اینکه صرفا بخواهیم از عدالت بگوییم اما در عمل تاثیر آن را در جامعه مشاهده نکنیم، اساسا عدالتی به‌وجود نیامده است. با گفتار درمانی، عدالت و اعتماد در جامعه به وجود نمی‌آید بلکه مردم باید شیرینی عدالت را بچشند و تاثیر عملکردها را در زندگی خود احساس کنند تا اعتمادشان بازگردد.

 

آیت الله هاشم هاشم زاده هریسی، عضو مجلس خبرگان رهبری نوشت: اعتماد به مسئولان و نظام مهم‌ترین مساله‌ای است که باید اتفاق بیفتد و مسئولان امر تمام تلاش خود را انجام دهند که این اعتماد از دست رفته و کاهش یافته مردم به هر دلیلی که بوده، با عملکردهای مطلوب و جلب رضایت خاطر مردم بازگردد. اگر این اتفافق نیفتد، واقعا همه چیز را تهدید می‌کند.

لذا باید روندها به سویی برود که اعتماد دوجانبه میان حکومت و مردم ایجاد شود، به نوعی که مردم، حاکمیت و مسئولان را از خود بدانند و مطمئن باشند که آنها دغدغه رفاه و آسایش جامعه را دارند. هر کسی به هر دلیلی باعث ایجاد شکاف میان حکومت و مردم شود به نحوی که اعتماد مردم نسبت به مسئولان و نظام کمرنگ شود، واقعا خیانت بزرگ و گناه کبیره انجام داده است.

راه جلب اعتماد مردم نیز این است که مسئولان آنچه را که به واقع نمی‌توانند انجام دهند به مردم وعده ندهند و وقتی که شرایط و وضعیت جامعه را بیان می‌کنند، آنچه واقعا در سطح عمومی جامعه می‌گذرد را بگویند نه اینکه صرفا بخواهند با نگاه به جامعه به ارائه آمار عملکرد خود در حوزه‌های مختلف بپردازند. چراکه این رویکرد باعث می‌شود مردم دیگر سخنان مسئولان را باور نداشته باشند. مردم باید اقدامات مسئولان را در عمل آنها ببینند و تاثیر آن را در زندگی خود لمس کنند.

در حالی که شرایط امروز جامعه این را نشان نمی‌دهد و مردم به واقع شرایط مطلوب را لمس نمی‌کنند که برعکس هر روز شرایطشان بدتر از روزهای گذشته است و این  موجب بدبین‌شدن  آنها می‌شود. لذا تا وضعیت مردم به جایی نرسد که احساس رضایت کنند نمی‌توان انتظار داشت که نسبت به مسئولان و روندهای حاضر در جامعه اعتماد و امید داشته باشند. صحت هر مساله و عملکردی برای مردم به سرعت آشکار و ملموس می‌شود و دیگر نمی‌توان به مردم به گونه‌ای وعده داد و به‌گونه‌ دیگری عمل کرد.

وقتی شعار می‌دهیم که عدالت را در جامعه می‌گسترانیم،  باید برای همه جامعه محسوس باشد. امروز هم عدالت را تعریف کاربردی کردند نه تعریف فلسفی و عملی؛ در روایات آمده که عدالت مانند شهد شیرین است و مانند روغن نرمی و لطافت دارد. لذا وقتی عدالت در جامعه تحقق پیدا می کند دوست و دشمن، بی‌سواد و کم سواد همه آن را لمس می‌کنند و می‌فهمند که عدالت واقعی چگونه است.

در نتیجه عدالت مفهومی ملموس و تاثیرگذار بر جامعه است و از این راه می‌توان آن را فهمید و اینکه صرفا بخواهیم از عدالت بگوییم اما در عمل تاثیر آن را در جامعه مشاهده نکنیم، اساسا عدالتی به‌وجود نیامده است. با گفتار درمانی، عدالت و اعتماد در جامعه به وجود نمی‌آید بلکه مردم باید شیرینی عدالت را بچشند و تاثیر عملکردها را در زندگی خود احساس کنند تا اعتمادشان بازگردد.