ما نه برنامه ای برای انتخابات داریم و نه به دنبال سهمی در قدرت هستیم. آنچه برای ما مطلوب است تحقق یک حکمرانی خوب در کشور است که خیر ملک و ملت را توامان به دنبال خواهد داشت.

 

آذر منصوری دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران در ارتباط با دیدار صبح امروز خود و گروهی دیگر از فعالان سیاسی با علی شمخانی دبیرشورای عالی امنیت ملی می نویسد:
صبح امروز یکشنبه ۱۳آذر در جلسه ای که از طرف دفتر آقای شمخانی دعوت شده بودم شرکت کردم.
این جلسه با حضور جمعی از فعالان سیاسی برگزار شد.آنچه در پی می آید مشروح سخنانی است که در این نشست داشتم.
به نام خدا
باسلام خدمت حضار گرامی و عرض تسلیت به همه هموطنان، خاصه هموطنانی که این ایام سوگوار دختران و پسران جوان و کودکان و عزیزان خود هستند.
در اقصی نقاط کشوراز زاهدان و کردستان گرفته تا بندر انزلی و گیلان و خراسان و اصفهان و آذربایجان و خوزستان و تهران، همه آنها که در این اعتراضات جان باختند فرزندان ما هستند.
از برگزار کنندگان این جلسه تشکر می کنم.و امیدوارم این گفتگوها نتیجه بخش باشد.
متاسفانه باید عرض کنم خود گفتگو هم که باید با آن بر سر تحلیل و ارزیابی وضع موجود و راه حل ها به توافق رسید، معنا و مفهوم خود را از دست داده است. در حالیکه گفتگو نه تنها راه حل بلکه مسئله امروز ایران است.
اگر قرار است گفتگو به حل منازعه ختم شود، علی القاعده باید مشروط و منوط به پذیرش عقلانیت استراتژیک برای گفتگو باشد.
بالطبع اگر به گفتگو به عنوان امری ابزاری و تاکتیکی نگاه شود، نتیجه ای در بر نخواهد داشت.
نباید تجربه گفتگوهای بعد از اعتراضات آبان ۹۸ را از نظر دور داشت که اگر نتیجه داشت حاکمیت به سمت یکدست سازی کامل به پیش نمی رفت.
طبعا اگر انتخابات از معنا و مفهوم تهی نشده بود و جامعه مدنی می توانست به نقش واسط خود قدرتمند عمل کند، امروز اعتراضات به خیابان کشیده نمی شد و مطالبات از مسیری به مراتب کم هزینه تر به نتیجه می رسید.
ببینید در همین یک فقره پوشش زنان و گشت های ارشاد، سالهاست انذار و هشدار داده شد و پیشنهاد دادیم که کافی است گشت ارشاد جمع شود و مقاومت مدنی در این سطح در برابر این اجبار گسترش پیدا نکند.
جامعه خودش به معدلی هنجار از پوشش خواهد رسید و این رویه شما در نهایت به ضدیت رو به افزایش با پوشش اسلامی ختم خواهد شد و این مناقشه ویرانگر است.
اما باید در بلند مدت دست به اقداماتی در راستای رفع تبعیض علیه زنان بزنید.
زن و دختر ایرانی از شما سؤال می کند، این جامعه اسلامی که شما مدعی آن هستید و قرار است پوشش من نماد آن باشد، به من بگوید چه آورده ای برای من داشته که من به واسطه این پوشش به آن افتخار کنم؟
چه می شد اگر زنده یاد اعظم طالقانی برای یک بار هم که شده به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری در رقابت ها حضور پیدا می کرد؟
نگویید که او رجل سیاسی نبود که حال و روز کشور گواه است که حذف زنان از گردونه مدیریت کلان کشور ما را با چه وضعیتی روبرو کرده است؟
اصلا شما فرض کنید یک دوره یکی از زنان که هم سواد و هم تجربه اش را داشت با پوشش اسلامی رئیس جمهور ایران می شد و حاکمیت هم با او در راستای رفع تبعیض علیه زنان همراه می شد، آیا ما امروز با مناقشه بر سر حجاب مواجه بودیم؟
نمی شود در حالیکه رتبه شکاف جنسبتی ما در بین ۱۴۶ کشور جهان ۱۴۳ است از زنان وو دختران ایران خواست که پوشش خود را نماد جامعه ای کنند که در آن حقوق انسانی شان رعایت نمی شود.ضمن آنکه همانطور که پوشش من انتخاب من است باید به دیگران هم حق انتخاب داده شود.من به چشم خود دیدم که این اجبار و اصرار چگونه در زیر پوست شهر در حال تبدیل شدن به ضد خود است و سوگمندانه باید گفت شد آنچه که نباید می شد.
