اصولگرایان دچار مشکل ازدیاد پدر شدند. این چیزی است که حدادعادل از آن گلایه کرده است. او که خودش را یکی از پدرهای این جریان میداند از «کثرت پدرها» ناله سرداده بود. پدرهایی که همه می خواهند این جریان را به سرمنزل مقصود (یعنی پاستور برسانند).
اصولگرایان دچار مشکل ازدیاد پدر شدند. این چیزی است که حدادعادل از آن گلایه کرده است. او که خودش را یکی از پدرهای این جریان میداند از «کثرت پدرها» ناله سرداده بود. پدرهایی که همه می خواهند این جریان را به سرمنزل مقصود (یعنی پاستور برسانند). واقعیت این است که آنها سالهاست نتوانستند به ریاست جمهوری برسند. حتی احمدی نژاد که با حمایت آنها سر کار آمد، با حمایت آنها در قدرت ماند و با حمایت آنها کف خیابان برای تداوم قدرتش جمع شد، خودش را وابسته به این جناح نمی دانست. اخیرا هم گفته بود که او باعث شده تا این جریان که مرده بود در جامعه «زنده شود». اما پدرها برای سال ۱۴۰۰ چه در سر دارند؟
اصولگراها با چند پدر روبه رو هستند. پدر اول آنها جامعتین بود که حالا در آن تنها جامعه روحانیت مبارز است که فعالیت سیاسی می کند. آنها در این انتخابات قصد دارند انتقام به بازی گرفته نشدنشان را در سالهای قبل از اصولگرایان بگیرند. از همین رو با تشکیل یک شورا با عنوان «شورای وحدت» به دنبال تاثیرگذاری در انتخابات هستند. ادعای آنها این است که می خواهند از ابراهیم رئیسی در انتخابات حمایت کنند. اما خود به خوبی می دانند که رئیسی قصد حضور در انتخابات را ندارد.
سایر اصولگرایان میگویند این شورا با علم به عدم حضور رئیسی در انتخابات قصد دارد تا علی لاریجانی را به عنوان کاندیدای این جریان معرفی کند. این شورا با شورای دیگری که نامش شورای ائتلاف است در انتخابات دچار اختلاف شدید خواهند شد. اگر کاندیدای پنهان شورای وحدت علی لاریجانی است، آن طرف و در شورای ائتلاف، محمد باقر قالیباف سعی میکند همه را به نفع حضور خودش در انتخابات کنار بزند. اما موفق نمیشود. در کنار این دو شورا محسن رضایی هم هست که میگوید: اینبار عزمش برای رسیدن به پاستور با دفعات دیگر فرق دارد و جدی تر است. محسن رضایی ممکن است حتی در مرتبهای با علی لاریجانی نیز توافقاتی انجام دهد.
به این سه جریان، جبهه پایداری را هم اضافه کنید. آنها کاندیدای خودشان را دارند. قصد آنها این است که اگر میتوانند سعید جلیلی را به مجلس بفرستند و در مقابل صادق محصولی را کاندیدای ریاست جمهوری کنند. اینهم از طنزهای عجیب تاریخ است که صادق محصولی که در انتخابات سال ۸۸ به خاطر معروفیتش به «سردار میلیاردر» محل نزاع و انتقاد همه جریانهای سیاسی بود امروز خود را در قد و قامت ریاست جمهوری میبیند. در این جبهه نیز هر دو کاندیدا سودای پاستور دارند. هر دو نیز با پدرهای اصولگرایی در گیرند.
و باز در کنار اینها باید سردار سعید محمد و عزت الله ضرغامی را نیز اضافه کرد. خصوصا سعید محمد قصد دارد وجهه ای ضدپدرخواندگی در انتخابات از خود نشان دهد تا مردم برای رای دادن به او تشویق شوند. لذا در بهار سال ۱۴۰۰ با اختلافات شدید این پدرها روبه رو هستیم. با این حال این اختلافات چندان هم جدی نیست. همچنان که رسایی توصیه کرده بود.
رسایی از هواداران جریان اصولگرایی خواسته بود تا بر سر کاندیداهای انتخاباتی از حالا دعوا نکنند. او ابتدا به درستی به آنها یادآور شد که برخی از کاندیداهایی که امروز می بینید «با یک تلفن از ثبتنام در انتخابات انصراف میدهند.» برخی دیگر «ثبتنام میکنند ولی تایید صلاحیت نمیشوند.» و برخی دیگر «تایید صلاحیت میشوند اما به دلایلی انصراف میدهند.»
حرف او کاملا درست است. اما توصیه اصلی و مهم رسایی در بخش دیگری از نوشته او مطرح شده است. او معتقد است که باید منتظر سخنرانی ابتدای سال رهبری باشیم. رسایی مینویسد: « از همه مهمتر باید منتظر شنیدن بیانات رهبر معظم انقلاب در روزهای آینده و بویژه پیام نوروزی و سخنان ابتدای فروردین ۱۴۰۰ باشیم تا بر اساس شاخصهای تبیین شده به دنبال مصداق آن بگردیم.»
رویه معمول در اصولگرایان این است که بعد از پایان سخنرانی نوروزی رهبری مسابقه سرعت آغاز میشود و همه به دنبال مصدایق میگردند تا ببینند نظر رهبری به کاندیدای مورد علاقه آنها هست یا نه. اگر از کلید واژه «جوان مومن انقلابی» استفاده شد، هواداران سعید محمد میگویند: نظر آقا به سعید محمد است. اگر از کلید واژه جهادی استفاده شود، قالیبافی ها آن را سردست میگیرند. اگر از کلید واژههای مرتبط با «مقاومت» در مقابل «سازش» استفاده شد، هواداران سعید جلیلی کاندیدای خود را مصداق نظر رهبری خطاب میکنند.
لذا ظاهرا خود اصولگرایان هم نمی دانند کاندیدایی که قرار است به آنها معرفی شود چه کسی است و تنها متر و ملاک آنها برای قرار گرفتن پشت سر یک کاندیدا «کدهایی» است که از بیانات رهبری «کدبازها» استخراج خواهند کرد.
منبع: امتداد