جاوید قربان اوغلی

رصد روند مذاکرات حکایت از آن دارد که ایران تحت فشار غربی‌ها و توصیه‌های ظاهرا مشفقانه دو متحد خود بی‌سروصدا از دو سند ارائه‌شده در آخرین روز مذاکرات صرف نظر کرده است.

 

جاوید قربان اوغلی نوشت:۱- رافائل گروسی در اوایل ماه جاری و قبل از نشست شورای حکام به تهران سفر کرد. او پس از خروج از تهران با رد گفته رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان در مصاحبه‌ای اعلام کرد سفرش هیچ نتیجه‌ای دربر نداشت و نمی‌تواند از اطمینان درباره فعالیت‌های ایران سخن بگوید. در آن زمان اختلاف اصلی درباره دوربین‌های مستقر در سایت تسای کرج بود.

ایران با این استدلال که فعالیت این سایت در قالب پادمان و ساخت سانتریفیوژ است، اطلاعات درزشده و متعاقب آن خرابکاری در آن را از دلایل عدم اجازه برای «جایگزینی دوربین‌ها» که خواست اصلی آژانس بود، مربوط دانست. گفته می‌شود اسلامی خواستار محکومیت این خرابکاری که ایران آن را به اسرائیل منتسب می‌کرد، شده بود.

گروسی با این استدلال که کار آژانس فنی است و در امور سیاسی مداخله نمی‌کند، با این درخواست مخالفت کرده بود. درباره تحولات متعاقب این سفر به دلیل فقدان اطلاعات کافی نمی‌توان گمانه‌زنی کرد. آنچه‌ مشخص است، آمریکا تهدید کرده بود در صورت عدم توافق آژانس و ایران و همچنین عدم پیشرفت در مذاکرات وین، نشست اضطراری شورای حکام را درخواست خواهد کرد.

۲- اواخر هفته گذشته امیر‌عبداللهیان اعلام کرد: «به توافق خوبی با آژانس دست یافتیم». متعاقب این خبر آژانس از موافقت ایران با نصب دوربین‌های جایگزین قبلی خبر داد. توافق ایران و آژانس به لحاظ اطمینان جامعه بین‌الملل در عزم ایران برای رفع موانع موجود در مسیر مذاکرات وین، مثبت بود. اما سؤال ظاهرا بی‌پاسخ علت تأخیر ایران در این توافق بود. علی‌الخصوص اینکه اسلامی چند روز قبل از علنی‌شدن توافق با آژانس مجددا مواضع قبلی را تکرار کرد و گفت فعالیت سایت کرج بر اساس پادمان بوده و نظارت آژانس بر آن توجیهی بر اساس مقررات پادمانی ندارد. باوجود رضایت نسبی آژانس از تغییر موضع ایران و موافقت با نصب دوربین‌های جایگزین، ظاهرا هنوز اختلاف درباره حافظه یکی از این دوربین‌ها ادامه دارد و باید منتظر بود تا سرانجام این اختلاف جدید به کجا خواهد انجامید.
۳- روایت‌ها درباره مذاکرات وین نیز به منوال موضوع قبل متفاوت است. انگار به مصداق «هر‌کسی از ظن خود شد یار من» قرار است هر‌کس کار خودش را کرده و تفسیر خود از مذاکرات را بیان کند. پس از آخرین جلسه مذاکرات و پیش از اعلام تعویق چند‌روزه برای مشورت با مرکز، انریکه مورا، هماهنگ‌کننده مذاکرات در جمع خبرنگاران گفت: «پیش‌نویس، نظرات و پیشنهاد‌های مختلف گروه ۱+۴ و ایران درباره رفع تحریم‌ها، مسائل هسته‌ای و ترتیبات اجرائی را شامل می‌شود. البته این امر به معنای دستیابی به توافق نیست ولی مبنای ادامه گفت‌وگوها خواهد بود». موضعی نسبتا مثبت و تقریبا همسو با اظهارات باقری‌کنی. سه کشور اروپایی اما در بیانیه‌ای گفتند: «به‌سرعت به انتهای جاده این مذاکرات نزدیک می‌شویم. برنامه هسته‌ای ایران از همیشه پیشرفته‌تر است. حیاتی است که ایران از اتخاذ اقدامات تنش‌آمیز بیشتر جلوگیری کند»‌ و مهم‌تر از این دو، سولیوان مشاور امنیت ملی آمریکا در مصاحبه‌ای اعلام کرد: «هنوز هیچ راه مشخصی برای بازگشت به توافق برجام پیدا نشده و این یعنی مذاکرات وین خوب پیش نمی‌رود». او در ادامه افزود: «آنچه ‌خوب پیش می‌رود» اتحاد مواضع دولت ما با متحدان اروپایی و همراهی و همسویی بیشتر ما و روسیه و چین است که به‌‌معنای نزدیک‌شدن مواضع دو متحد ایران به چهار کشور دیگر در مذاکرات جاری در وین است.

میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه نیز در ادامه توییت‌پراکنی‌های خود نوشت: «به‌عنوان رئیس هیئت روسیه در مذاکرات وین که از نزدیک با هیئت ایران ارتباط داشته‌ام،‌ تردیدی ندارم که تهران درباره دستیابی به توافق احیای برجام و برداشتن تحریم‌ها در مدت‌زمانی کوتاه،‌ بسیار جدی است».
۴- رصد روند مذاکرات حکایت از آن دارد که ایران تحت فشار غربی‌ها و توصیه‌های ظاهرا مشفقانه دو متحد خود بی‌سروصدا از دو سند ارائه‌شده در آخرین روز مذاکرات صرف نظر کرده است. پولیتیکو در مقاله‌ای نوشته که ایران با اندک تغییرات (slight amendments) در توافقات شش دور مذاکره قبل موافقت کرده است. این تغییرات اندک احتمالا گنجاندن بخشی از پیشنهاد‌های ارائه‌شده در دو سند مورداشاره از سوی باقری‌کنی به توافقات قبلی است. غرض از این سخن نه‌تنها نکوهش تیم مذاکره‌کننده نیست بلکه باید در صورت درست‌بودن ادعای پولیتیکو واقع‌گرایی تیم ایران را تحسین کرد و به آنان تبریک گفت. ولی مانند قضیه دوربین‌های سایت کرج، تأخیر غیرموجه و زیان‌بار در انجام عملی است که لاجرم باید به آن‌ تن در داد. اصرار بر موضعی که پذیرفته‌نشدن آن از طرف مقابل کاملا مشخص بود و علامت سؤال گذاشتن در توافقات ناتمامی که عراقچی به نمایندگی از نظام سیاسی کشور و نه دولت مستقر انجام داد و نهایتا بازگشت به نقطه اول، تفسیری جز عقب‌نشینی در شرایط اضطرار ندارد، به‌خصوص اینکه دولت سیزدهم به‌درستی هدف اصلی از بازگشت به میز مذاکره را «لغو تحریم‌ها» اعلام کرده است و طبق اطلاعات منتشرشده در شش دور مذاکره در دولت روحانی، آمریکا با لغو بیش از ۹۴ درصد تحریم‌ها موافقت کرده بود. در این صورت آیا بهتر آن نبود که از همان اولین روز آغاز مذاکرات در دولت جدید با پذیرش توافقات قبلی هم در زمان صرفه‌جویی و هم از تأثیرات مخرب فراز‌و‌نشیب مذاکرات بر جو داخل کشور جلوگیری می‌شد. مواضع حداکثری در مذاکرات زمانی پذیرفته است که از دستیابی به آن با درصد قابل‌اعتنایی اطمینان داشته باشیم‌ یا اینکه از آن به‌عنوان ابزار چانه‌زنی برای گرفتن امتیاز و وادار‌کردن طرف مقابل به عقب‌نشینی از مواضع خود استفاده کنیم. اتخاذ این تاکتیک نیازمند محاسباتی دقیق از برگ‌های طرف مقابل، مدیریت هوشمند و اطمینان از مواضع قابل‌اتکای متحدان است. در غیر این صورت حاصلی ندارد جز اتلاف وقت، هزینه‌تراشی، عقب‌نشینی از مواضع غیرحرفه‌ای و نهایتا جری‌کردن طرف مقابل به ایستادگی در مقابل مواضع سیاسی و دادن امتیازهایی که می‌توان از آن پرهیز کرد.
