حمزه کرمی

طالبان هم ضد سنت است و هم ضد مدرنیته، زیرا با تحریف اسلام و با روش‌های من‌درآوردی وحشیانه به اسم اسلام به سنن الهی و سنت‌های دینی و ملی جهان اسلام ضربه می‌زند و هم ضد هرگونه پیشرفت و تکنولوژی و توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… است و با نقض حقوق طبیعی و حقوق اجتماعی مردم، کشور افغانستان را به یک زندان بزرگ برای شهروندانش تبدیل خواهد کرد.

 

حمزه کرمی نوشت: اگر بخواهم در مورد طالبان و یورش اخیر آنها به شهرهای افغانستان نظری تخصصی بدهم باید از جهات عقیدتی و میزان مشابهت عقاید گروه طالبان با باورهای راستین اسلامی سخن برانم. گروه طالبان تاکنون عقاید اصلی و راهبرد‌های خویش را پنهان کرده است!! اما تا آنجا که این گروه جسته و گریخته افکار خویش را برملا و در شعارها و عملکردش می‌توان تمرکز کرد، این گروه ساخته و تربیت شده دست قدرت‌های غربی و همدستان منطقه‌ای آنها از جمله وهابیت است.

طالبان گروهی منحرف است که با افکار و عملکردش چهره‌ای خشن و بی‌منطق و ضد بشری از اسلام را معرفی کرده است. پس از طالبان، داعش ظهور کرد که آنها بسیار خشن‌تر از طالبانند و در فکر و عمل منحرف‌ترند و ساخته دست قدرت‌ها هستند. هر دو ماموریت‌شان این است که چهره اسلام را در جهان کنونی مشوه جلوه دهند و مردم جهان را از اسلام هراسان کنند. مهم‌ترین ماموریت داعش و طالبان اسلام‌هراسی است. افکار آنها هیچ نسبتی با عقاید ناب اسلامی ندارد.

قرائت طالبان از اسلام مانند داعش قرائتی ارتجاعی و خشن است. آنها پوسته‌ای از اسلام که همان ظواهر اسلام است را گرفته‌اند و اصل و اساس اسلام را که اسلام رحمانی است، رها کرده‌اند. اسلام دینی رحمانی است و برای تربیت و اصلاح و هدایت بشر آمده است. اساسا اسلام طالبان، اسلامی مناسکی است و با حقیقت اسلام هیچ نسبتی ندارد. اسلامی است که می‌خواهد با زور همه را به بهشت ببرد و با زور و قوه قهریه مردم را به سعادت برساند!!! در حالی که اسلام واقعی به قدرت اختیار بشر و حقوق طبیعی او در انتخاب راه و شیوه زندگی توجه کرده و با ابلاغ وحی و انذار و تبشیر راه درست را بر انسان‌ها می‌گشاید و با لااکراه فی الدین به قدرت تشخیص و انتخاب انسان احترام گذاشته است.

طالبان عقایدی قرون وسطایی و عقب‌مانده و ارتجاعی دارد.  به نظر می‌رسد حضور مجدد طالبان بر اثر نوعی معامله و توافق بین قدرت‌های جهانی میسر شده است و پشت پرده این توافق در آینده روشن‌تر خواهد شد.مطمئنا توافق مذکور به نفع ملت افغانستان و خاورمیانه و ایران نخواهد بود. افغانستان همواره باتلاقی برای قدرت‌های جهانی بوده، سال‌ها شوروی سابق و بعدها امریکا در این باتلاق شکست خورده‌اند و متحمل هزینه‌های گزاف شده‌اند. هرگونه حضور ایران در افغانستان فرو شدن در همان باتلاق است و باید از آن اجتناب کرد.

از طرفی هرچند حکومت فعلی افغانستان در مسائل مختلف در مورد ایران ناسپاسی کرده و رفتارها و مواضع نادرستی درباره جمهوری اسلامی داشته است و در بزنگاه‌های تاریخی با ترامپ علیه ملت ما همراهی کرده،  طالبان اگر مدعی تجدیدنظر در رفتارهای خویش است این فقط یک حرکت تاکتیکی برای تصرف افغانستان با شعار‌ها و مواضع فریبنده است و نباید به شعارهای عامه‌پسند آنها اعتماد کرد اما ممکن است سوال شود چه باید کرد و بهترین حالتی که می‌تواند در همسایگی ما اتفاق بیفتد، چیست؟؟؟

بهترین حالت برای ایران و جهان آن است که طالبان و حکومت فعلی افغانستان به نوعی تفاهم سیاسی برسند و با انتخابات و حضور مردم افغانستان، آینده‌ای مشترک برای کشور خود رقم بزنند در آن صورت افغانستان تا حدودی می‌تواند به آرامش برسد. آرامش افغانستان در درجه اول برای مردمش و سپس برای همه خاورمیانه از جمله ایران مطلوب و مناسب است. وگرنه جنگ داخلی در افغانستان و قتل و برادرکشی و ناامنی و هجوم میلیون‌ها آواره افغانی به ایران و پاکستان و فقر و بدبختی ملت مظلوم افغانستان امری محتوم و متصور است.

طالبان هیچ‌گاه با افکار منحرفش نمی‌تواند حکمرانی درستی برای افغانستان به ارمغان آورد و نمی‌تواند برای مردم افغانستان سعادت و صلح و آرامش و توسعه فراهم کند و هیچ‌گاه نمی‌تواند همسایه مطمئنی برای کشورهای دیگر از جمله ایران باشد لذا امیدوارم مسوولان کشور به هیچ‌وجه به آنها اعتماد نکرده و برای خود در همسایگی ایران، یک جریان خطرناک را ساخته و پرداخته نکنند.

طالبان هم ضد سنت است و هم ضد مدرنیته، زیرا با تحریف اسلام و با روش‌های من‌درآوردی وحشیانه به اسم اسلام به سنن الهی و سنت‌های دینی و ملی جهان اسلام ضربه می‌زند و هم ضد هرگونه پیشرفت و تکنولوژی و توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… است و با نقض حقوق طبیعی و حقوق اجتماعی مردم، کشور افغانستان را به یک زندان بزرگ برای شهروندانش تبدیل خواهد کرد.

 

منبع: روزنامه اعتماد