رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم گفت: کاری که رژیم صهیونیستی کرد به معنای رساندن کارد به استخوان ایران بود و اگر این اقدام نبود به هیچ وجه این گام بلند برداشته نمی‌شد. بالاترین گام ایران در زمینه هسته‌ای و تغییر توانایی چانه‌زنی خودش در زمانی برداشته شد که رژیم صهیونیستی تروریسم هسته‌ای خود را شکل داد.

 

طرفین برجام در پی آن هستند تا در مذاکراتی که در نشست وین انجام می‌شود توافقاتی حاصل کنند که در نتیجه آن بتوانند با نتیجه‌ای مشترک برجام را مجددا احیا کرده، تحریم‌های ایران را لغو و در نهایت آمریکا را به برجام بازگردانند. تلاش طرف‌های ایرانی، اروپایی و چین و روسیه موید این امر است که همه طرفین در پی احیای توافق هسته‌ای موسوم به برجام هستند. چنانکه جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا چندی پیش در این خصوص گفت:« ایران و آمریکا برای رسیدن به توافق واقعی حسن نیت دارند.» این در حالی است که چندی است شاهد برخی کارشکنی‌ها در روند مذاکرات و شکل‌گیری توافق احتمالی از سوی رژیم صهیونیستی هستیم که نمونه آخری آن را می‌توان در حادثه تروریستی نطنز دید.

با این حال آنچه مسلم است ایران و سایر طرفین برجام درصددند تا هرچه زودتر برجام را زنده کنند و از مواهب و دستاوردهای آن بهره ببرند. برخی کارشکنی‌ها نیز خللی در این مهم ایجاد نخواهد کرد. برای بررسی مذاکرات وین، متن ایران و آمریکا برای حصول توافق و تاثیر کارشکنی صهیونیست‌ها حشمت‌ا… فلاحت‌پیشه رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم و تحلیلگر مسائل بین الملل به گفت و گویی پرداخته است که می‌خوانید.

