حجت الاسلام والمسلمین هادی قابل در شب اول محرم ۱۴۰۱ در حسینیه محبان الائمه (ع) گفت: عنوان بحث من، اخلاق در پرتوی عاشورای اباعبدالله الحسین(ع) است. اگر ما یک نگاه کلی به عاشورا و حرکت ابا عبدالله الحسین(ع) داشته باشیم تقابلی را میان دو جبهه، دو اندیشه، دو مرام و مسلک، دو فرهنگ، دو […]

 

حجت الاسلام والمسلمین هادی قابل در شب اول محرم ۱۴۰۱ در حسینیه محبان الائمه (ع) گفت: عنوان بحث من، اخلاق در پرتوی عاشورای اباعبدالله الحسین(ع) است.

اگر ما یک نگاه کلی به عاشورا و حرکت ابا عبدالله الحسین(ع) داشته باشیم تقابلی را میان دو جبهه، دو اندیشه، دو مرام و مسلک، دو فرهنگ، دو نگاه می بینیم. تقابلی بین نور و ظلمت، بین حق و باطل، تقابلی بین عدالت و ظلم و ستم، بین عقل و جهل، بین انسانیت و حیوانیت و معنویت و مادیت می بینیم.

وی افزود: ما می توانیم همه این خصوصیات را در عاشورای اباعبدالله(ع) و این حرکت مشاهده کنیم. نکته مهم قضیه این است که جبهه اباعبدالله الحسین (ع) هرگز در مقابل جبهه و چهره کفر نبوده است. یعنی ایشان در برابر کسانی که کافر و ملحد و مشرک باشند، نایستاده بودند بلکه در برابر کسانی قرار داشتند که مسلمان و موحد بودند.

حجت الاسلام قابل ادامه داد: همین شمر بن ذی الجوشن (لعنه الله علیه) کسی که ما رذل ترین آدم می شناسیم، چندین بار با پای پیاده از عراق تا به مکه برای زیارت خانه خدا رفته و وقتی به خانه خدا رسیده، آنچنان به پرده کعبه آویخته شده و گریه کرده که توجه همه زائرین را به خود جلب نموده است. همه از سوز و گداز این به ظاهر بنده خدا شگفت زده می شوند.

او بیان کرد: متاسفانه ما عادت داریم که همیشه دشمنان و مخالفان اهل بیت(ع) را مشتی آدم بی عقل و بی منطق و یا سفیه جلوه دهیم. در حالی که این طور نبوده، اتفاقا خیلی انسان های زیرکی از نظر دنیوی بوده اند‌. اینکه می بینیم در سریال مختار، عمر سعد را آدمی دیوانه و بی شعور جلوه می دهد، این گونه نبوده است. جالب است که حتی نسبت به معاویه، امیرالمومنین علی علیه‌السلام تعبیر جالبی دارند. ایشان می فرمایند «بخدا قسم معاویه زیرک تر از من نیست» یعنی زیرک بودن معاویه را نفی نمی کنند. این نشان می دهد که امیرالمومنین (ع) نسبت به دشمن خود نیز جانب انصاف را رعایت می کردند.

حجت‌الاسلام والمسلمین هادی قابل گفت: از ویژگی های معاویه این بود که مکر و حیله داشت و آدم فاجری بود. بدین معنا که کاری به حق و باطل نداشت و از راه باطل هم استفاده می کرد. مردم با دیدن این ویژگی ها خیال می کردند او زرنگ تر است. در جنگ صفین و بحث حکمیت، معاویه و عمروعاص حیله به کار بستند و اصحاب امیرالمومنین (ع) را فریب دادند. قرآن سر نیزه ها کردند و اصحاب را فریفتند. امیرالمومنین (ع) می فرمایند اگر مکر و حیله و حقه بازی بد نبود، آن وقت می دیدید که من علی از همه مردم زیرک ترم. زیرکی نزد شما مردم همان مکر و حیله ای است که معاویه به کار می بندد.

او اظهار داشت: آنچه دست علی(ع) را بسته، این است که ایشان اهل مکر و حیله و فریب نبودند. امیرالمومنین(ع) می خواستند اخلاقی حرکت کنند اما معاویه اخلاق را زیرپا گذاشته بود، لذا هر کاری که دلش می خواست انجام می داد. این تقابل را ما در عاشورای اباعبدالله(ع) هم می بینیم. کسانی که در مقابل حضرت ایستادند مسلمان بودند و خیلی از سپاهیان عمر سعد نماز شب می خواندند. جمله ای که عمر سعد روز عاشورا در بسیج کردن نیروهای خود استفاده می کند، بسیار مهم است. او گفت «ای لشگر خدا، سوار شوید که بشارت می دهم شما را به بهشت(اگر کشته شدید بهشت در انتظار شماست).

