اختصاصی؛

عایشه گفت: وقتی به خانه‌مان نگاه می‌کنم، تعجب می‌کنم که چگونه کسی از آن زنده بیرون‌آمده است؟ شاید بهتر بود می‌مردم. من از زیر آوار درحالی‌که تمام آوار دنیا روی دوشم است بیرون آمدم.

 

به گزارش گروه بین‌الملل صبح ما به نقل از آسوشیتدپرس، عایشه خود را با یک شال پشمی سنگین برای محافظت در برابر سرما پوشانده است و درحالی‌که نوه خردسال خود را بر پشتش بسته، پاهایش را بر روی زمین می‌کشد تا به حمامی که ۱۵ دقیقه با آنها فاصله دارد و تنها جایی است که بتوانند خودشان را بشویند، برسد.

هفت روز پس از آن که زمین‌لرزه خانه آنها را در شهر الاتارب در شمال غرب سوریه با خاک یکسان کرد، این زن ۴۳ساله هنوز برای خود و ۱۲ عضو خانواده‌اش به آب، برق و گرما دسترسی ندارد و همگی در یک چادربه‌سر می‌برند.

عایشه گفت: وقتی به خانه‌مان نگاه می‌کنم، تعجب می‌کنم که چگونه کسی از آن زنده بیرون‌آمده است؟ شاید بهتر بود می‌مردم. من از زیر آوار درحالی‌که تمام آوار دنیا روی دوشم است بیرون آمدم.

او نمی‌داند که سایر سوری‌ها چقدر بیشتر می‌توانند تحمل کنند. زنان به‌ویژه مسئولیت حفظ خانواده‌های ازهم‌پاشیده را در طول ۱۲ سال گذشته جنگ بر عهده گرفته‌اند. درگیری و فروپاشی اقتصادی میلیون‌ها نفر را به کمک‌های بین‌المللی وابسته کرده است. اکنون ویرانی‌های ناشی از زلزله که ده‌ها هزار نفر را کشته و میلیون‌ها نفر را در جنوب ترکیه و شمال سوریه بی‌خانمان کرده است، به آن اضافه شده است.

باتوجه‌به اینکه بیمارستان‌ها به دلیل زلزله  با ازدحام فراوان مواجه شده‌اند، عایشه نمی‌تواند خدمات پزشکی برای درمان و نظارت بر بیماری کبد خود دریافت کند. او و همسرش هر دو منابع درآمد خود را در زلزله از دست دادند. تاکسی همسرش  له شد و انبار لباس‌هایش که زمانی به همسایه‌ها می‌فروخت از بین رفته است.

آنها چیزی برای تأمین زندگی شش فرزند و پنج نوه خود، از جمله دو نوه‌اش که پس از کشته‌شدن یکی از پسرانش در جنگ  مسئولیتشان را به عهده گرفتند، ندارند. آنها برای خوابیدن در چادر خود باید تشک‌های مشترک داشته باشند.

عایشه درحالی‌که اشک می‌ریخت گفت: اگر سختی‌ها نشانه دوست‌داشتن خداست، به این معناست که خدا واقعاً مردم سوریه را دوست دارد.

مانند اکثر زنان در این جامعه محافظه‌کار، او به‌شرط عدم ذکر نام خانوادگی  خود صحبت کرد.

چادر آنها در کمپ زلزله‌زدگان در الاتارب بخشی از آخرین منطقه تحت کنترل مخالفان در شمال غرب سوریه که سال‌ها شاهد بمباران و جنگ بوده است، قرار دارد. با قدم‌زدن در میان خانه‌های ویران شده در شهر، تشخیص اینکه کدام یک به‌خاطر زمین‌لرزه فروریخته و کدام از عملیات نظامی شدید ویران شده، دشوار است.

جنگ سوریه بار و انزوای خاصی را بر دوش زنان گذاشته است، مردان زیادی کشته، بازداشت، معلول و یا مجبور به ترک کشور شده‌اند. بر اساس گزارش سازمان ملل، تعداد زنان سرپرست خانوار در سراسر سوریه حدود ۸۰ درصد افزایش‌یافته و بیش از یک‌پنجم خانوارها را در سال ۲۰۲۰ تشکیل می‌دهد.

حتی قبل از زلزله، بیش از ۷ میلیون زن و دختر در سراسر سوریه به خدمات بهداشتی و حمایت در برابر خشونت فیزیکی و جنسی نیاز داشتند. ازدواج کودکان در حال افزایش بود و صدها هزار دختر از تحصیل بازمانده بودند.

بر اساس آمارهای سازمان ملل، تأثیر فوری این زمین‌لرزه دست‌کم ۳۵۰ هزار بارداری را در سوریه و ترکیه در معرض خطر قرار داده است.

زنان در شمال غرب به‌ویژه آسیب‌پذیرتر هستند. اکثر جمعیت ۴ میلیونی این قلمرو پس از آواره‌شدن از سایر مناطق سوریه به آنجا گریختند. مراقبت‌های بهداشتی قبلاً ضعیف شده بود و به کمک‌های خارجی وابسته بود. اکنون خدمات پزشکی غیراورژانسی به‌خاطر مقابله با زلزله به تعلیق درآمده است.

