگر به قانون انتخابات مراجعه کنید میبینید که جایگاهی برای حزب تعریفنشده است و همانطور که یک فرد میتواند یک فردی را نامزد بکند، حزب هم میتواند این کار را انجام دهد؛ یعنی هیچ ویژگی برای حزب وجود ندارد. در ساختار و حاکمیت ما حزب تعریف نشده است. بسیاری از مسئولان حکومت ما اعتقادی به حزب ندارند.
او افزود: در سطح کلان کشور نیز سیاستها بهگونهای است که مانع از رشد و قوام احزاب شود؛ مثلاً در وقایع سال ۸۸ فقط دو حزب که نسبتاً دارای فکر، برنامه و تشکیلات قویتری هستند و کمی جدیتر و مؤثرتر وارد عمل شدند، بدون صادر شدن حکم رسمی و بدون طی شدن روند قانونی منحل میشوند. در دنیا حزب یعنی برنامه و راهکار آلترناتیو؛ واقعاً کسی باور میکند که در کشور ما ۲۰۰ راهکار برای اداره کشور وجود دارد؟ در حقیقت تشکیل احزاب ضعیف و کوچک که مخاطرهای برای کسی ندارند، فاقد بدنهی اجتماعی برای به حرکت درآوردن جامعه هستند، برنامهای برای به چالش کشیدن سیاستها ندارند و توان تربیت کادر را نیز ندارند عملی و تحمل میشود. اگر بگوییم که امروز حزب به معنای واقعی کلمه نداریم سخن بیراهی نگفتهایم؛ احزابِ موجود فاقد پارامترهای یک حزب بوده و مجموعهی عوامل یادشده سبب میشود نقشی در ساختار حاکمیت و مردم ندارند.
عرب سرخی ادامه داد: یکی دیگر از موانع پایایی احزاب مباحث مالی و اقتصادی است. دولت باید منابع مالی لازم را در اختیار احزاب قرار دهد و یا اینکه احزاب از طرف هواداران و مردم حمایت شوند. حال اگر شرایطی حاکم شود که مردم احساس خطر کرده و جرئت کمک به احزاب را نداشته باشند، چگونه یک حزب به معنای واقعی شکل میگیرد؟ حزبی که بخواهد مثلاً مدرسه حزبی راهاندازی بکند، تیم کارشناسی مطالعاتی داشته باشد و سازوکارهای یک حزب را فعال بکند. در شرایط کنونی مردم تمایلی به حمایت مالی احزاب ندارند و از سوی دیگر بخش مهمی از اقتصاد ما در اختیار دولت و یا نهادهای حاکمیتی است و بخش خصوصی قوی هم شکل نگرفته است و مضاف بر این ترس و هراس از کمک به احزاب در مردم وجود دارد؛ لذا در این شرایط پایایی احزاب با مشکل جدی مواجه است.
او بیان کرد: در کشورهایی که احزاب همکارهی عرصهی سیاست هستند، دولتها ناظر و سیاستگذار و کنترلکنندهی اقتصادی هستند که البته در اختیار بخش خصوصی است و اگر مردم با دولت همراه نشوند، دولت کاری از پیش نخواهد برد؛ بهبیاندیگر قدرت در جامعه تکثیر شده است و از طریق انتخابات این قدرت به نهادهای انتخابی منتقل میشود. درحالیکه در کشور ما اصل ثروت در اختیار حاکمیت است و حاکمیت میتواند با یک انتخابات کوچک و مشارکت پایین امور خودش را پیش ببرد و به آن معنا نیازمند رأی مردم نیست.
وی همچنین در بخش دیگری از این گفت و گو اظهار داشت: اگر روندی که از ابتدای انقلاب، دربارهی قانون مطبوعات و قانون احزاب طی شده است را مرور کنید، روزبهروز منقبضتر شدهاند. در دورهی مرحوم امام نظارت استصوابی نداشتیم و نظارت استصوابی دربارهی مجلس چهارم در حدود سالهای ۷۰ و ۷۱ اجرا شده است. اتفاقاً شرایط روزبهروز محدودتر و بستهتر و تنگنظرانهتر میشوند درحالیکه اقتضائات جامعه و دنیا تغییر میکند.