غلامرضا ظریفیان

نحوه مشارکت  و کیفیت آن بستگی به این دارد که در این دو هفته چه اتفاقاتی خواهد افتاد ولی به نظر می‌رسد این نحوه رویکرد که حتی این بار فقط به رد صلاحیت اصلاح‌طلبان بسنده نکرد و نیروهای شاخص اصولگرا را هم که نسبت به دیگران استخوان‌دارتر  بودند و سابقه مدیریت‌های کلان واستراتژیک را داشتند را نپذیرفت. چه بخواهیم و چه نخواهیم کاهش حضور مردم در انتخابات تبعات این قضیه خواهد بود.

 

غلامرضا ظریفیان، رئیس شورای سیاسی مجمع ایثارگران نوشت: مهمترین نماد مردم سالاری بحث مشارکت مردم در انتخابات است و طبیعی است که هر چقدر این صحنه از جهت حضور کاندیداهای مبتنی بر سلایق مختلف از احزاب مختلف باشد این صحنه پرشورتر و با کثرت بیشتری روبه‌رو می‌شود. این یک امر منطقی و ریاضی است. نظام انتخاباتی ما حزبی نیست که مثل آمریکا از یک سال پیش تعداد زیادی از کسانی که در این عرصه می‌خواهند حاضر باشند برنامه‌هایشان را ارائه کنند و از احزاب مختلف بیایند و در یک پروسه یک ساله نهایتا کار به انتخاب دو یا سه نفر برسد و جامعه را به یک احساس مشارکت طولانی برساند و در معرض ایده‌ها و برنامه‌های مختلف قرار دهد.  معمولا  انتخابات در ایران  در بهترین شرایط در سه چهار ماه منتهی به انتخابات شکل می‌گیرد و احزاب و افراد می‌آیند؛ معرفی افراد معمولا ۲ ماه طول کشیده و معرفی می‌شوند. وقتی بخش عمده‌ای از جریانات سیاسی کشور در انتخابات فعالند نشان دهنده این است که علایق، رویکردها، نگاه‌ها و سلایق مختلف در انتخابات حضور دارند  و طبیعتا این مساله می‌تواند بخش زیادی از مردم را به صحنه بیاورد. البته معمولا اینگونه است که در اواخر انتخابات با گفت و گوها و مناظراتی که  صورت می‌گیرد برخی کاندیداها به نفع برخی دیگر کنار می روند  و نهایتا جامعه با یک فضای شورانتخاباتی واحساس جدی حضور در مشارکت برای سرنوشت خود روبه‌رو می‌شود.  این بار ضرورت ندارد که نگاه سیاسی به مساله داشته باشیم  و طبق آمارها افراد از داخل منزل  و محل کار تا فضاهای گسترده‌تر کاملا احساس می کنند که با نوعی سردی حضور روبه رو هستند. یعنی وقتی در جمعی گفت و گویی  در خصوص حضور یا عدم حضور در انتخابات صورت می گیرد با نگاه خاصی به شما نگاه می کنند که چه عرصه و شرایطی فراهم است که ما بتوانیم در انتخابات حضور پیدا کنیم. بنابراین نحوه مشارکت  و کیفیت آن بستگی به این دارد که در این دو هفته چه اتفاقاتی خواهد افتاد ولی به نظر می‌رسد این نحوه رویکرد که حتی این بار فقط به رد صلاحیت اصلاح‌طلبان بسنده نکرد و نیروهای شاخص اصولگرا را هم که نسبت به دیگران استخوان‌دارتر  بودند و سابقه مدیریت‌های کلان واستراتژیک را داشتند را نپذیرفت. چه بخواهیم و چه نخواهیم کاهش حضور مردم در انتخابات تبعات این قضیه خواهد بود. البته آن کسانی که مسبب این قضیه می‌شوند باید بدانند که جمهوری اسلامی به دلیل پیوند عمیقی که بنیان‌ها، مبانی نظری، بنیانگذاران واسناد بالا دستی‌اش به حضور مردم متکی است و هر اقدامی که منجر به کاهش این حضورمردم شود آسیب‌های جدی در آینده خواهد د اشت. نباید اینگونه تلقی شود که مردم فقط موظفند که در صحنه انتخابات حضور پیدا کنند اما کارگزاران تمهیدات انتخابات، هیچ وظیفه جدی و عملی ندارند واگر وظایف خود را به درستی انجام ندادند یا زمینه حضور فعال مردم را فراهم نکردند، سهمی در این کاهش ندازند.