سیدعلی خرم

اصولگرایان سنگ لای چرخ اصلاح‌طلبان می‌گذاشتند و هرگونه مراوده بین ایران و آمریکا حتی به‌صورت Non-paper را کفر ابلیس معرفی می‌کردند.

 

سیدعلی خرم نوشت: بعد از دور ششم مذاکرات وین، دولت رئیسی، دور هفتم این مذاکرات را بدون کسب نتیجه پشت سر گذاشت، با این تصور که شاید بتواند متون دور ششم را مطابق سلیقه خود تغییر دهد و در نهایت به این نتیجه رسید که چنین امری مقدور نیست و همه اعضای ۱+۵ مقاومت می‌کنند.

این مقاومت به طرف غربی محدود نشد بلکه روسیه و چین هم احساس کردند مذاکره کنندگان جدید می‌خواهند چرخ را دوباره اختراع کنند و این نوعی توهین به وقت و تلاش‌های دیپلماتیک همه اعضای گروه ۱+۵ محسوب می‌شود.

طبق معمول مذاکراتی و طبق عرف دیپلماتیک، نهایت امتیازی که به طرف ایرانی دادند این بود که اگر نکات تکمیلی نسبت به متن قبلی دارد به‌صورت پرانتز به متن قبلی پیشنهاد شود و در صورت موافقت همه اعضا، در حین مذاکرات این نکات مورد بحث و بررسی قرار گرفته و هر آنچه اجماع بود پذیرفته می‌شود.

بنابراین اولین درس مرتاضی دیپلماتیک برای هیات مذاکره کننده جدید این بود که هرکس از راه برسد و بخواهد دستاوردهای گذشته را زیر سوال ببرد و بازی را بهم بریزد، از سوی سایر هیات‌ها مطرود می‌شود. دونالد ترامپ با همه ابرقدرتی از راه رسید و با زورگوئی و به توصیه اسرائیل و اعراب، برجام را به‌هم ریخت، حالا خود آمریکائی‌ها و بقیه دارند او را لعنت و نفرین می‌کنند چون به نفع پیشرفت هسته‌ای ایران انجامید و در نهایت همه اعضاء به مواضع قبلی ۱+۵ برگشتند.

به‌رغم نکته فوق اما وضعیت حاضر مذاکرات یک دستاورد دیپلماتیک برای مردم ایران داشته که چندین سال بود به حکومت فشار می‌آوردند چرا ایران خود مستقیم با آمریکا مذاکره نمی‌کند و مشکلاتش را بدون حضور اسرائیل و اعراب و حتی روسیه و چین حل نمی‌کند؟ چرا باید اولیانوف روسی دست ایران را بگیرد و با چشمان بسته و با عصا در صحنه مذاکرات هسته‌ای بچرخاند و واسطه توافق منافع و حقوق ایران و آمریکا باشد؟  سخنگوی وزارت خارجه در نشست خبری تهران گفت: «تیم مذاکره کننده ایران درحال تبادل غیررسمی و غیر مستقیم متون کتبی اما بدون سربرگ ( Non-paper) با آمریکا از طریق انریکه مورا نماینده اروپا در مذاکرات وین است و این خبر بزرگی است که دراختیار خبرنگاران می‌گذارم. اول طرف مقابل تعهداتش را انجام می‌دهد، سپس ما اقدامات جبرانی را انجام خواهیم داد».

درک این نکته در صحنه دیپلماسی بین المللی بسیار مهم است که اگر طرفی را می‌خواهید واسطه قرار دهید نباید هیچ‌گونه تقابل یا خورده حساب و بدتر از آن خصومت بین‌طرف شما و واسط وجود داشته باشد وگرنه واسط برای مرتفع نمودن مشکلات خود از کارت شما به‌وضوح استفاده می‌کند و شما را در تاریکی به باتلاق مورد نظرش هدایت می‌کند. روسیه و چین هر دو در حالت خصومت با آمریکا قرار دارند و از فرصت ایران برای بده و بستان مشکلات خود استفاده می‌کنند.

یقینا صحنه سوریه و قره‌باغ از نظر سیاسی و جایگاه گاز ایران از نظر اقتصادی و ده‌ها مورد دیگر برای مردم کوچه و بازار یادآور سوء استفاده واسطه‌ها در دوشیدن ایران به‌شمار می‌رود. هنگامی منافع ایران محفوظ می‌ماند که ایران و آمریکا به‌عنوان دو طرف اصلی برجام در مقابل هم مذاکره و بده و بستان کنند.

حال اگر در گذشته، اصولگرایان سنگ لای چرخ اصلاح‌طلبان می‌گذاشتند و هرگونه مراوده بین ایران و آمریکا حتی به‌صورت Non-paper را کفر ابلیس معرفی می‌کردند، مانعی ندارد به‌ قول آقای‌ترقی، «مذاکرات با آمریکا توسط اصولگرایان هیچ عیبی ندارد، فقط اصلاح‌طلب نباشد!» امروز همه مردم منجمله اصلاح‌طلبان از برداشتن این گام برای حفظ منافع و حقوق ایران استقبال می‌کنند و امیدوارند طرف ایرانی در گام‌های دیگری در جایگاه واقعی خود در مذاکرات قرار گیرد.

اگر به صحنه مذاکرات وین برگردیم، در دوره هشتم فقط شاهد یک جلسه یک ساعته بودیم و از روز بعد بحث و بررسی بر روی پرانتزهای پیشنهادی ایران به‌مدت دو روز شروع گردید. اعضاء ۱+۵ احساس دارند ایران در حال وقت کشی است ولی با علاقمندی مذاکرات را دنبال می‌کنند شاید به نتیجه برسد. انریکو مورا گفته اگر هفته آینده وقت باشد جلسه دیگری برگزار می‌شود. روسیه و چین هم ابراز امیدواری کرده اند مذاکرات در ماه ژانویه به نتیجه برسد چون پس از آن مذاکرات دیگری متصور نیست.

اما گفته شده در دیدگاه آمریکا، ایران ظرف چند هفته آینده به نقطه بی‌بازگشت در پیشرفت هسته‌ای می‌رسد و دیگر مذاکره برای بازگشت به برجام ضرورتی ندارد. به‌عبارت دیگر آیا کشورهای غربی و شاید با چین و روسیه به‌دنبال سازو کار تنبیهی بعد از این مرحله هستند تا با تحریم های سخت تر و فشارهای بیشتر سیاسی اقتصادی بین المللی، ایران را زمین گیر نمایند؟ اگر ایران در این راستا گام برمی‌دارد و به موثر بودن گام‌های خود در کوتاه مدت اطمینان دارد و تحلیل غربی‌ها منطبق بر واقعیت است، این کش و واکش در مذاکرات وین قابل فهم است.اما اگر تحلیل غرب دور از واقعیت است، ایران در یک بازی خود باخته پیش می‌رود که جدای از خطر درگیری ناخواسته نظامی، همین مقدار کم تعاملات اقتصادی تجاری با جهان هم از دست خواهد داد که از دست دادن نقش منطقه‌ای و برعکس ترغیب همسایگان دور و نزدیک برای نقش‌آفرینی در ایران هم به‌دنبال آن خواهد بود.

 

منبع: آرمان