فیض‌الله عرب‌سرخی گفت‌: چون نسل حاضر در ۵۰ سال گذشته انقلاب را تجربه کرده و هزینه‌های آن را هم متحمل شده،‌ به نظر من به سمت روش‌های انقلابی نخواهد رفت. پس وقتی قرار بر کنار گذاشتن این شکل از روش گذاشته می‌شود، اگر طرفدار تغییر و بهبود باشیم، روشی که برای ما باقی می‌ماند،‌ نمی‌تواند چیزی جز روش اصلاحی باشد.

 

اصلاحات و اصلاح‌خواهی را می‌توان یکی از نشانه‌‌های بارز دموکراسی و البته تلاش برای کاهش ناآرامی و رسیدن به تعالی دانست. در واقع اصلاح‌طلبان در هر سیستمی که باشند،‌ اصل را بر حرکت در مسیر اصلاح‌طلبی می‌دانند. ایران هم اکنون در شرایطی قرار دارد که با انواع و اقسام تهدیدهای داخلی و بین‌المللی روبه‌رو است. در چنین حالتی خط بطلان کشیدن بر سوءرفتارها امری لازم است که اصلاح‌طلبان با هر دیدگاه و رویکرد سیاسی‌ای که دارند، باید آن را جدی بگیرند.

 

فیض‌الله عرب سرخی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب با بیان این مطلب که «با نگاهی به وضعیت کشورهایی مثل لیبی یا سوریه یا کشورهایی مثل افغانستان و عراق که دچار جنگ داخلی و خارجی شدند، می‌بینیم که به رغم گذشت زمان بسیار طولانی در عین حال به وضعیت مناسب و قابل انتظار نرسیدند که هیچ،‌ مثلا مردم لیبی‌ آرزو می‌کنند که ای کاش قذافی را تحمل کرده بودند»، در باب ضرورت اصلاح‌خواهی به پرسش‌های مطرح شده پاسخ می‌گوید.

*چرایی ضرورت توجه به اصلاحات و اصلاح‌طلبی در موقعیت فعلی را تحلیل کنید؟

 

در بحث ضرورت توجه به اصلاحات و اصلاح‌طلبی تفاوتی نمی‌کند که در چه موقعیت و شرایطی قرار داشته باشیم. در واقع برای ایجاد دگرگونی در رویه، ضوابط یا افراد، ۲ راه بیشتر وجود ندارد. یعنی یا باید به زور و روش انقلابی متوسل شد یا روش اصلاحی. با این توضیح که منظور از روش اصلاحی توجه به شیوه قانونی،‌ مسالمت‌جویانه و تدریجی است؛ در واقع این موارد ویژگی‌های اصلاح‌طلبی است. البته به این شکل نیست که فکر کنیم مثلا روش اصلاحی برای این دوره یا دوره خاصی می‌تواند کارایی داشته باشد. به هرحال چون نسل حاضر در ۵۰ سال گذشته انقلاب را تجربه کرده و هزینه‌های آن را هم متحمل شده،‌ به نظر من به سمت روش‌های انقلابی نخواهد رفت. پس وقتی قرار بر کنار گذاشتن این شکل از روش گذاشته می‌شود، اگر طرفدار تغییر و بهبود باشیم، روشی که برای ما باقی می‌ماند،‌ نمی‌تواند چیزی جز روش اصلاحی باشد.

 

اما اینکه برای اصلاح‌خواهی از کدام تاکتیک‌ها استفاده شود، می‌تواند نسبت به شرایط مختلف متغیر باشد. یعنی ممکن است یک نفر شرکت در انتخابات را لازمه اصلاح‌طلبی بداند و نفر دیگری رای ندادن را راهی برای رسیدن به اصلاحات قلمداد کند. نکته این است، هر دو این حالت‌ها می‌تواند روشی برای اصلاح امور باشد. در کل ویژگی روش اصلاحی این است که از چارچوب‌های قانونی خارج نمی‌شود. احیانا اگر هم بخواهد از قانون خارج شود، روش‌های مدنی را برای خود در نظر می‌گیرد و کمترین توجهی به خشونت نخواهد کرد. در چنین حالتی کسی که قانون را نمی‌بیند،‌ می‌ایستد و مجازات تخطی از قانون را هم می‌پذیرد. بنابراین به نظر من، ما و جامعه ما راهی جز اصلاح‌طلبی ندارد. البته «اصلاح‌طلبی» لزوما به تحرکات و تصمیم‌های گروه فعلی اصلاح‌طلبان ربط پیدا نمی‌کند و هر کس یا کسانی می‌توانند با اصلاح‌خواهی در اصلاح وضعیت موجود قدم‌ بردارند.