حجت الاسلام والمسلمین قابل ادامه داد: معاویه و سپاهیانش با دین به جنگ دین آمدند. مردم را فریب دادند و بهانه شان برای کشتن امام حسین(ع) این بود که می گفتند ایشان باغی بر امام مسلمین است! امام مسلمین که بود؟ یزید بن معاویه! سر حسین بن علی(ع) را با ابزار دین بریدند و این جبهه مستمر ادامه دارد و امروز نیز با ابزار دین سر می برند.

وی بیان کرد: محرم تنها برای کوفتن بر سر و سینه ها نیست. بلکه برای این است که ما این دو جبهه حسین بن علی(ع) و یزید بن معاویه را خوب بشناسیم. هر دو مسلمان بودند، هر دو نماز می خواندند. متاسفانه تقابل دین در برابر دین، از زمان امیرالمومنین (ع) شروع شد. در جنگ جمل، یکی از صحابه امیرالمومنین (ع) نزد ایشان آمد و عرض کرد؛ یا علی من دچار تردید و شک شده ام، چکار کنم؟ حضرت فرمود: دلیلش چیست؟ او گفت: من نگاه می کنم این طرف شمایید، علی بن ابی طالب، داماد رسول خدا، شوهر فاطمه، پدر حسن و حسین، شما هم قرآن و دعا می خوانید. شما هم روبه قبله نماز می خوانید. آن طرف را نگاه می کنم عایشه است. ام المومنین، همسر رسول خدا و در کنارش طلحه و زبیر هستند. خب آنها هم قرآن و دعا می خوانند و نماز می گذارند. امروز نیز ما در جامعه دچار این تردید می شویم و می پرسیم حق و باطل کدام طرف است؟ حضرت در آن زمان یک شاخص داد و به فرد مردد گفت: « اشکال تو این است که می خواهی حق و باطل را با علی و عایشه بسنجی؛ اول برو حق را بشناس و ببین معیارهای آن کدام است؟ وقتی معیارهای حق را شناختی، آن وقت آن را روی هر کدام از ما بگذار و بسنج »

هادی قابل ادامه داد: ظاهر امر نباید ما را فریب دهد. خوارج نهروان کسانی بودند که نماز شب شان ترک نمی شد. آنقدر سجده کرده بودند که تنها بر پیشانی پینه نداشتند، بلکه کف دستان و سر زانوهایشان هم پینه بسته بود. شب ها را تا صبح به عبادت و تلاوت قرآن بیدار بودند و روزها نیز روزه دار بودند. چهار هزار نفر از این آدم ها را علی(ع) در جنگ‌ نهروان از دم شمشیر گذراند. علی بن ابی طالب (ع) اشک می ریخت و این ها می کشت. چرا؟ چون عبادت و دعا و نیایش ظاهری خدا و قرآن مشکلی را حل نمی کند. آنها راه را گم کرده بودند.

وی گفت: بعضی از کسانی که به جنگ اباعبدالله الحسین(ع) آمدند غسل کرده بودند و یا وضو داشتند. با نام خدا به سمت حسین بن علی(ع) تیر می انداختند. این موضوع بسیار مهم است تا بتوانیم جبهه حق از باطل و نور از ظلمت را تشخیص دهیم.

حجت الاسلام والمسلمین هادی قابل در بخش دیگری از سخنان خود در حسینیه محبان الائمه (ع) گفت: حسین بن علی(ع) درباره دلایل قیام خودشان فرموده اند که «می بینم در جامعه ما یکسری فساد اخلاقی، اعتقادی و فکری ایجاد شده است و بنام دین، خود دین ذبح می شود. به نام دین ظلم و ستم می شود. به نام دین، حق کشی می شود و من نمی توانم این ها را تحمل کنم و می خواهم اوضاع جامعه را اصلاح کنم.»

او بیان کرد: حضرت فرمودند «من برای جنگ با شمشیر نمی روم و ابزارم امر به معروف و نهی از منکر است. من می خواهم به امت مسلمان بگویم این دینی که امروز به شما عرضه می کنند، اسلام قلابی است. اخلاق رسول خدا و الهی این نیست که به شما ارائه می کنند، روش و سیره من هم، سیره جدم رسول خدا و روش پدرم علی بن ابی طالب(ع) است»

وی در بخش پایانی سخنان خود افزود: بی تردید حکومتی که با ابزار دین و فریب و حیله وارد شده، از آگاهی بخشی و اصلاح گری می ترسد. وگرنه روش مصلحان همیشه مسالمت آمیز بوده و روشی قهری و توام با زور و درگیری نداشته اند.