علی اصغر زرگر

به نظر می‌آید سیاست خارجی ایران بر این مبناست که حداقل برای مدتی یک حکومت مرکزی قدرتمندی در افغانستان به وجود آید و مشکلات بعدی از طریق دیپلماسی، فشارهای دیپلماتیک و تجارت برای امتیازگیری یا فشار آوردن برای احترام به قومیت‌ها و زبان‌ها مرتفع شوند.

 

علی اصغر زرگر نوشت: در نگاه اول به عدم دخالت ایران در جنگ میان پنجشیر و طالبان باید در نظر داشت که پنجشیر مانند هرات همسایه ایران نیست، بنابراین حمایت‌هایی چون حمایت‌های تسلیحاتی در این شرایط چندان آسان نیستند. این یکی از دلایل عدم حمایت مادی ایران از این ولایت است. حمایت‌های تبلیغاتی و روحیه‌بخش نیز کمکی موثر به میدان محسوب نمی‌شوند. ایران تجربیات زیادی در مورد افغانستان دارد، بعد از جدا شدن هرات از ایران و بعد از قرارداد ۱۸۵۷ بین ایران و انگلستان، ما استقلال افغانستان را به رسمیت شناخته‌ایم و بعدتر در قرن بیستم انگلیسی‌ها و روس‌ها وارد این کشور شدند و در قرن ۲۱ نیز آمریکاییان ورود پیدا کردند، که شاهد بودیم همه منجر به شکست شد.

بنابراین شاید بهترین سیاست ایران که مورد تایید است، اما برخی به آن انتقاد کرده‌اند، این باشد که خود را از درگیر کردن به امور داخلی افغانستان کنار بکشد و اجازه دهد خود افغان‌ها در جنگ زبانی، قومی، فرهنگی و یا مذهبی، مسائل را برطرف کنند. ایران حالا متهم به دخالت در یمن و لبنان است و ظرفیت درگیری با موضوع جدیدی چون افغانستان را ندارد. ایران از نظر بین‌المللی خصوصا از سوی کشورهای عربی، آمریکا و انگلیس متهم به تجاوز و دخالت در مسائل برون‌مرزی است.

اگر طالبان موفق به تحکیم سلطه خود شود، سیاست هم‌زیستی با کشور همسایه، تجارت و دیپلماسی جریان خواهد یافت و بعدتر ایران می‌تواند با استفاده از دیپلماسی این حکومت را وادار به رعایت برخی مسئولیت‌ها و امور کند. اگر هم طالبان موفق نشود و کشور به جنگ داخلی کشیده شود، این امکان وجود دارد که نمایندگان آمریکا، مانند وزیر دفاع و وزیر امور خارجه که حالا در منطقه هستند، تلاش کنند از اهرم عربستان، قطر و دیگر کشورها استفاده کنند و در صورت شرایطی خاص وارد مساله افغانستان شوند.

در این صورت شرایط برای کشور ما خطرناک خواهد شد و احتمال دارد با حضور این بازیگران بیگانه در افغانستان و دخالت آنها در مسائل داخلی افغانستان ایران مجبور شود سیاست تازه و متفاوتی را پیش گیرد. چراکه شاید هدف آنها این باشد که با ناامن کردن مرزهای ایران، ما را مجبور به کم کردن نفوذ خود در غرب آسیا، یمن، عراق و دیگر کشورها کنند.

به نظر می‌آید سیاست خارجی ایران بر این مبناست که حداقل برای مدتی یک حکومت مرکزی قدرتمندی در افغانستان به وجود آید و مشکلات بعدی از طریق دیپلماسی، فشارهای دیپلماتیک و تجارت برای امتیازگیری یا فشار آوردن برای احترام به قومیت‌ها و زبان‌ها مرتفع شوند. طالبان هم امروز با افغانستانی رو‌به‌رو است که از بیست سال پیش تاکنون بسیار تغییر پیدا کرده است و همین تظاهرات مشخص کننده این امر است. همچنین اداره کردن یک کشور با روش و مدیریت مدرن کار طالبان نیست و بنابراین هنوز مشخص نیست این حکومت تداومی خواهد داشت یا قادر نخواهد بود افغانستان را اداره کند.

در این بی‌ثباتی‌ها با وضعیتی که ایران در داخل و در سطح بین‌المللی دارد و اتهاماتی که به کشور در منطقه خاورمیانه وارد است این دخالت به صلاح نیست و درگیر شدن ایران در مسائل افغانستانی که بی‌ثبات است و مشخص نیست چه آینده‌ای در پیش دارد، نامعقول به نظر می‌رسد. حمایت از پنجشیر نیز راه به جایی نمی‌برد، چراکه از سوی دیگر پاکستان در حال دخالت کردن است و همچنین کشورهای عربی مثل قطر، امارات و عربستان نقش دارند.

لذا به نظر می‌رسد مسائل از نظر داخلی و خارجی مسائل مهندسی شده هستند و حداقل به صورت موقت دخالت به نفع ایران نیست و بهتر است از دور نظاره‌گر باشد و به حفاظت از مرزهای خود بپردازد. ممکن است به علت فارسی زبان بودن و تعلق خاطر مردم در پنجشیر این سیاست و کمک نکردن ایران زیر سوال برود اما نمی‌توان هر کاری را بر اساس افکار عمومی انجام داد.

 

منبع: آرمان