۵- سولیوان در مصاحبه فوق‌الذکر ادعا کرده که دولت متبوعش مستقیم به ایران درباره عواقب پیگیری فعالیت‌های هسته‌ای پیام داده است. او گفته: «ما هم از طریق متحدان اروپایی و هم مستقیما با ایران نگاه و نگرانی‌مان را درباره ادامه فعالیت‌های تهران در پیشبرد برنامه هسته‌ای این کشور مطرح کرده‌ایم. من در اینجا بیشتر از این نمی‌خواهم علنا عیان کنم که این پیام‌ها دقیقا چه بوده و معتقدم که ایران متوجه این موضوع هست». اظهارات علنی مشاور امنیت ملی آمریکا را از دو منظر می‌توان تحلیل کرد؛ اول لحن تهدیدآمیز و دیگر رد‌و‌بدل‌کردن پیام به‌صورت مستقیم و بدون واسطه با ایران. در مورد ادعای سولیوان در تبادل پیام با ایران، دو گمانه را می‌توان مطرح کرد، اول انتقال پیام از طریق سوئیس که حافظ منافع آمریکا در ایران است و دیگر تکرار سناریوی مذاکره «سعید جلیلی و ویلیام برنر» در مذاکرات دوره احمدی‌نژاد که حاشیه‌های متعددی داشت و نهایتا از زبان یکی از مقامات تأیید شد. از تاریخ ارسال این پیام و چگونگی آن اطلاعی در دست نیست ولی ارتباط احتمالی آن در تغییر مواضع ایران در دو موضوع پیش‌گفته، مطالبات دولت جدید در مذاکرات وین را با چالش‌های جدی مواجه خواهد کرد. از نظر دیپلماسی حرفه‌ای و هوشمندانه، اتخاذ مواضع تند اعلامی و فاصله معنادار آن با مواضع مذاکراتی تاکتیکی غیرحرفه‌ای است که به صلاح کشور و روند مذاکرات نیست و به یقین شروع خوب هر مذاکره بر اساس داده‌های واقعی و شناخت لازم از توازن قدرت بهتر از پایان بد آن است.
۶- نکته آخر اینکه، فارغ از چگونگی انتقال پیام، ارتباط مستقیم ایران و آمریکا از هر منظری که نگریسته شود، این سؤال مطرح می‌شود که چه عاملی مانع نشستن رودرروی ایران و آمریکا در میز مذاکره است؟ خبرگزاری رسمی دولت به نقل از سالیوان نوشته است که آمریکا در‌ حال پرداخت خسارت‌های ترامپ از برجام است. قبلا نیز برخی از مقامات آمریکا تصمیم ترامپ را احمقانه توصیف کرده بودند. این اعتراف را با اندکی تسامح که لازمه دیپلماسی هوشمندانه است، می‌توان «اظهار ندامت آمریکا» از تصمیم غلط ترامپ و بازگشت از آن تلقی کرد. به‌ویژه اینکه مشی و روش بایدن در نحوه تعامل با ایران و توافق هسته‌ای متفاوت از سلف خود است. در این‌صورت چه منطقی توجیه‌گر نفی مذاکره بی‌واسطه و اصرار به انتقال پیام از طریق واسطه‌های نامطمئن به طرفی است که نهایتا باید با او توافق کنیم و تحریم‌ها هم باید توسط آن کشور لغو شود؟

 

منبع: شرق