بحرانهای ناشی از سوانح انسانی و طبیعی را شاید نتوان بهطور کامل از میان برداشت! اما امید است روزی فرا برسد تا با فائق آمدن بر «بحران مدیریت» در کشور، لااقل بتوانیم در «مدیریت بحران» توفیقات روزافزونتری حاصل کنیم.
حسین احمدی نوشت: تراژدی فجایع غمانگیز و تکراری نظیر فروریزش ساختمانهای متروپل آبادان، پلاسکو و ساختمان کلینیک سینا اطهر را در حافظه تاریخیمان، هر چند غمبار و آزاردهنده هستند، لیکن زنده نگه داریم؛ تا از آن به عنوان درس عبرتی برای پیشگیری از فجایع مشابه و حوادث احتمالی آتی بهرهبرداری کنیم. همچنین یادآوری و بررسی علل وقوع حوادثی نظیر حادثه اخیر خروج قطار مشهد-یزد از ریل در برخورد با بیل مکانیکی مانع در مسیر که به دلیل سرعت غیرمجاز و سهلانگاریهای مدیریتی و نظارتی به لحاظ عملکرد ستادی رخ داد و مورد دیگر، برخورد دو قطار سمنان – مشهد به قطار تبریز- مشهد در سال ۱۳۹۶ که دومی در همان ریل متوقف مانده بود و در پی این تصادف، چهار واگن از ریل خارج و پنج واگن نیز دچار حریق شدند؛ همچنین سوانح طبیعی که کمی قبلتر به آن دچار شدهایم از جمله سیلابها یا زلزلههای منجیل، بم و سرپلذهاب کرمانشاه و همین اخیر زلزله بندر لنگه و شهرستان خمیر استان هرمزگان که همگی منجر به تلفات و خسارتهای فراوان مادی و معنوی – به وجود آمدن آسیبهای اجتماعی ناشی از آنها – همه و همه زنگ خطری جدی برای جامعه و کشور ما هستند. در واقع فدا شدن جان شمار زیادی از هممیهنانمان و تداوم این وضع نامطلوب و غیرقابل قبول، محصول بیتدبیری و بیبرنامگی در مدیریت اجرایی و ستاد بحران کشور است. دیربازی است که زمان آن فرا رسیده است تا سندی رسمی و ملی به عنوان نسخه ایمنی کشور در برابر فجایع یاد شده و سوانح طبیعی، از همه مهمتر موضوع پراهمیت زلزلهخیزی شهرهای ما، تهیه و به رسمیت شمرده شود و به پشتوانه آن در ردیف بودجهای برنامههای بلندمدت و کوتاهمدت کشور قرار بگیرد. چه این موضوع که مستقیما متوجه نهادهای حکمرانی اعم از مجریان و قانونگذاران است، مساله مواجهه تکراری مردم ما با فجایع ساختمانی و سوانح طبیعی را با تغییر نگرشها و رویکردها، از وضعیت مدیریت بحرانمحور به وضعیت مدیریت ریسکمحور و پیشگیریمحور تغییر دهد. ایمنی شهروندان مساوی با امنیت ملی کشور است.
حفاظت از جان و مال آنان در مواجه شدن با خطرات بالقوه زیست محیطی، شهری و حمل و نقل جادهای، ریلی و هوایی و غیره … و همچنین مقابله با تهدیدات جانی و مالی آنان در برابر سوانح محلی و شهری و ساختمانی و همینطور زلزله و سوانح طبیعی باید جزو مهمترین مقولات امنیت ملی مملکت ما واقع شوند. ایمنی حق شهروندی است و آن امری مستلزم اقدام عملی توامان با عزم راسخ مردمی و حاکمیتی در ساحت دولت-ملت است. پرسش اساسی آنجاست که مردم ما چگونه مولفههای ایمنی و استانداردها را بشناسند! تا بتوانند مطالبهگری کنند. در اینجا میشود پی به اهمیت رسالت رسانهها به ویژه رادیو و تلویزیون رسمی کشور برد. رسالتِ آگاهیبخشی و پاسخگویی به نیازها و کنجکاویهای مردم، آن هم در مواقع آرامش و پیش از فرا رسیدن بحران به گونهای که پیوسته، با مراجعات به متخصصان امر، درصدد افزایش فرهنگ عمومی بهطور جد بر آیند. به باور نگارنده، این دست مطالبهگریها، جز در پرتو مطالبهگری و پیگیری مداوم و به فراموشی نسپردن آن، حاصل نخواهد شد. بهطور خاص باید با اقدام به تاسیس و تشکیل کارگروههای تخصصی اعم از جامعهشناسی، روانشناسی، مهندسی، حقوقی و دیگر حوزههای کارشناسی مرتبط و همچنین با ایجاد کمپینها و حرکتهای نمادین از سوی خود مردم، به منصه ظهور و عملیاتی رساندن این مهم را، به نهادهای