سید هاشم هدایتی

در اعتراضات که از سقز  – زادگاه ژینا – آغاز شد شعارهایی مطرح شد که کاملا مرتبط و متناسب با حادثه موجده ی اعتراضات بود.

 

سید هاشم هدایتی نوشت:
تحلیل شعارها

۱. از منظر استراتژیک، هر حرکت گروهی، در فرایند کنش های خود نیازمند چشم انداز مشترک و ترسیم دورنمایی از آرزوهای آن گروە است. تناسب این آرزوها با واقعیت های موجود، توانمندی ها، ظرفیت ها و شرایط محیطی, امکان موفقیت آن را بیشتر و موجودیت آن را واقعی جلوه می دهد. چشم اندازها غالبا در قالب شعارهایی خود را در افکار عمومی معرفی می کنند.  به عنواک نمونه:دولت هویدا با شعار” هر ایرانی یک پیکان” چشم انداز اقتصادی دولت پهلوی و حزب دمکرات کردستان ایران با شعار “دموکراسی برای ایران و خودمختاری برای کردستان”چشم انداز حزب را معرفی کردند.

۲. در جنبش های اجتماعی ـ صنفی یا فراگیر ـ نیز شعارها, نماد و مُعَرّفِ خواستەهای اصلی مشارکت کنندگان در آن جنبش بە شمار می آیند. در سال های اخیر اعتراضات معلمان ایران، با شعار همسانسازی حقوق بازنشستگان با شاغلین ویا همسانسازی حقوق معلمان با سایر مستخدمان دولتی خواستە های صنفی خود را مطرح کردند.
در جنبش ژینا با توجه به عواملی که به مرگ ناگوار مهسا امینی(ژینا) انجامید, در روزهای اول شعارهایی به عنوان مُعَرّفِ مطالبات، خواست ها و اهداف اصلی مردمان مُعتَرِض مطرح شد که هم واقعی بود و هم با حادثه موجِده ی اعتراضاتـ مرگ یک دختر در مقر گشت ارشاد ـ همخوانی داشت. اما به مرور شعارهای دیگری در گوشه و کنار از سوی برخی از افراد مشارکت کننده سر داده شد که تناسبی با حادثه ی موجده نداشت و در ادامه مشخص شد تناسبی با توانمندی ها، ظرفیت ها، و شرایط محیطی مرتبط هم نداشته است. شاید بشود گفت این شعارها, برای آن سیل اعتراضات سراسری,  غیرواقعی یا انحرافی بودند. چرا که درجنبش ژینا, زنان و مردان ایرانی ساکن و مقیم ایران در اعتراض به قتل مهسا امینی آغازگر اعتراضات مدنی مشخصی بودند. مداخله گروه ها و جریان های سیاسی شناخته شده غیر مدنی نظیر مجاهدین خلق و سلطنت طلب ها, که رسما درکف خیابان حضور نداشته و صرفا در پی  بهره برداری از جنبشی برآمدند که کاملا مدنی, خشونت ستیز و با اهداف عینی متناسب با ظرفیت های موجود و شرایط جامعه شکل گرفته بود. در اعتراضات که از سقز  – زادگاه ژینا – آغاز شد شعارهایی مطرح شد که کاملا مرتبط و متناسب با حادثه موجده ی اعتراضات بود. ازجمله: ” حجاب اجباری نمیخوایم، نمیخوایم” که به مرور و دریک بازه زمانی کوتاه با برداشتن روسری های بسیاری از زنان معترض در کوی و برزن  شهرهای ایران همراه شد. شعار نفی حجاب کاملا مرتبط با جریان قتل مهسا امینی –نماد اعتراضات سراسری زنان و مردان معترض در کف خیابان – بود. زیرا مهسا از طرف نیروهای گشت ارشاد دستگیر و در ساختمان مربوط به آن نیرو جان خود را از دست داده بود, نیرویی که مجری سیاست های حجاب اجباری دولت است. در ادامه شعارهایی علیه نهاد گشت ارشاد داده شد که این هم کاملا مرتبط با حادثه موجده اعتراضات بود. به دلیل حضور پر رنگ زنان دراین اعتراضات از سوی گروهی,  شعار “زن، زندگی، آزادی” به عنوان شعار فراگیر وارد تجمعات و رسانه های مرتبط شد که نوعی زیرکی و هوشمندی هدایت کنندگان حرکت های اعتراضی به شمار می رود. گرچه عاریتی بود اما به دلیل نقش مهسا و برخوردهایی که درسالیان اخیر با جنبش مخالفان حجاب اجباری شده بود, به سرعت در دل معترضان و حامیان و هدایت کنندگان جا افتاد تا جایی که به نماد اصلی اعتراض کنندگان مبدل شد و بعدها هم احزاب و شخصیت های سیاسی که به هرنحو –در داخل و یا خارج کشور –به حمایت از جنبش ژینا پرداختند به این شعار محوری اشاره کردند.  اگر قتل مهسا امینی را محرک و هسته اولیه اعتراضات شهریور امسال بدانیم، باید اقرلر کنیم شعارهای مربوط به مقابله باشعار اجباری، درخواست برچیدن نیروهای گشت ارشاد، درخواست محاکمه عاملان قتل مهسا امینی و سایر معترضان و درخواست عذرخواهی حکومت از تمام خانواده های آسیب دیده و جبران خسارت های وارده, هسته ی اصلی خواست های اولیه و واقعی جنبش محسوب می شوند.

۳. در  ادامه اعتراضات گروه های خارج نشین و رسانه های فارسی زبان برخی دولت ها نیز وارد عمل شده و از طریق فضای مجازی ورسانه یی کنترل جنبش را دردست گرفتند. شعارهای جدیدی بر سر زبان معترضان افتاد که تناسبی با ماهیت جنبش نداشت. شعار براندازی نظام وحمله به رهبران آن, با انحراف از مطالبات جنبش ژینا, موجب پیامدهای زیر شد:

# تغییر رفتارهای مدنی به خشونت آمیز که منجر به برخورد شدیدتر نیروهای دولتی با معترضان شد.
# کاهش اهمیت حضور در کف خیابان به سود فعالیت های رسانه یی که معترضان کف خیابان کنترلی بر آن نداشتند.
# تغییر هسته های تصمیم گیری اعتراضات از داخل به خارج که بهانه بدست مخالفان جنبش داد تا به آن اتهام وابستگی به بیگانه بزنند.
# انتقال از فاز جنبش به انقلاب بدون توجه به ظرفیت ها و شرایط جامعه و الزامات یک انقلاب!

منبع: کانال اختصاصی سید هاشم هدایتی