«بازل ترمانینی»، رئیس انجمن پزشکی سوریه – آمریکا که ده‌ها مرکز در شمال غرب دارد، گفت: ما می‌توانیم زنان را بعد از آسیب روانی  یا پس از زایمان درمان کنیم، اما آنها باید به یک محیط امن با حداقل  امکانات مسکن، تغذیه و آب تمیز برگردند. متأسفانه، این  امر به‌طورکلی در شمال غرب وجود ندارد.

در طول جنگ، عایشه و خانواده‌اش بارها از خانه خود در الاتارب در مواقع بمباران به مناطق امن‌تر گریختند و ماه‌ها در آنجا ماندند تا بتوانند برگردند. یکی از پسران او در سال ۲۰۱۹ کشته شد و از آن زمان از دو فرزند خردسالش مراقبت می‌کند.

او گفت که در ۱۲ سال جنگ، هرگز طعم وحشت و درد را مانند آن شب زلزله نچشیدم.

هنگامی که زمین‌لرزه قبل از سحر در ۶ فوریه رخ داد، عایشه و خانواده‌اش موفق شدند از ساختمان خود که بخشی از آن فروریخته بود، خارج شوند. در سرما ایستاده بودند و باران می‌بارید و با ناباوری به ویرانی نگاه می‌کردند.

ساختمان همسایه کاملاً مسطح شده بود و بسیاری از کسانی که داخل بودند، از جمله زنی که به‌تازگی زایمان کرده بود، نوزاد، هفت فرزند دیگرش و مادرش که چند ساعت قبل برای کمک به نوزاد آمده بود، کشته شدند.

فوت‌شدگان آن ساختمان اکنون در یک گور دسته‌جمعی در انتهای یک قطعه زمین کشاورزی همسایه آرامیده‌اند. مالک زمین به دلیل پرشدن گورستان‌ها از اجساد زلزله‌زدگان، زمینش را وقف کرد.

قبل از زلزله اوضاع سخت بود. در قلمرو تحت کنترل مخالفان، ۹۰ درصد از جمعیت به کمک‌های بشردوستانه وابسته هستند.

عایشه گفت که هیچ کاری برای مردان وجود نداشته است و بسیاری از مردان در جنگ معلول شده بودند. برخی از زنان در خدمات اجتماعی و با گروه‌های امدادی شغل پیدا می‌کنند. برخی دیگر صنایع‌دستی خانگی مانند ساختن صابون یا دوخت لباس را انجام می‌دهند. صدها داوطلب زن مدافع غیرنظامی وجود دارند که بسیاری از آنها برای اولین‌بار در مأموریت‌های نجات و جستجو شرکت کردند.

اما در جامعه عمدتاً محافظه‌کار تحت سلطه گروهی که زمانی وابسته به القاعده بود، شاغل بودن برای زنان آسان نیست.

حلیمه ۳۰ساله، مادر دو فرزند، در اوایل جنگ همسرش را از دست داد. او برای سال‌ها بین پناهگاه‌های آوارگان شمال غرب به دنبال بسته‌های غذایی سخاوتمندانه در جستجو بود. این زمین‌لرزه باعث ایجاد شکاف‌هایی در مکانی شد که او در حال حاضر در آن اقامت دارد و او می‌ترسد در آنجا بماند؛ اما جایی برای رفتن ندارد.

او یکشنبه درحالی‌که لباس‌های اهدایی را در انبار هلال‌احمر ترکیه انتخاب می‌کرد، گفت: برای لطف خدا دعا می‌کنم. شاید کسی بتواند از فرزندان من مراقبت کند.

کمک‌های بین‌المللی فقط برای زلزله‌زدگان شمال غرب سرازیر شده و  همین موضوع خشم نسبت  به سازمان ملل را افزایش داده است.

مدتی است که این احساسات شکل‌گرفته است. کمک‌های بشردوستانه به سوریه که سال‌ها در یکی از پیچیده‌ترین بحران‌های جهان محبوس شده است، از بهترین کمک‌های مالی بوده است. اما شکاف بین بودجه و نیاز افزایش‌یافته و درخواست‌های سازمان ملل برای واکنش‌های اضطراری بیش از ۵۰ درصد بی‌پاسخ مانده است.

با وقوع زلزله، بیمارستان‌ها نه‌تنها بر اثر لرزش آسیب دیدند، بلکه توسط مجروحان و تلفات نیز مملو از جمعیت شدند و تجهیزات کیت‌های ضروری اورژانس تمام شد. زایشگاه‌ها پر از زایمان زودرس و عوارض بارداری بودند.

«اکرام حبوش»، مدیر زایشگاه الاتارب گفت: مادران هنوز در خیابان‌ها زندگی می‌کنند. ما انکوباتور کافی برای زایمان زودرس نداریم. وضعیت ثبات ندارد.

در طول سال‌های درگیری، زنان سوری تمام توان خود را برای مقابله بکار بردند. بلای طبیعی آخرین چیزی است که آنها برای آن آماده شده بودند.

عایشه گفت: ما خسته شدیم. به مدت ۱۲ سال، از ترس بمباران، حملات هوایی یا آوارگی یک شب نخوابیدیم. اکنون آوارگی ابدی داریم. ما  در حال زندگی فاجعه‌بار و پرفاجعه هستیم.

ترجمه: گلناز سادات غفاری