سکوتِ حداکثری مهمترین رفتار سیاسی سردار در بزنگاه ۸۸ بود. او هیچ‌گاه عمار نشد، مصاحبه‌ای نکرد و کسی را فتنه‌گر نخواند.

 

رضا سلیمانی مسیٔول دفتر هاشمی در مجمع تشخیص می‌گوید: «هیچ موقع ارتباط شهیدسلیمانی با آیت‌الله هاشمی قطع نشد. بیشتر جلسات مرحوم هاشمی با سردار دونفره، غیرخبری و گاهی طولانی بود. آیت‌الله هاشمی سپرده بود هر زمان سردار وقت خواستند خارج از نوبت به ایشان وقت داده شود. تا آخرین روز حیات آیت‌الله هاشمی، سردار سلیمانی ارتباطش را با ایشان قطع نکرد. حتی در اوج مسایٔلی که برای مرحوم هاشمی پیش آمده بود».

سکوتِ حداکثری مهمترین رفتار سیاسی سردار در بزنگاه ۸۸ بود. او هیچ‌گاه عمار نشد، مصاحبه‌ای نکرد و کسی را فتنه‌گر نخواند. بسیاری از فرماندهان جنگ پس از ۸۸ ارتباط‌شان را با هاشمی قطع کردند. برخی دیگر نیز او را فتنه‌گر خواندند. ولی سردار خلاف آنان عمل کرد.

دوستی او و هاشمی از جنگ و لشگر ۴۱ثارالله کرمان آغاز شده بود، رابطه‌‌ای دو همشهری هیچ‌گاه قطع نشد. تا جایی که محسن هاشمی می‌گوید: «حاج قاسم در جریان رحلت آیت‌الله هاشمی سنگ تمام گذاشت، به خانه پدری آمد و انگشترش را کنار پیکر آیت‌الله گذاشت و این انگشتر در کنار پیکر ایشان به خاک سپرده شد. حاج قاسم در مصاحبه‌ای کوتاه هم جواب تهمت‌ها و تخریب‌هایی که علیه پدر می‌شد، را داد»

سردار در مصاحبه گفته بود: «باید به آقا تسلیت گفت که بزرگ‌ترین مصیبت به ایشان وارد شد. خدا به ایشان صبر و طول‌ عمر بدهد و ایشان را برای ما حفظ کند و ذخیره کند برای چیزهایی که از دست داده‌ایم. هاشمی همانطور که از اول بود تا آخر بود. همان حالتی که از اول داشت، تا آخر داشت. منتها آقای هاشمی بعضی وقت‌ها تاکتیک‌هایی داشت. همانطور که در دوره‌های گوناگون داشت. وگرنه آقای هاشمی هم استکبارستیز بود و هم صهیونیسم‌ستیز».

سردار نه تنها هاشمی را فتنه‌گر و خواص بی‌بصیرت نمی‌دانست بلکه او را همان هاشمی سال ۵۸ خواند که امام درباره‌اش گفته بود «بدخواهان باید بدانند هاشمی زنده است چون نهضت زنده است»

استکبار ستیز خواندنِ هاشمی از سوی سردار آن هم بعد از دفاع‌های همه‌جانبه هاشمی از برجام و مذاکره با آمریکا، امریست که جریان انقلابی و اصولگرا پاسخی برای توجیه این رفتار سردار ندارند. اما قطعا هاشمی، اولین نقطه افتراق سردار با آنهاست. جریان انقلابی چه بخواهد و چه نخواهد باید بپذیرد که سردارشان به هاشمی درست بر خلاف آنها می‌نگریست.
معتقدم شخصیت‌ها را همان‌طور که بودند باید روایت کرد. بی‌کم‌وکاست و بدون تحریف و روتوش.

 

منبع: برگرفته از مصاحبه سردار و سایر خاطراتی که در نت موجود است.