سیدحسن موسوی چلک

چیزی که ما مددکاران اجتماعی را رنج می‌دهد، درد فقر فقراست که گاهی مواقع به استخوان‌هایشان می‌رسد.

 

سیدحسن موسوی چلک نوشت:

کمتر کسی است که این روزها وقتی با هم درهر کجایی جمع می‌شوند، صحبت از گرانی، هزینه بالای زندگی، درمان، آموزش و غیره نکنند و آمارها و گزارش‌ها هم به گونه‌ای موید این موضوع است که زندگی سخت ولی زندگی بر فقرا به مراتب سخت‌تر از بقیه مردم شده است. به گونه‌ای که درد فقر تا استخوان هم رسیده و این موضوعی جدی است که اگر تدبیری برای آن اتخاذ نشود یا در بودجه ۱۴۰۱ دولت تمهیدات لازم و اثربخش را اتخاذ نکند، فقرا زیر بار این گرانی وهزینه بالای زندگی داغون می‌شوند. امروز به عنوان مثال نگاه کنید به زن سرپرست خانواری که تازه اگر تحت پوشش باشد، ۳۰۰ تا ۳۵۰ هزار تومان مستمری پرداخت می‌شود وخانواده پنج نفره و بیشتر یک میلیون و صدهزار تومان. فرض کنید فردی که دارای معلولیت است و ضایعه نخاعی هم دارد آیا واقعا با این هزینه‌ها می‌تواند زندگی کند؟ حتی آن فردی که سالم هم هست، با این مبلغ نمی‌تواند زندگی‌اش را بچرخاند. در اینکه تحریم‌ها تاثیر داشته و شرایط برجام و موضوعاتی شبیه این بی‌تاثیر نیست، شکی نیست و باید بپذیریم ولی فراموش نکنیم که این مردم همان‌طور که رهبرانقلاب در حوزه اجتماعی فرمودند عائله حکومت محسوب می‌شوند. ما با عائله‌مان باید به گونه‌ای برخورد کنیم که حیثیت، عزت نفس و کرامتشان حفظ شود. باور کنید!

چیزی که ما مددکاران اجتماعی را رنج می‌دهد، درد فقر فقراست که گاهی مواقع به استخوان‌هایشان می‌رسد. شاید قبل از کرونا بعضی از اینها فرصت‌های مشاغل خرد خانگی را هم داشتند که در کنارش امرار معاشی را می‌کردند و الان از آن هم محروم هستند. واقعا انتظار می‌رود که فقرا را بیش از آنچه تا الان به آنها توجه می‌کردیم، دریابیم. حال‌شان خوب نیست، زندگی‌شان خوب نیست، امیدشان هم زیاد نیست. به نظر می‌رسد دولت و مجلس برای این گروه از افراد باید رویکردها اثربخش‌تر و کارآمدتری انتخاب کنند. شاید اجرای نظام چندلایه تامین اجتماعی گامی موثر در این حوزه باشد. امیدوارم که شرایط فقرا و حال‌شان را بیش از گذشته درک کنیم و متوجه شرایط سخت زندگی برای این افراد باشیم. این افراد برای حداقل‌هایشان مشکل دارند، حتی حد متوسط هم نه. درحالی‌که حق‌شان این است که طبق اصل ۲۹ قانون اساسی، رفاه و تامین اجتماعی به گونه‌ای که دغدغه‌ای نداشته باشند، برایشان فراهم شود ولی الان برای حداقل‌ها مشکل دارند. البته به عنوان مددکاراجتماعی به حداقل‌ها قانع نمی‌شوم چون حق‌شان است که از این مواهب و امکانات کشور بهره‌مند شوند تا بتوانند زندگی آبرومندی داشته باشند و در نهایت زندگی مستقلی را تجربه کنند ولی اکنون برای حداقل‌ها هم دچار مشکلات جدی شده‌اند.

 

منبع: آرمان