 

 *بی‌توجهی به اصلاح‌خواهی چه هزینه‌هایی را تحمیل و چه مانع‌هایی را به وجود می‌آورد؟

 

کنار گذاشتن روش اصلاح‌طلبی و روی آورن به رو‌ش‌های خشن به طور ملموسی هزینه‌هایی فراوان دارد. در این بحث ما تجربه انقلاب خودمان را داریم و بسیاری از انقلابیون صادق، امروز آرزو می‌کنند به جای روش‌‌‌های انقلابی، به رغم انسداد سیاسی در آن دوران که یک دوره طولانی بعد از کودتا وجود داشت، به روش‌های اصلاحی روی می‌آوردند. همچنین کشورهایی اطراف ما هستند که هزینه و کشته‌های‌ زیادی دادند و حتی می‌توان گفت نابود شدند اما با استفاده از راه انقلابی دستاوردی هم به دست نیاوردند.

 

به عنوان مثال با نگاهی به وضعیت کشورهایی مثل لیبی یا سوریه یا کشورهایی مثل افغانستان و عراق که دچار جنگ خارجی شدند، می‌بینیم که به رغم گذشت زمان بسیار طولانی، این کشورها به دستاورد قابل انتظار نرسیدند که هیچ،‌ مثلا مردم لیبی‌ آرزو می‌کنند که ای کاش قذافی را تحمل کرده بودند! و حتی از عراقی‌ها‌ می‌شنویم که آروزی بودن صدام را می‌کنند. هزینه‌های رویکرد غیراصلاحی به قدری زیاد است که اگر تعریف صحیحی از آن برای جامعه انجام شود، هیچ فردی آرزوی توسل و تمسک به آن روش‌ها را نخواهد کرد.

 

*چه مانع‌ها و کارشکنی‌هایی اثرگذاری را برای اصلاح‌طلبان دشوار کرده است؟

 

حقیقت چیزی جز این نمی‌تواند باشد که بخشی از مانع‌ها را سیستم در مسیر اصلاح‌طلبی ایجاد می‌کند. البته بخشی هم به کم‌تحملی و کم‌طاقتی خود‌ اصلاح‌طلبان ربط پیدا می‌کند. به عنوان مثال در همین انتخاباتی که برگزار شد،‌علاوه بر اعمال نظارت استصوابی و حذف چهره‌های شایسته جریان‌های مختلف، دستگاه‌های تبلیغاتی با طرح مسائل غیرواقعی، به غلط ذهن مردم را نسبت به دولت مستقر خراب کردند. آن هم در شرایطی که به نظر من دولت فعلی با وجود ضعف‌هایی که دارد، فعالیت‌های مثبت بسیار زیادی داشته است. اما گروهی خاص همه سعی‌شان را به کار گرفتند تا تصویری غیرواقعی از دولت به مردم نشان بدهند. اما در همین مدت کوتاهی که از روز انتخابات می‌گذرد، فضای صداوسیما کلی فرق کرده است و دیگر حرفی از گرانی‌ها و… زده نمی‌شود.

 

*سیستم را از چه طریقی می‌توان با خسارت‌های بی‌توجهی به اصلاح‌طلبی مطلع کرد؟

 

با کار فکری، گسترش فعالیت‌های مدنی و افزایش شفافیت‌ها می‌توان جامعه و حتی حکومت را با خسارت‌های رویگردانی مردم از روش‌های اصلاحی و قهر با صندوق رای آشنا کرد. با پیدا کردن درک بهتری از راه‌‌های منطقی و ابزارهای ساده‌تر و راه‌های تجربه شده در اقصی‌ نقاط دنیا، می‌توان مردم و حکومت را با محاسن اصلاح‌خواهی و تبعات هزینه‌ساز روش‌های غیراصلاحی آشنا کرد.

 

منبع: اعتمادآنلاین