 نشســت‌هــای کــــارشــناسی اخیر کمیسیون مشترک برجام و مذاکرات در خصوص احیای برجام، لغو تحریم‌ها و بازگشت آمریکا به برجام را چگونه تحلیل می‌کنید؟
بارها بر این نکته تاکید داشته‌ام که دنیا مسیر دیپلماسی را با ایران انتخاب کرده و این مسیر اتفاقا یک مسیر دیپلماسی واقعی است نه دیپلماسی تحقیرآمیزی که در قبال کشورهایی مثل کره شمالی یا در گذشته در قبال عراق به کار رفته بود. لذا اکنون دنیا یک مسیر دیپلماسی واقعی را با ایران در پیش گرفته که البته ناشی از حاکمیت اخلاقیات بر دنیای امروز نیست. بلکه ناشی از این است که مردم ایران در مقابل تحریم‌ها مقاومت کردند و حاضر بودند که هزینه را پرداخت کنند و هم اینکه کشور توان چانه‌زنی خود را ارتقا بخشید. من قبلا هم عرض کردم که اشتباه رژیم صهیونیستی در اقدامات خرابکارانه‌ای که نتوانست پاسخ مناسب را در آمریکایی‌ها پیدا کند این بود که اینها فکر می‌کنند فناوری هسته‌ای تمام قدرت ایران است در حالی که من معتقدم فناوری هسته‌ای ویترین قدرت است و در پشت این ویترین مقوله اصلی قدرت قرار دارد که عمق استراتژیک جمهوری اسلامی است که در هر جایی می‌تواند جغرافیای سیاسی منطقه را برای ایران قابل مدیریت کند. بحث دیگر توان دفاعی ایران است که برای دشمنان کشور کابوسی به  حساب می‌‌آید که یک زمان این ویترین هسته‌ای با دو ضلع دیگر مثلث به کار گرفته شود آن زمان عملا مدیریت تحولات حتی از دست کشوری مثل آمریکا هم خارج خواهد شد. به هر حال در این مدت نیز ایران تلاش کرد تا توان چانه‌زنی خود را تقویت کند. بنابراین قابل پیش‌بینی است که با این دیپلماسی واقعی که در قبال ایران انتخاب شده به نتیجه بیانجامد. منتها اینکه الان در نتیجه مذاکرات چه شرایطی شکل گرفته که طرفین با خوشبینی صحبت می‌کنند ولی بازهم دشواری‌ها را مطرح می‌کنند به این علت است که به هر حال آمریکایی‌ها یک متن را ارائه دادند و ایرانی‌ها هم یک متن. متنی که ایران ارائه داده این است که تحریم‌ها به گونه‌ای برداشته شود که شرایط زمان اوباما و ترامپ تکرار نشود. شرایط زمان اوباما این بود که ۹۱۵ تحریم ایران برداشته شد ولی چون تحریم‌های دیگر تحت عنوان تحریم‌های ثانوی از جمله تحریم‌های بانکی و مالی برداشته نشده بود ایران نتوانست از خیلی از دستاوردهای کاهش تحریم برخوردار شود. از طرف دیگر با آمدن ترامپ نیز دیدیم که کل تعهد روی هوا رفت. متن ایران متنی است که راستی‌آزمایی در آن بدین معنی است که این اعتماد ایجاد شود که تحریم‌ها برداشته می‌شود و ایران در بلندمدت می‌تواند از مزایا و نتایج آن برخوردار گردد. چرا که به هر حال کارهای ایران در شرایط تحریم هزینه بر دست ملت گذاشته و به راحتی نمی‌توان به سوخت ۲۰ درصد و سپس ۶۰ درصد رسید. حتی عدول از این پیشرفت‌ها و برداشتن گام‌ها به عقب نیز هزینه‌هایی دارد. بنابراین حتما ایران حاضر نیست دوباره این هزینه‌ها را متحمل شود. همین دستگاه‌های سانتریفیوژ که خاموش می‌شوند بیش از ۵۰ درصد از کار می‌افتند. لذا متن ایران متنی جدی است که طی آن باید تحریم‌های برجامی و تحریم‌های ثانویه باید برداشته شود.
نوع نگاه آمریــکایی‌هـــا و مــتنی که برای توافق دارند، چگونه خواهد بود و اساسا گره مذاکرات در کجاست که باید باز شود؟
متن آمریکایی‌ها متنی است که طی آن آمریکایی‌ها از ابتدا با این متن وارد شدند که ما ۳ دسته تحریم‌ها را مشخص کردیم. تحریم‌های قابل رفع که رفع خواهند شد، تحریم‌های قابل تعلیق که بسته به اجرای آتی تعهدات ایران این تحریم‌ها نیز به تحریم‌های رفع شده می‌پیوندند و تــحـــریم‌های رفع ناشدنی که تحریم‌هایی است که به ادعای آمریکایی‌ها ربطی به موضوع هسته‌ای ندارد و به مسائلی مثل قدرت منطقه‌ای ایران، رژیم صهیونیستی ، حقوق بشر و … ارتباط پیدا می‌کند و بخش دیگر تحریم‌های مصوب کنگره آمریکا. بخش اعظم آن چیزی که ایران تحریم ثانویه  و در حقیقت قفل مذاکرات می‌خواند در اینجا است که آمریکایی‌ها تحت عنوان تحریم‌های رفع ناشدنی مطرح می‌کنند. به نظر من تا جایی که آمریکایی‌ها در تحریم‌های برجامی مطرح کردند عملا اختلافات جدی وجود ندارد ولی بر سر تحریم‌های ثانوی است. اگر طرفین بتوانند تبصره‌ای در متن نهایی بگنجانند که بر اساس حکم حکومتی رئیس جمهور آمریکا ایران بتواند فارغ از تحریم‌های ثانویه از مزایای تعلیق تحریم‌های برجامی بهره لازم را ببرد به نظر من این متن به امضا می‌رسد. معنای این بحث این است که طرفین ۵۰ درصد راه را رفته‌اند و ۵۰ درصد راه باقی مانده است. کانالی که در نهایت در گام اول می‌تواند راهگشا باشد کانال‌هایی مثل اینستکس آن هم در قالب گسترش یافته آن است. یعنی اینکه به هر حال برای اینکه تحریم‌های لغو ناشدنی دور زده شود باید کانال‌های دیگری تعریف شود که این کانال‌ها دیگر بدون ترس از رئیس جمهور آمریکا بتوانند فعالیت خود را داشته باشند. این توافقی است که تا زمانی که ایران و آژانس این توافقات را محدود و مشروط دارند باید عملیاتی شود ولی به نظرم پس از آن نیز این کانال‌ها عملا باید جای خود را به یک رابطه عادی بدهند.
تاثیر کارشکنی‌های رژیم صهیونیستی را در ارتباط با مذاکرات و احتمال حصول توافق چگونه می‌بینید؟
من اعتقادم بر این است که کاری که رژیم صهیونیستی کرد به معنای رساندن کارد به استخوان ایران بود و اگر این اقدام نبود به هیچ وجه این گام بلند برداشته نمی‌شد. بالاترین گام ایران در زمینه هسته‌ای و تغییر توانایی چانه‌زنی خودش در زمانی برداشته شد که رژیم صهیونیستی تروریسم هسته‌ای خود را شکل داد. من معتقدم مشروعیت اقدامات نتانیاهو نیز نزد آمریکایی‌ها و به ویژه نزد جریان منتقد آیپک که اکنون آشکارا این انتقادات را همراه با جریانات چپ داخل سرزمین‌های اشغالی مطرح می‌کنند به شدت زیر سوال رفت. آقای نتانیاهو تحت عنوان محدود کردن تهدید ایران دو تهدید را برای رژیم صهیونیستی خیلی بیشتر هم کرده است. از زمانی که او اعلام کرد تهدیدهای ایران را کاهش می‌دهد یازده هزار موشک مقاومت در لب مرز سرزمین‌های اشغالی جای خود را به ۱۵۰ هزار موشک با دقت نقطه‌زنی و توان انفجاری بالا داد. در زمینه هسته‌ای هم پیشرفت‌های دیگر ایران ناشی از این موضوع بود که اگر قرار باشد رژیم صهیونیستی  با موضوع هسته‌ای ایران برخورد نظامی داشته باشد در ایران نیز زمینه برای اقدام متقابل فراهم است. لذا به نظر من توان رژیم صهیونیستی در حال حاضر به هیچ وجه مثل زمان ترامپ نیست و بسیار کاهش یافته است.

منبع: آرمان ملی