فکر نمیکنم بایدن از مفروضات ایدئولوژیک ترامپ یا سندرز شروع کرده است. تعهدات ایدئولوژیکی و وسعت لفاظی این واقعیت را که رؤسای جمهور دستشان در سیاست خارجی باز نیست و همه به آن تظاهر میکنند را نامشخص میکند.
به گزارش گروه بینالملل صبح ما، جونا گولدبرگ سردبیر نشریه The Dispatch در یادداشتی نوشت: آنلاین این موضوع یکی از کنایههای عجیب سیاست آمریکاست. مسائل اندکی بهاندازه سیاست خارجی در آمریکا قطبی شدهاند اما در سیاست خارجی اختلافات بین طرفین اغلب بسیار محدود است. در واقع با نگاهی از بیرون، متحدان و مخالفان ما اغلب تصور میکنند که بزرگترین مشکل دولت جدید تداوم سیاستهای ایالات متحده است، نه تغییر جهت آن.
دو نظرخواهی درباره سیاست خارجی بایدن را که اواخر هفته گذشته منتشر شد، در نظر بگیرید. فرید زکریا در واشنگتنپست نوشت: آیا بایدن سیاست خارجی ترامپ را عادیسازی میکند؟ مایکل روبین، در واشنگتن اگزمینر، نوشت: آیا سیاست خارجی بایدن واقعاً با سیاست خارجی برنی سندرز تفاوت دارد؟
هر دو کارشناس سیاست خارجی استدلال خوبی را ارائه میدهند. زکریا خاطرنشان میکند که بایدن علیرغم لفاظیهای انتخاباتی خود، سیاستهای تجاری ترامپ را حفظ کرده است. زکریا خاطرنشان میکند که حتی مقررات تجارت آمریکای بایدن بیشتر از مقررات ترامپ محافظهکار است. کمپین بایدن به تصمیم ترامپ برای خروج از توافق هستهای با ایران اعتراض و انتقاد کرده بود اما دولت بایدن این توافق را بازیابی نکرده و در عوض خواهان تقویت آن شده است. همچنین بایدن سیاست ترامپ در مورد کوبا را حفظ کرده و حتی تحریمها را تشدید کرده است.
روبین مسئله کوبا را تنها اختلاف فاحش بین بایدن و سندرز در سیاست خارجی میداند (مسئله دیگر رژیم صهیونیستی است). واضحترین تشابه در تجارت است. سندرز مانند ترامپ از مشارکت ترانس پاسیفیک که توسط باراک اوباما حمایت میشد متنفر بود. بایدن بهعنوان معاون رئیسجمهور (در زمان اوباما) از آن تمجید کرد اما اکنون او اتفاقنظر سندرز و ترامپ را دنبال میکند.
شواهد تداوم اجماع به همینجا ختم نمیشود. در مورد افغانستان، اگرچه جمهوریخواهان و بسیاری از دموکراتها بهدرستی از خروج نمادین بایدن انتقاد میکنند، اما سیاست اصلی نهتنها با اهداف اعلام شده ترامپ بلکه با اهداف اوباما نیز مطابقت دارد.
در هفته گذشته، دولت بایدن امضای یک توافقنامه دفاعی و تجاری با انگلستان و استرالیا، موسوم به AUKUS را اعلام کرد که اتحادیه اروپا، بهویژه فرانسه را بسیار خشمگین کرده است، زیرا که فروش میلیاردها زیردریایی توسط فرانسه به استرالیا را متوقف کرد. این اتحاد امنیتی سهجانبه، یک حرکت هوشمندانه است. اما تخیل زیادی برای اینکه ببینیم که این توافق میتواند در دولت ترامپ شکلگرفته باشد، لازم نیست.
روز جمعه، دولت بایدن درخواست تجدیدنظر از فرمان دادگاه فدرال که سیاست دولت ترامپ برای اخراج مهاجران متقاضی پناهندگی از قانون معروف بهعنوان ۴۲ را به تعلیق درآورد، ارائه داد.
اکنون فکر نمیکنم بایدن از مفروضات ایدئولوژیک ترامپ یا سندرز شروع کرده است. تعهدات ایدئولوژیکی و وسعت لفاظی این واقعیت را که رؤسای جمهور دستشان در سیاست خارجی باز نیست و همه به آن تظاهر میکنند را نامشخص میکند.
بهعنوانمثال، اوباما جهان را بسیار متفاوت از جورج دبلیو بوش میدانست اما او بسیاری از بحثبرانگیزترین اقدامات امنیت ملی دولت بوش از جمله اتکای شدید به حملات هدفمند هواپیماهای بدون سرنشین و باز نگهداشتن گوانتانامو را حفظ کرد. او حتی در پی تغییر رژیم در لیبی «جنگ انتخاب» را آغاز کرد.
جیمی کارتر به دنبال برش عمیق دفاعی و لاف نداشتن ترس بیحدوحصر از کمونیسم که جنگ سرد توهینآمیز توصیف میکرد بر سرکار آمد. او به ریاستجمهوری خود پایان داد و از کنگره درخواست کرد تا هزینههای دفاعی خود را برای مهار تجاوز شوروی افزایش دهد!
ظاهراً یکبار از ارولد مک میلان، نخستوزیر سابق بریتانیا، سؤال شده بود که به نظر او بزرگترین چالش برای دولتش چیست. او گفته بود: رویدادها پسر عزیزم، رویدادها.
نکته خوب در مورد کلمه رویدادها این است که بین امور داخلی و خارجی و بین چپ و راست تمایزی قائل نمیشود. بهاحتمال زیاد بایدن بیشتر از اوباما دوست ندارد که پناهجویان را از مرزها دور کند. اما واقعیت در مرزها یک ضرورت سیاسی و سیاستی را برای ازبینبردن جریان ایجاد میکند که هیچ مسیر جناح چپی برای این کار وجود ندارد.
نکته منفی کلمه رویدادها این است که نقش علایق و سکون را حذف میکند. برای بایدن پیوستن مجدد به توافق آبوهوایی پاریس آسان بود، همانطور که خروج از آن برای ترامپ آسان نبود اما به این دلیل است که این توافق عمدتاً نمادین و بچهگانه است. پیوستن مجدد به پیمان تجاری اقیانوس آرام که آمریکا باید انجام دهد، مستلزم عبور از منافع ویژهای است که بایدن به آن متکی است و باعث کمشدن رأی دهندگان دموکرات و روی برگرداندن یک شرکت بزرگ بوروکراتیک میشود.
این امر میتواند ناامیدکننده باشد، اما تا حدودی اطمینانبخش است. رابرت گیتس، وزیر دفاع جمهوریخواه اوباما، میگوید که جو بایدن تقریباً در همه مسائل مهم سیاست خارجی و امنیت ملی در چهار دهه گذشته اشتباه کرده است. با او موافقم. البته نظرات ترامپ، از تمایل به مصادره نفت خاورمیانه گرفته تا تحقیر ناتو و تا ممنوعیت ورود تمام مسلمانان به ایالات متحده بسیار منفی بود.
من درک میکنم که چرا میخواهید رئیسجمهوری که با او موافقید دستش در سیاست خارجی باز باشد اما این موضوع موانع خود را دارد.
ترجمه: گلناز سادات غفاری