وزیر راه دولت اصلاحات گفت: یکی از مسائلی که فعالیت‌ها را جلو می‌برد، انگیزه و خواست است. به نظر من از اول انقلاب برنامه‌ای برای محرومیت‌زدایی ریشه‌ای وجود نداشته است. یعنی با مسئله به‌صورت علی‌الحساب برخورد می‌کردیم که فعلاً یک کاری بکنیم تا بعد ببینیم چه می‌شود.

 

احمد خرم، وزیر راه دولت اصلاحات در بخشی از یک مصاحبه در سال ۹۸ با ایرنا پلاس به نکات مهمی اشاره کرده است، که بازخوانی آن خالی از فایده نیست. وی گفته است: طرح آمایش سرزمین، قبل از انقلاب با شرکت ستیران فرانسه قرارداد بسته شد. طرح آمایش سرزمین در سال ۱۳۵۳ تحویل داده شده است که افق آن ۲۵ ساله بوده است تا سال ۱۳۷۸. نکته‌ای که در این طرح به آن توجه شده این است که ایران کشوری خشک است. و همچنین با این فرض و با توجه به موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک کشور و همچنین داشتن ذخایر عظیم نفت و گاز در جنوب کشور. جمعیت ایران در این طرح در افق ۷۸، ۵۰ میلیون پیش‌بینی شده بود و قرار بود از این ۵۰ میلیون جمعیت، ۲۵ میلیون آن در سواحل شمالی خلیج فارس مستقر شوند. در این طرح گفته شده بود دلیل این استقرار اولاً موقعیت ترانزیتی مرزهای آبی ایران در خلیج فارس و ثانیاً دسترسی به آب فراوان به خصوص برای سیستم سرمایشی صنایع که این چنین آبی در داخل سرزمین ایران برای صنایع آب‌بَر وجود ندارد. ثالثاً وجود انرژی در پهنه سواحل ایران در خلیج فارس است. در طرح، همچنین گفته شده است که ۲۵ سال بعد از سال ۷۸ و در صورت تحقق اهداف، می‌توان ۵۰ میلیون نفر را در این سواحل استقرار داد.

الان جمعیت کل مناطق ساحلی خلیج فارس به ۲ میلیون نفر هم نمی‌رسد. ستیران معتقد بود همه فعالیت‌های صنعتی باید در این سواحل مستقر شوند. خودروسازی‌ها در لب ساحل استقرار یابند و حدوداً ۱۰۰ میلیون تن ظرفیت تولید در این منطقه پیش‌بینی کرده بودند که ۱۵ میلیون تن آن در شعاع ۲۵ کیلومتری بندر عباس مستقر می‌شد (۲ میلیون تن از آن ۱۵ میلیون تن همان فولاد بندرعباس بود که ما به مبارکه اصفهان منتقل‌اش کردیم). بنابراین شما هر فعالیت صنعتی که تصور بکنید در آن منطقه دیده شده بود. این طرح هم به دنبال استقرار فعالیت در آن منطقه بود و هم استقرار جمعیت. اگر آن طرح محقق شده بود، به نظر شما بشاگرد با این وضعیت باقی می‌ماند؟ تمام استان‌های جنوبی در این صورت در خدمات مولد، صنعت و کشاورزی مدرن و گلخانه‌ای به‌شدت فعال می‌شدند. به نظرم طرح آمایش سرزمین ستیران در واقع طرح محرومیت‌زدایی از کشور و به‌ویژه مناطق جنوبی بود.

توسعه را انسان راهبری می‌کند و طرح‌های توسعه را انسان به اجرا درمی‌آورد. برای اینکه مناطق محروم به سمت توسعه بروند باید انسان‌های ماهر و باانگیزه را به کار گرفت و به منطقه گسیل داشت و با پرداخت حقوق مناسب برای او انگیزه باقی‌ماندن ایجاد کرد. علاوه بر این، ساختار رسیدگی به مناطق محروم هم در این سال‌ها ایراد داشته است. یک بودجه متمرکزی در دفتر مناطق محروم کشور در تهران وجود داشت. به نظرم، علاوه بر این، استان‌ها هم باید بودجه‌ای برای مناطق محروم خود اختصاص می‌دادند. در حالی که استانداری‌ها سعی می‌کردند موضوع رسیدگی به مناطق محروم را به گردن تهران بیندازند. مسئولان این دفتر هم فقط از استان‌ها انتظار حرف‌شنوی داشتند و منابع را بر این اساس بین استان‌ها تقسیم می‌کردند. به نظرم هم بودجه‌ها برای مناطق محروم کم بود و هم نحوه تخصیص اشتباه بود. باید بودجه هر استان برای محرومیت‌زدایی، پیوست بودجه می‌شد و دفتر مناطق محروم فقط در مورد این مسئله سیاستگذاری می‌کرد و به نظارت و هدایت طرح‌های محرومیت‌زدایی می‌پرداخت. به نظرم اختصاص بودجه متمرکز به این دفتر اشتباه بود.

یکی از مسائلی که فعالیت‌ها را جلو می‌برد، انگیزه و خواست است. به نظر من از اول انقلاب برنامه‌ای برای محرومیت‌زدایی ریشه‌ای وجود نداشته است. یعنی با مسئله به‌صورت علی‌الحساب برخورد می‌کردیم که فعلاً یک کاری بکنیم تا بعد ببینیم چه می‌شود. مناطق محروم حتماً باید طرح توسعه و محرومیت‌زدایی داشته باشند. در اول انقلاب یک فیلمی از بشاگرد پخش شد که بسیار دیده شد. در پی آن، کمیته امداد برای اینکه نشان دهد در راستای محرومیت‌زدایی فعالیت می‌کند به منطقه بشاگرد وارد شد. البته من با اطمینان می‌گویم اگر حاجی والی در رأس کمیته امداد آن منطقه نبود، این اتفاقات مثبت نمی‌افتاد و به نظرم کمیته امداد به اندازه انگیزه شخصی حاجی عبدالله والی مؤثر نبوده است. تمام این فعالیت‌ها که باعث تغییر شرایط نسبت به اول انقلاب شده است، متأثر از تلاش حاجی والی بوده است. در هر کشوری در طرح‌های آمایش سرزمین یکی از مهم‌ترین بخش‌ها طرح محرومیت‌زدایی است. همان‌گونه که گفتم ستیران به این موضوع در طرح آمایش سرزمینش توجه کرده بود. اما ما بعد از انقلاب این طرح را کنار گذاشتیم و این کار منجر به این شد که بسیاری از منابع کشور در این سال‌ها هدر برود.