جواد امام

عجبا که امام ستیزان انقلابی نما، هنوز هم شجاعت لازم برای بیان مستقل نظرات آلوده به خودکامگی خود را ندارند و برای بدنام کردن امام، افکار خود را به ایشان منتسب می‌کنند؛ حال آنکه شرایط امروز کشور هیچ نسبتی با اندیشه های امام و اسناد موجود در (صحیفه) ندارد.

 

جواد امام، دبیرکل مجمع ایثارگران در واکنش به مطلب دیروز روزنامه جوان نوشت:

گفته اند که «امام خمینی به دموکراسی معتقد نبود(!) ایشان نه اهل قدرت عرفی بود، نه معتقد به دموکراسی بود و نه نظامی جز نظام دینی را شایسته حکومت بر بشر می‌دانست! انقلاب‌های دیگر را جایگزینی و جابه‌جایی دو طاغوت می‌دانست و می‌فرمود از نظر ما آن‌که بوده است و آن‌که آمده است هر دو طاغوت هستند، چون به دنبال امور صرفاً مادی هستند و به مواهب قدرت برای خود نیز فکر می‌کنند، اما ما «قیام‌لله» کردیم.» اشتباه نکنید! این ادعای یک رسانه برون مرزی و یا بخشی از سخنان مغرضانه مخالفان نظام نیست. بلکه این ها، حاصل بخشی از تراوشات ذهن معیوب و کینه توزانه قلم به مزدان روزنامه «جوان»آنهم با رویکردی به ظاهر انقلابی است.

در نگاه اول، نویسندگان مطلب فوق، گمان کرده اند که با طرح چنین ادعاهایی، از بنیانگذار و رهبر انقلاب اسلامی، تعریف می کنند در حالی که هر عقل سلیمی می داند که این مطلب، به طرز آشکار و عریانی در مسیر بدبین سازی جامعه نسبت به اندیشه های امام و انقلاب نوشته شده است. لذا اینکه گروهی عامدانه چنین خطایی را مرتکب می شوند و یا سهوی، بدین خاطر که تاثیری در نتیجه ماجرا ندارد، فاقد اهمیت است.

در عین حال، با اینکه اکثریت اصلاح طلبان به تضاد اندیشه ای امام خمینی با «بانیان وضع موجود» و عاملان «تضعیف جمهوریت» باور دارند، فقط کافی بود یک روزنامه از جناح اصلاح طلب، صرفا بخشی از ادعاهای فوق را بکار می برد تا کارش به تعطیلی و دادگاه و محاکمه کشد. ولی می بینیم که امروز، به لطف مصونیت مثال زدنی اصولگرایان در برابر هر عمل مجرمانه، نه تنها خبری از توبیخ و یا حتی تذکر شفاهی به گردانندگان این روزنامه نیست، بلکه هر روز هتک حرمت بیشتری را نسبت به ارزش های امام و انقلاب شاهدیم.

به نظر می‌رسد افاضات فوق، نشأت گرفته از تفکرات مرحوم مصباح یزدی است که بعد رحلت امام، در راستای مقابله با موسسه تنظیم و نشر ایشان و در جهت به سخره گرفتن جمله معروف «میزان رای ملت است»، صورت می گیرد.

بنابراین آنچه امروز در جهت تحریف اندیشه امام خمینی جاری و ساری است، در تداوم اندیشه کسانی چون مرحوم مصباح یزدی است، نه حضرت امام که مردم را ولی نعمت حاکمان می دانستند. دوستداران خمینی کبیر که این روزها با بی مهری های فزاینده ای مواجه اند، خوب می دانند که امام رای آنها را صوری تلقی نمی کردند؛ به عنوان نمونه شاهدیم که علیرغم تلاش های شورای نگهبان، نظارت استصوابی در زمان ایشان راه به جایی نبرد و عملا جلوی اعمال نظر شورای نگهبان در مجلس سوم با میزان قرار گرفتن رای ملت گرفته شد. در حالی که پس از ایشان، و مشخصا در انتخابات مجلس ششم، عده ای با اعمال نظارت استصوابی و قانونی کردن آن به واسطه تفسیر موسع از قانون، تنها در یک روز، هفتصد هزار رای مردم را باطل و نتایج انتخابات را تغییر دادند.

با اینکه تلاش‌ها در جهت زدون اندیشه امام و جایگزین کردن حکومت اسلامی به جای جمهوریت و حذف مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خودشان و جایگزینی اندیشه مرحوم مصباح، به نام امام و پاسداشت آرمانهای انقلاب صورت می گیرد، ولی باید گفت که ترویج این نوع عقاید هیچ نسبتی با آنها ندارد. در حقیقت، آنچه طی چند دهه اخیر شاهد بوده ایم، موجب کاهش اعتماد عمومی و ایجاد وضع موجود شده است.

عجبا که امام ستیزان انقلابی نما، هنوز هم شجاعت لازم برای بیان مستقل نظرات آلوده به خودکامگی خود را ندارند و برای بدنام کردن امام، افکار خود را به ایشان منتسب می‌کنند؛ حال آنکه شرایط امروز کشور هیچ نسبتی با اندیشه های امام و اسناد موجود در (صحیفه) ندارد.

«روزنامه جوان» که در مقطعی به دلیل سردبیری عبدالله گنجی، یکی از ارگان های وابسته به نیروهای نظامی محسوب می شد، در این ایام نیز هم پای دیگر مطبوعات اصولگرا، به درج محتوای توهین آمیز نسبت به سیاستمداران، هنرمندان و ورزشکاران، ادامه می دهد و کمترین توجه ای به بازتاب محتوای مبتذل و دروغ خود در میان افکار عمومی ندارد. انگار که برای این جماعت، آنچه معنا ندارد همین «مردم» هستند.

در پایان، ما نمی گوییم که مدعیان انقلابی گری در حوزه های مهم مسئولیت پذیری و تصمیم گیری، صحیفه امام را مطالعه کنند؛ هر چند که بر هر مقامی واجب است که با اندیشه های ناب امام خمینی به ویژه درباره نگاهشان به مردم و جایگاهی که برای آنها قائل هستند، آشنایی داشته باشد. اما کافی بود که نگارنده کم سواد روزنامه مذکور، لااقل اگر با اندیشه امام در صحیفه آشنا نشده، دست کم نیم نگاهی به مصاحبه های امام در فرانسه می انداخت تا برایش محرز شود که امام خمینی نه تنها با هیچکدام از مولفه های اصلی دموکراسی و آزادی مخالف نبود که برعکس، مخالفان دموکراسی در دوره زعامت ایشان، طرد و منزوی شده بودند و

تنها پس از رحلت امام بود که خشک اندیشان و متعصبان، مجال را برای بازگشت به عرصه و دهن کجی به رای و خواست مردم فراهم دیدند. لذا چه خوب است که به آنها گفته شود«این تذهبون؟»