مسوول نظام گوشزد و تحمیل کنند. پیشینه اقدامات و مساله مهم پاسخگویی و بررسی نحوه پیشگیری سیستماتیک و ساختاری و از طرفی پروسه مدیریت و عملیات ستاد و صف، در زمان مواجهه با بحران وقوع حوادث و سوانح در گذشته نشان میدهند تمام ظرفیت کشور به صورت یک انتظام و یکپارچگی لازم و کافی عمل نکردهاند و ورود بهنگام نداشتهاند. سامانه مدیریت بحران در کشور ما فرسوده و حاوی اشتباهاتی است که تا برطرف نشوند، مشکلات مدیریت بحران قابل رصد و کنترل نخواهد بود. توجه به مباحث دیگری از جمله مدیریت بحران و مدیریت خبر، سخنگویی و گزارش بحران، مدیریت استرس و روانشناسی محیط بحران، رویکرد تخصصی به مدیریت آواربرداری، مدیریت واحد و یکپارچهسازی المانهای مرتبط در حین امداد و نجات و پرهیز دادن از ناسازگاری و تنازعات بین سازمانی قبل و در حین بحران، ایجاد و در دسترس قرار داشتن بهنگام بانک اطلاعات مکانی و از این قبیل موارد ضرورتهای محتوم و غیرقابل اغماضی هستند. دعوت از مشاوران بینالمللی و بهرهبرداری از تجارب بشر در کشورهای توسعه یافته در پرداختن به موقع و سیستماتیک به موضوع مدیریت در بحران، برای ساماندهی و سازماندهی درست در جهت بهینهسازی منابع و تسلط بر المانهای اثرگذار در شرایط بحران از ضرورتهای اجتنابناپذیر است. از سویی، چیدمان مدیران مربوطه باید بر اساس شایستهسالاری و آموزش مهارتهای لازم باشد، تا در کمال آرامش و با پرهیز از رفتارهای هیجانی و هرج و مرجهای ناخواسته در صحنه؛ قبل از فوت وقت و با برنامهریزیهای محوری و پیشبینیهای اساسی، تصمیمات درست اتخاذ و عملیات در حین امداد و نجات، امکان فرصت بروز و ظهور را فراهم یابد. نیروهای در صفِ عملیاتی بحران در سراسر کشور که تحت امر نیروهای ستادی قرار دارند؛ اعم از نیروهای هلالاحمر و عزیزان آتشنشانی، ارتش و دیگر قوای نظامی، چه انسانهای پاکنهاد و با چهرههای معصومِ، صاحب شریفترین شغلها در جامعه هستند که همواره آماده خدمتند. از سوی دیگر تصور کنیم آدمهایی که در مواقع اضطرار و اضطراب و نیاز مبرم به نجات حیاتشان، منتظرند تا دستان توانمندی برای نجات آنها به موقع فرا برسند. بدیهی است معاونتهای پیشگیری سازمانهای مرتبط اعم از آتشنشانی، مشابه کشورهای توسعه یافته، بهطور قطع نیازمند استخدام متخصصان و مهندسان خبره و کاربلد در میان پرسنل خود هستند؛ تا با ایجاد دپارتمان و تیمهای تخصصی در حوزههای مختلف مهندسی راه و ساختمان و غیره، نسبت به اقدام در امر پیشگیری و مدیریت در زمان وقوع بحران، با رویکرد فنی و علمیتری حضور داشته باشند. چه اینکه در مواقع نیاز به حضور ضربالاجل و در لحظات امداد و نجات فوری و اضطراری، علاوه بر تجربه سازمانی، بهطور همزمان تخصص و دانش مربوطه را داشتن؛ از جمله عالم بودن به نحوه بارگذاری و توزیع تنشها در ساختمان و سبک آواربرداری امری ضروری است. در کشور ما فقط بحث کمبود امکانات و تجهیزات نیست، بلکه نیروی متخصص نیز در افزایش بهرهوری و کارآمدی بسیار موثر است. متاسفانه بارها مشاهده شده است که برخی مسوولان امر، به جای تدارک و پیشبینی خرید تجهیزات و امکانات مورد احتیاج و مدیریت و تمهیدات بهرهمندی از متخصصان در موعد لازم در راستای خروج از بحران؛ با یکسری کردارهای نمایشی و مواضع شعاری و احساسی درصدد فرافکنی و عوامفریبی هستند تا مدیریت بحران.
سخن آخر آنکه، بحرانهای ناشی از سوانح انسانی و طبیعی را شاید نتوان بهطور کامل از میان برداشت! اما امید است روزی فرا برسد تا با فائق آمدن بر «بحران مدیریت» در کشور، لااقل بتوانیم در «مدیریت بحران» توفیقات روزافزونتری حاصل کنیم. والسلام
والسلام
منبع: اعتماد