اما در یک بیان کلی به نظر من در تحلیل ریشه های این اعتراضات اگر به پیمایش های متعددی که با موضوع سرمایه اجتماعی و ارزش ها و نگرش های ایرانیان انجام شده توجه می شد و حاکمیت متناسب با نتیجه این پیمایش ها سیاستگذاری های خود را اصلاح می کرد، امروز اعتراض به خیابان کشیده نمی شد.
طبعا پایه تحلیل و شناخت این جنبش می تواند همین پیمایش ها باشد.
اعم از دلایل شکل گیری، مختصات،دامنه گسترش و روند رو به افزایش یا کاهش آن در آینده و حاملان و عاملان آن
که در جای خود اگر فرصتی بود به آن خواهم پرداخت.
اما همینجا بگویم با توجه به مجموعه مختصاتی که این جنبش دارد، بیش از همه جنبش های اعتراضی قابلیت فراگیری بیشتر، به خصوص قابلیت تصری به ۴۰ میلیون طبقه کم برخورداری را دارد که روز به روز سفره هایشان در حال کوچکتر شدن است.
این را هم جامعه شناسان و هم اقتصاد دانان از مدتها پیش هشدار داده اند.
حتی اگر سرکوب هم شود، هیچ نتیجه ای برای حاکمیت از حیث پرکردن گسست ها و شکاف های بین خود و مردم نخواهد داشت و این کار فقط پاک کردن صورت مسئله است. زخم های جامعه اگر درمان نشود، روزبروز عمیق تر خواهد شد و مترصد فرصتی برای سرباز کردن.
بنابر این در سه سطح حاکمیت باید تلاش کند که این شکاف ها را پر کند
در سطح اول و در کوتاه مدت:
با مردم گفتگو کند، خطاها را بپذیرد، بلند گوهایی که نفرت می پراکنند و مردم را عصبانی می کنند کنترل کند، (مثل برخی ائمه جمعه، تیترهای روزنامه کیهان را ببینید.)
اینستاگرام، واتش‌‍اپ، توئیتر و تلگرام و فیسبوک و کلاب هاووس را رفع فیلتر کنید.
لااقل به یکی از احزابی که درخواست مجوز تجمع کرده اند، مجوز بدهید .
مطمئن باشید این یک اقدام ظرفیت ساز است.
وزرای علوم، ارشاد، آموزش و پرورش و ارتباطات را متناسب به خواست جامعه تغییر دهید.
ترکیب شورای نگهبان را تغییر دهید
طرح صیانت را متوقف کنید. زندانیان سیاسی و معترضان را آزاد و صدور احکام اعدام را متوقف کنید.
این حجم ازاخبار احضار و بازداشت و اخباری که از برخی از زندان ها مانند زندان قرچک می رسد، خودش برانگیزاننده خشم بیشتر مردم است.
لباس شخصی ها که برخی خود عامل به خشونت کشیده شدن اعتراضات هستند را جمع کنید.
در سطح دوم و میان مدت:
از حالا مقدمات انتخابات ازاد و سالم و رقابتی را برای انتخابات ۱۴۰۲ فراهم کنید.
برای حل مسئله تحریم ها و نجات اقتصاد کشور مشکلات و چالش های با امریکا و غرب حل شود وسیاستگذاری ها برای استفاده از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور اصلاح شود.
در مورد حجاب همان که گفتم کافی است گشت های ارشاد جمع شود تا پوشش زنان ایران متناسب با هنجارهای جامعه معدل خود را پیدا کند.
و در سطح سوم بلند مدت؛
باید قانون اساسی مبتنی بر حقوق ملت و کاهش عواملی که این حقوق را تضعیف می کند، اصلاح شود.
پیشنهاد تشکیل مجلس مؤسسان می تواند در این شرایط راهگشا باشد.
این اقدامات باید مرحله به مرحله طی شود اگر اراده ای نه برای جمع شدن که برای حل مسئله وجود دارد.
گام ها در سه سطح و مرحله به مرحله باید انجام شود.
طبعا اگر حاکمیت دست به این اقدامات بزند، ما هم از این اصلاحات شجاعانه حمایت می کنیم.
این دیوار بی اعتمادی نسبت به ناتوانی مدیریت سیاسی کشور در حل مشکلات جامعه و تامین یک زندگی مطلوب به سادگی ترمیم نخواهد شد .
ما نه برنامه ای برای انتخابات داریم و نه به دنبال سهمی در قدرت هستیم. آنچه برای ما مطلوب است تحقق یک حکمرانی خوب در کشور است که خیر ملک و ملت را توامان به دنبال خواهد داشت.
انشالله که چنین باشد.