حسین احمدی

عید غدیر بمناسبت ۱۸ ذی الحجه طبق تقویم قمری و از بزرگ‌ترین اعیاد شیعیان می‌باشد که در این روز برای جانشینی علی بن ابی طالب (ع) در مقام امامت پس از حضرت محمد پیامبر اسلام جشن گرفته می‌شود.

 

حسین احمدی نوشت: عید غدیر بمناسبت ۱۸ ذی الحجه طبق تقویم قمری و از بزرگ‌ترین اعیاد شیعیان می‌باشد که در این روز برای جانشینی علی بن ابی طالب (ع) در مقام امامت پس از حضرت محمد پیامبر اسلام جشن گرفته می‌شود. در احادیث این عید را با عباراتی چون عیدُاللهِ‌ الاکبر (بزرگ‌ترین عید الهی)،  عید اهل بیت محمد و اشرف الاعیاد (والاترین عیدها) یاد کرده اند. به اعتقاد ما شیعیان بر طبق خطبه پیامبر در غدیر خم بر پایه حدیث: «مَن کُنتُ مولاه فَهذا علیّ مولاه أللهم والِ من والاه و عادِ من عاداه» حضرت علی (ع) را بعد از خود به جانشینی برای تمامی مسلمانان اعلام و تمام کرد. در تفاسیر شیعه آیه سوم سوره مائده که آمده «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی» در روز عید غدیر نازل شده‌است.

واما به این بهانه و مناسبت، درس هایی که می توانیم از امام علی بیاموزیم، بویژه در مراجعه به نهج البلاغه و به باور نگارنده آموزنده ترین نوع درس آموخته از مولای متقیان، مشی شخصی و باورهای آن حضرت دربارۀ حکومت، حاکمان و حکمرانی است. استاد مصطفی دلشاد تهرانی دربارۀ مفهوم شناسی خودکامگی، در آموزه های نهج البلاغه به مفاهیمی اشاره می نمایند که همه از سنخ خودکامگی هستند: «خودمداری، تکبّر و استکبارورزی، تجبّر و زورمداری، تحکّم و احساس فرمانفرمایی، تلقی خطاناپذیری از خود، خودخداپنداری، خودرأیی و استبدادورزی، خودفراقانونی پنداری، تمامت خواهی، مشورت ناپذیری و حتی مشورت ستیزی، سلطه گری و ستایش دوستی و نظایر اینها. این خصلتها در فرد، گروه و حکومت های خودکامه تجلی بیابند بلاتردید در محیط آنان و در عرصه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی، قضایی، دینی و جز اینها نیز جلوه گر می شوند.» چکیدۀ خصائص خودکامه در واژه فرعون و خودکامگی با مفهوم تفرعُن بیان شده است و بنای کاخ تباهی که بر سر امّتی استوار می گردد.

انسان، گروه و حکومت خودکامه، خود را در جایگاه فرمانفرمایی می بیند و آنچه را می گوید و می پسندد و فرمان می دهد باید بی چون و چرا پذیرفته شود. چنانکه در کلام امیرالمؤمنان علی (ع) عهدنامه مالک اشتر (نامه ۵۳) در نهی از تکبر آمده است: «وَ لَا تَقُولَنَّ إِنِّی مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَأُطَاعُ، مبادا بگویی من بر آنان مسلّطم، از من فرمان دادن است و از ایشان اطاعت کردن.» اما در همان نامه ۵۳ نهج البلاغه تأکید شده است، «بی گمان خدا هر سرکش زورگو را خوار می سازد. فَإِنَّ اللهَ یُذِلُّ کُلَّ جَبَّار» کاخ تباهی خودکامگان با خودکامگی و اقتدارگرایی خود و کاخ نشینان شان، تباه کننده ترین نوع بیماری فردی و اجتماعی را به ارمغان می آورند. این پدیده در جایگاه حاکمیتی زائل کننده حق و به رو آورنده باطل و مسبب و واجد اصلی تباهی جامعه، شایستگان و صدرنشینی ناشایستگان و مفسدان است.

شبهه انگیختن به ویژه با دست آویز قرار دادن دین و خود را در پسِ آن پنهان نمودن و آن را توجیه گرِ خطاها و خلاف های خویش ساختن، راه و رسم اقتدارگرایان و خودکامگان و مطلق انگاران است. اقتدارگرایان به صور گوناگون دیگران را خوار می سازند تا خود را بلند مقدار نمایند. منتقدان را به زندان می افکنند و به نماد امروزین درواقع رسانه های افشا کننده کاخ های تباهی و خودکامگی آنان را، می بندند تا به مناسبات و روابط فرادستی و فرودستی؛ در امور پنهانی و در پوشش حقارت خویش به گردن فرازی های خود تداوم ببخشند.

بوی کبر و بوی حرص و بوی آز / در سخن گفتن بیاید چون پیاز (مثنوی معنوی، دفتر سوم، بیت ۱۶۶)

در کلام آخر، امام علی (ع) در توصیف روانشناختی خودکامگان فرموده است: هر متکبری حقیر است. تکبر نورزد مگر کسی که پست است. هیچ کس تکبر نمی ورزد، گردنفرازی یا گردنکشی نمی نماید، مگر به سبب خواری و حقارتی که در خود می یابد. زبون ترین مردمان کسی است که مردم را خوار سازد./والسلام علی من اتبع الهدی