اصلا این گونه نیست که مواضع کیهان و یا هر روزنامه و موسسه ای که انتساب به رهبری داشته باشد و مسئول آن منصوب از طرف رهبری باشد، الزاما با مواضع رهبری منطبق باشد. تا آنجا که شنیده های من از گذشته حکایت می کند مقام رهبری هیچ گاه موضع تند و اهانت آمبز مشابه موضع کیهان لا اقل نسبت به شخص آقای خاتمی نداشته است. هر چند ممکن است انتقادات و اعتراضاتی نسبت به عملکرد آقای خاتمی داشته باشند.

 

مهدی نصیری، سردبیر سابق روزنامه کیهان، در باره نامه خاتمی به رهبری گفتگویی داشته است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

تحلیل کلی شما از نامه‌ی سیدمحمد خاتمی به رهبری و همچنین واکنش‌ها به آن چیست؟

به نظرم باید از این نامه و موارد مشابه استقبال کرد. ایران امروز بیشتر از هر زمان دیگر نیاز به گفتگو و تبادل نظر دارد و واکنش تند عده ای در برابر این نامه که هنوز مفاد آن منتشر نشده، جای تعجب دارد. حدس من ـ با شناختی که از منش آقای خاتمی داریم ـ این است که او در این نامه نه اهانتی کرده است و نه درشت گویی بلکه احتمالا تحلیل خود را از اوضاع نوشته و پیشنهادهایی را با توجه به انتخابات پیش رو مطرح کرده است.

سیاست ورزی خردمندانه و مردمی اقتضا می کند که همه در جهت التیام زخم حاصل از اتفاقات سال ۸۸ عمل کنند نه آن که پیوسته بر آن نمک بپاشند. تاکید مستمر بر فتنه گر بودن عده ای از مقامات سابق نظام ـ ولو این که واقعا تعبیر فتنه و فتنه گری درست باشد ـ در حالی که بخش قابل توجهی از مردم با این جریان همراه و همدل بوده اند، هیچ آورده ای برای نظامی که مردمی بودن همیشه از افتخارات آن بوده، ندارد.

در هر صورت اگر قرار است همچنان به مردمی بودن نظام و حمایت اکثریت قاطع مردم از جمهوری اسلامی ببالیم، پیاده کردن آقای خاتمی و دیگرانی چون او از قطار انقلاب و نظام بر خلاف این هدف خواهد بود. ضمنا حتما جماعتی که در خارج کشور در فکر و آرزوی براندازی جمهوری اسلامی و فروپاشی ایران هستند از این نوع برخوردهای حذفی استقبال خواهند کرد.

روزنامه‌ی کیهان یکی از روزنامه‌هایی بود که موضع بسیار تندی نسبت به این نامه گرفت؛ برخی -نه تنها در این موضوع بلکه در موضوعات دیگر هم- موضع کیهان را همان موضع رهبری می‌دانند نظر شما در این مورد چیست؟

اصلا این گونه نیست که مواضع کیهان و یا هر روزنامه و موسسه ای که انتساب به رهبری داشته باشد و مسئول آن منصوب از طرف رهبری باشد، الزاما با مواضع رهبری منطبق باشد. تا آنجا که شنیده های من از گذشته حکایت می کند مقام رهبری هیچ گاه موضع تند و اهانت آمبز مشابه موضع کیهان لا اقل نسبت به شخص آقای خاتمی نداشته است. هر چند ممکن است انتقادات و اعتراضاتی نسبت به عملکرد آقای خاتمی داشته باشند.

 

کیهان و اطلاعات هردو توسط منصوبان رهبری مدیریت می‌شوند، اما ظن نزدیکی نظرات تنها درمورد کیهان وجود دارد و کسی درمورد اطلاعات و آقای دعایی چنین نظری ندارد؛ تحلیل شما از این تفاوت چیست؟

البته این که تحلیل کسی این باشد که مواضع روزنامه یا مسئولی منصوب رهبری با مواضع رهبری در پاره ای از مسائل قرابت بیشتری دارد، عیبی ندارد و می تواند حرف درستی باشد اما واقعا نمی توان در هر مورد چنین قضاوتی کرد و مواضع روزنامه ها و یا افراد را به پای رهبری نوشت. مقام رهبری هر از چند گاهی به منصوبان خود تذکر می دهد و بعضا با مواضع متخذه آنها مخالفت می کنند. در دوران من در کیهان چنین بود و در دوران بعد از من هم ـ بر اساس شنیده های موثق ـ مکرر کیهان یا اطلاعت و یا روزنامه جمهوری اسلامی و نیز صدا و سیما از رهبری تذکر گرفته اند.

آیا تعبیر بازی بزرگان را در مواردی مانند نامه‌ی خاتمی به رهبری و تعامل در آن سطح صحیح می‌دانید و ویژگی تعامل در آن سطح چیست؛ آیا ورود سطحی رسانه‌ها و فعالان سیاسی در مورد این پیام و تحلیل واکنش احتمالی به آن چه الزاماتی دارد؟

بر اساس مبانی حکمرانی دینی همه شهروندان حق و بلکه بعضا وظیفه دارند با مسئولان و بزرگان، مخاطبه، محاجه و مکاتبه کنند. بنا بر این، این که رسانه ها و یا صاحب نظران نباید وارد بازی بزرگان شوند و مثلا در باره نامه آقای خاتمی اظهار نظر و یا موافقت و مخالفت کنند، منظقی نیست و بلکه زنده بودن فضای سیاسی کشور اقتضای پرداختن به این مسائل را دارد. در عالم حکمرانی ـ بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ـ هیچ کس بزرگتر از امیرالمومنین علیه السلام نبوده است اما او پیوسته از مردم می خواسته است که حرفهایشان و مشورتهایشان را با وی در میان بگذارند و حکمرانی او را نقد کنند. آنچه مذموم است برخوردهای اهانت آمیز و پیش داوریهای بی دلیل و برخوردهای تند برای مرعوب کردن افراد و تلاش برای بستن باب گفتگو است.

منبع: انصاف نیوز