یک جامعه شناس به صبح ما گفت: همه دولتها در ایران کار توسعهای انجام ندادند و فقط توزیع منابع کردند. اگر توسعهای وجود داشت جمهوری اسلامی بعد از چهلوچند سال دارای اعمال انباشته در حوزه اقتصاد، سیاست، فرهنگ میبود، اما چرا این مقدار متزاحم است و در آن اختلال و مزاحمت وجود دارد؟ برای اینکه هیچوقت کنش توسعهای وجود نداشته است، لذا جمهوری اسلامی بهشکل بنیادی ضدتوسعه است.
صبح ما | کم آبی در استانی مانند خوزستان باوجود رودخانهها و منابع زیاد آب سبب شده سیاستهای توسعهای در ایران مورد پرسش قرار بگیرد. گروهی سدها را که قرار بود منابع آب را مدیریت کند عامل خشکسالی در استانهای جنوبی و فلات مرکزی ایران میدانند. آنها معتقدند کمبود آب نتیجه سیاستهای توسعهای با نگاهی صرفاً سازهای و مهندسی شده است که به سایر عوامل محیط زیستی و فرهنگی توجه ندارد. با این وجود برخی کارشناسان معتقدند آنچه در ایران وجود دارد صرفاً برنامههای توزیع منابع است نه برنامههای توسعهای.
درهمینباره تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس و استاد دانشگاه در گفتوگویی با پایگاه خبری «صبح ما» در تعریف توسعه گفت: «توسعه یعنی یک کنش عقلانیِ متوازنِ غیر متداخل و متزاحمی بین نیروهای اجتماعی، اینکه مردم در جایی بتوانند امکانات را درست مصرف کنند آن را افزایش دهند و به سرمایه اجتماعی و انسانی کشور اضافه کنند؛ آن جامعه یک جامعه توسعهای است. نه جامعه ما که هرکاری میکند علیه خودش میشود. ما سمت انرژی هستهای میرویم علیه خودمان میشود، مدرسه اضافه میکنیم، سپاه را تقویت میکنیم، روحانیت را زیاد میکنیم، علیه توسعه میشود. در واقع هرکاری انجام میدهیم علیه خودمان میشود و این نشان میدهد بهشکل بنیادی چیزی بهنام توسعه در ایران وجود ندارد.»
وی ادامه میدهد: «اساساً نظام اجتماعی ما در ایران براساس توسعه سامان پیدا نکرده، طوریکه توسعه پدیده گمشدهای برای ایران است. نه دولتهای توسعهگرا داشتهایم و نه نظام سیاسی ما نظامهای توسعهگرا بودند. بنابراین مجموعه تصمیمگیریهای متداخل و متزاحم را در هر دوره از نظامهای سیاسی شاهد هستیم. مثلاً در یکجا روستاها را توسعه دادیم و شهرها را رها کردیم، جایی دیگر از تاریخ بهشهرها رسیدگی کردیم و به روستاها توجهی نداشتیم، جایی به طبقه متوسط پرداختیم و بقیه رها کردیم و مواردی از این دست، لذا هیچوقت یک برنامه جامع توسعه وجود نداشته است.»
آزاد ارمکی بیان کرد: «دراینمیان مواردی که با عناوین برنامه اول، دوم، سوم و غیره مطرح شد بیشتر توزیع منابع و امکانات برای اهداف سیاسی است نه برنامه توسعه، اگر نگاه توسعهای وجود داشت ما نباید با این شهرهای متمرکزِ بدون آب و امکانات و آلوده مواجه میشدیم. آیا الان میشود مشکل آلودگی، برق و آب تهران، مسئله فقر و انبوه زباله در این شهر را به زودی برطرف کرد؟ خیر نمیشود مگر اینکه شهر نابود شود. لذا ما در ایران هیچوقت برنامه توسعه نداشتیم. هم نظامهای ما نظام ضدتوسعه بودند و هم دولتهای ما با اینکه مدعی توسعه هستند فقط برنامههای توزیع منابع در راستای سیاستهای خودشان ارائه دادند.»
این جامعهشناس در پاسخ به این پرسش که آیا سیاستهای توسعهای ایران سازهمحور و مهندسی شده است عنوان کرد: «الان برخی در مواجهه با خشکسالی میگویند این پدیده نتیجه توسعه صنعت است، اما ما واقعاً چه توسعهی صنعتی داشتیم که الان گروهی معتقدند خشکسالی نتیجه آن است، یا مثلاً کجا در ایران توسعه شهری داشتیم، در شهرها بهصورت اختیاری هرکسی خانه خودش را ساخته است. در ایران آدمها خودشان خانه خودشان را ساختند، ایرانیها خودشان ماشین خودشان را خریدند، خودشان زندگی تشکیل دادند و این نشانه فقدان یک برنامه جامع توسعه است که یک شهرِ همراه و هماهنگ و مبتنی بر یک اصول مشخصِ طراحی شده ندارد.»
او ادامه داد: «اگر شهرها را با نگاه سازهای توسعه داده بودیم آنگاه باید رابطهای میان ساختمان، خیابان، مسجد، بازار و محیط زیست وجود میداشت. اگر ما با نگاه سازهای میخواستیم شهر را توسعه دهیم باید تناسبی میان تعداد طبقات ساختمان با کوچهها و فروشگاههای محله وجود میداشت، اما من میخواهم بگویم توسعه سازهای هم نداشتیم، اصلاً توسعهای وجود نداشته بلکه فقط مداخلههای متزاحمگونه دولت و مردم در جریان ساختوساز و ساختار این کشور بوده است. شما در آموزش هم بررسی کنید متوجه این مسئله خواهید شد. این همه در آموزش این کشور سرمایهگذاری شد اما کدام دانشجو دارد تولید میشود؟ بلکه فقط آدمهای صاحب مدرک، سواد و ادعا تولید کردیم. الان دانشمندان کشور چه کسانی هستند که تولیدات آنها را مصرف کنیم؟ بنابراین توسعهای در ایران رخ نداده است.»
آزاد ارمکی در پایان یادآور شد: «همه دولتها در ایران کار توسعهای انجام ندادند و فقط توزیع منابع کردند. اگر توسعهای وجود داشت جمهوری اسلامی بعد از چهلوچند سال دارای اعمال انباشته در حوزه اقتصاد، سیاست، فرهنگ میبود، اما چرا این مقدار متزاحم است و در آن اختلال و مزاحمت وجود دارد؟ برای اینکه هیچوقت کنش توسعهای وجود نداشته است، لذا جمهوری اسلامی بهشکل بنیادی ضدتوسعه است.»