محمدرضا رزاقی

مسئولین محترم در دولت و مجلس با درک شرایط خطیر کشور باید با تصمیمات ” سریع” ،” فوری”و انقلابی حفظ ارزش پول ملی را دغدغه هرروزه خود بدانند.

 

محمد رضا رزاقی نوشت: مسئولین محترم در خصوص آزاد نمودن قیمت آرد( نان) و البته پرداخت یارانه مستقیم به مصرف کنندگان یا چیزی شبیه آن، ادله ای مطرح می نمایند و هرکدام از جهتی به کم و کیف این طرح می پردازند و پرده برداری می کنند.

مطرح شده یک کیسه آرد با یارانه چهل هزار تومان تحویل نانوا می شود و لب مرز حدود یک میلیون تومان مبادله یا قاچاق می شود به نحوی که بار یک کامیون آرد حدود نهصد میلیون تومان برای قاچاقچی سود در بردارد و معنای این گزاره اینست که بخشی از یارانه ها به جیب قاچاقچی می رود و نه مردم هرچند این واقعیتی تلخ و انکار ناپذیر است اما (امایی مهم) اینست که دستگاه های امنیتی و انتظامی که بودجه بالا و توان قابل توجهی دارند نمی توانند با چنین قاچاق وسیع و متجاهری برخورد نمایند و اساسا امکان این قاچاق، مگر از سوی افراد عادی میسر است؟
استمساک به بحث قاچاق در ایران اسم رمز بالا بردن قیمت ها است و هرچند اصل داستان درست است اما درمانش بالا بردن قیمت نیست.
در خصوص بنزین در زمان آقای احمدی نژاد همین استدلال مطرح شد که چون بنزین ارزان است گران می کنیم و کارت سوخت می دهیم تا بنزین به افغانستان قاچاق نشود. مدتی شاید اوضاع خوب شد اما با کاهش ارزش پول ملی اگر بنزین هم اکنون سه برابر قیمت فعلی شود باز هم قاچاق بنزین صرف دارد.
اصل مشکل سقوط دهشتناک ارزش ریال در برابر دلار است.
امروز قیمت نان را دو برابر می کنیم چه می شود؟ شاید مدتی قاچاق آرد به ترکیه و عراق و …. متوقف شود با وضع پیش رو و خدای ناکرده شکست برجام محتمل است دلار رکوردهای جدیدی ثبت کند خب چه خواهد شد؟ آرد گران شده شده هم برای قاچاق باز ارزان است و دائما شوک های اقتصادی و اجتماعی جامعه را دستخوش نوسانات مضر خواهد کرد.

گاهی مطرح می شود چه باک دلار اگر مثلا صد هزار تومان هم شد باز برای جلوگیری از قاچاق آرد ( نان )را گران می کنیم و یارانه مستقیم هم به مردم می دهیم در چنین شرایطی مبلغ ریالی یارانه سر سام آور خواهد شد و دولت ناتوان و دهک به دهک با تنزل تدریجی یارانه ها حذف خواهد شد (ناچارا به دلیل کمبود منابع ) و ” نان بری” سرنوشت محتوم این روند خواهد بود .
با توجه به اینکه چهل درصد گندم جهان تولید اوکراین و روسیه هست و با توجه به شرایط جنگی موجود از یکسو که تولید را تضعیف می نماید و محدودیتهای ارزی شدید ایران ناشی از تحریم های ظالمانه شیاطین و کم آبی در داخل شور که تولید گندم در داخل را کاهش داده بحرانی در تامین گندم و آرد و سپس نان محتمل خواهد بود که دور اندیشی در این مساله قابل تقدیر است. اما گره جای دیگری است. با اوصافی که بر شمردم اگر سقوط ارزش پول ملی ادامه یابد و با فرض صداقت مسئولین کل بودجه کشور باید به یارانه نان اختصاص یابد که طبیعتا مردود است و لذا دهک به دهک باید با یارانه خداحافظی کنند و نانی پس از نانی آجر می شود و ” اخراجی ها ” در این شرایط با در آمدهای ” ریالی” وامانده و در مانده خواهند شد و این سرانجام ناخواسته تصمیم امروز است .

مسئولین محترم در دولت و مجلس با درک شرایط خطیر کشور باید با تصمیمات ” سریع” ،” فوری”و انقلابی حفظ ارزش پول ملی را دغدغه هرروزه خود بدانند.