حسین احمدی

متأسفانه وضعیت همواره به گونه ای بوده است که سیاستمداران فکر می کنند، آنان بالاتر از قوانین پرواز می کنند.

 

حسین احمدی، سخنگوی مجمع ایثارگران نوشت: سکانس هایی در سریال پیکی بلایندرز (Blinders Peaky )هستند که درس آموزند. این مجموعه تلویزیونی
بریتانیایی در ژانر درام جنایی است که توسط «استیون نایت Steven Knight ساخته شده است.

داستان این مجموعه در بیرمنگام انگلستان جریان دارد و به کارهای گروه تبهکار پیکی بلایندرز در عواقب مستقیم جنگ جهانی اول می پردازد. این باند خیالی بر اساس باند واقعی جوانان شهری به همین نام ساخته شده که از دهۀ۱۸۹۰ تا ۱۹۱۰ در این شهر فعال بوده اند. «تامی شلبی» نامی است به عنوان شخصیت محوری این سریال که گروه پیکی
بالیندرز را رهبری می کند. او که بعدها به نمایندگی از طرف مردم شهر بیرمنگام به عضویت مجلس عوام «وست مینستر» لندن در می آید، در سکانسی از فیلم می گوید: «دالان های وست مینستر بسیار تاریک هستند و برای افرادی که قانون گذار هستند، هیچ قانونی وجود ندارد.» (وست مینستر، در جنوب غربی شهر لندن است که اکثر مجالس و کابینه ها در این منطقه واقع شده اند و به گونه ای اشاره به قشر سیاستمدار ساکن لندن دارد) در ادامه
او می گوید: در آنجا ما صاحب طناب ها هستیم! چه کسی می خواهد ما را حلق آویز کند؟! … تا زمانی که وضعیت بازار سهام درست بشود، پول نقد حکم فرمایی می کند … و پول نقد را ما داریم. اما خواهرش در پاسخ، به او می گوید: «هیچ کس قرار نیست تو را حلق آویز کند، تو خودت، خودت را حلق آویز خواهی کرد.»

متأسفانه وضعیت همواره به گونه ای بوده است که سیاستمداران فکر می کنند، آنان بالاتر از قوانین پرواز می کنند. اما هیچگاه به این فکر نمی کنند که هم اکنون اگر انتخابات زودهنگامی برگزار شود، و آن انتخابات در شرایط آزاد برقرار باشد؛ دیگر این، آنها نیستند که برنده اند. دولت ها با سیاست های غلط اقتصادی و ناکارآمدی مفرط، دست به ایجاد نقدینگی با ماشین چاپ اسکناس می زنند و غافل اند از اینکه همین نقدینگی و ماشین چاپ پول است که چوبه دار آنها می شود.

با تأسف فراوان اما، باید گفت که قبلا آنها با تیغ تورم جیب ها را زده اند و چوبه های دار را برای حلق آویز کردن مردم فلاکت زده بر سر کوچه ها علم کرده اند.
این روزها، مردم بدون اینکه حتی حرفی به هم بزنند، با نگاه هایشان یک چیزهایی به هم می گویند! با جیب های خالی شان … ولی روزی قصه های ناگفته سراییده خواهد شد و غصه های فرو خفته سر خواهد رسید. فرشتگان مجازاتی اما هستند که فعلًا این حرف ها را می شنوند و پرونده ها را تشکیل می دهند. از سوی دیگر، نعره هایی فریاد بر آورده اند در این مزرعه سوخته مترسک ها به چه کار می آیند؟!

شگفتی در آنجاست که چگونه در زمین های سوخته، سواره هایی خشم آگین، با این همه بی بر و باری، هر روز با توهمی، به خود نشان لیاقت اهدا می کنند. یک نهیب هم هست ای تو که در کنار چوبه دار ایستاده ای! به زمین بنگر و به بذرهایی که کاشته ای نظاره کن.

در شرایطی که در دنیای مدرن، حتی در همین خاورمیانه و کشورهای عرب باصطلاح حاشیه نشین، علامت های پیشرفت و توسعه دیده می شود. پادشاه عربستان با نام بردن از کشورهای هم پیمان عرب، حتی با اسم بردن از لبنان، سخن از اروپای جدید در خاورمیانه می گوید. ما اما ابا داریم از گفتن کلمه توسعه!

ملت ایران، با همه سرمایه ها و منابع عظیمی که دارد، فعلًا لابه لای انواع فیلترشکن ها غوطه می خورد و غبطه؛ و در بدیهی ترین ارتباطات با خود و با دنیا باز داشته می شود!
به باور اندیشمندان دلسوخته میهن، امروز کشور دچار حلقه کم سوادان-بی سوادان و از طرفی پدیده دودمان سالاری-ارادت سالاری شده است. نوعی گریز از مرکزیت بدلیل از هم پاشی اینرسی اولیه نظام بر محور اراده و خواست مردم رخ داده است. این همه ضرب شصت های وارده به پیکر جامعه فاجعه است. سیستم به نظر بعد از
خوابیدن موقت التهابات و اعتراضات خیابانی، به جای هوشیاری، گویا مجدد برگشته است به همان تنظیمات کارخانه ای سابق! و درحالی که نیروی محرکه ثانویه در التهابات اخیر مستقیماً دولت و کابینه آقای رئیسی بود، ولی مکانیزم تهاجمی اعتراضات و به تبع آن مکانیزم تدافعی در برابر آن، مستقیماً متوجه اصل نظام شده است.

ملاحظات خردورزانه در پیرامون جنبش مهسا و میزان تأثیر مسئله «گشت ارشاد» به عنوان یک سمبل فرهنگی اجتماعی-هجوم دولت به کرامت و سبک زندگی افراد جامعه- و تأثیر مسئله معیشت و گرسنگی –حیات طبیعی و کرامت افراد جامعه از منظر پایداری اقتصادی- آینده را مثل باروت در کنار جرقه نشان می دهد.