تیموفی بیشتر از همه دلتنگ بهترین دوستش، نیکیتا است. او در ماه ژوئیه ۹ساله میشود و برای تولدش یک گوشی میخواهد تا با آن بازی کند. او یک طوطی خانگی و یک همستر را در پناهگاه زیرزمینی با خود دارد.
به گزارش گروه بینالملل صبح ما به نقل از سیبیاس، از نور آفتاب پلهها را پایین رفتیم و وارد زیرزمینی تاریک و غمناکی شدیم. زیرزمین پر از تخت و وسایل مردم بود که بهمحض اینکه حملههای توپخانهای به روستایشان اصابت کرد در حین فرار هرآنچه که توانسته بودند با خود برداشته بودند.
کوتوزیوکا تنها ۱۵ مایل از مرز روسیه فاصله دارد، درست در خط سیر تانکهای روسی که در مسیر خود به خارکف در حرکت بودند و پس از عقبنشینی دوباره برگشتند. بسیاری از مردم روستا قبل یا در طول اشغال روسیه گریختند یا پس از رها شدن شهر توسط اشغالگران، آنجا را ترک کردند.
اما درحالیکه سربازان روسی رفتهاند، بمباران متوقف نشده است، بنابراین هنوز مردمی در زیرزمینی که ما بازدید کردیم پناه گرفتهاند. قبلاً حدود ۱۰۰ نفر از جمله ۴۰ بچه آنجا بودند، اما ما فقط یک بچه را پیدا کردیم.
«تیموفی سیدوف»، با مادرش آنجا بود، او گفت که آنها جایی برای رفتن نداشتند. «ریتا»، مادرش، به ما گفت که هر روز فکر میکردم داریم میمیریم.
شاهد درد تیموفی بودن فوقالعاده غمانگیز بود. او ۸۴ روز است که با مادرش در زیرزمین پنهان شده است. تنها در ۸ سالگی، او وحشت غیرقابلتصوری را تحمل کرده است. از صدای گلولهبارانهای مداوم او شوکه و آسیبدیده است.
هروقت صحبتمان به جنگ کشیده میشد، تیموفی ساکت میشد. او با خورشید و آسمان آبی نقاشیهای شاد میکشید. حالا او تانک و هیولا میکشد.
او تا زمانی که ما آنجا بودیم بسیار ساکت و مؤدب بود، اما مادرش گفت وقتی گلولهباران شروع میشود، عصبی و برآشفته میشود.
همه دوستانش پناهگاه را ترک کردهاند.
تیموفی با ناراحتی گفت: آنها فرار کردند.
تیموفی بیشتر از همه دلتنگ بهترین دوستش، نیکیتا است. او در ماه ژوئیه ۹ساله میشود و برای تولدش یک گوشی میخواهد تا با آن بازی کند. او یک طوطی خانگی و یک همستر را در پناهگاه زیرزمینی با خود دارد. او ممکن است هرگز به طور کامل از چیزی که در حال حاضر در آن زندگی میکند رهایی نیابد.
ترجمه: گلناز سادات غفاری