اختصاصی؛

مشخص نیست که مملکت باید تا چه زمانی تاوان لجبازی های سیاسی عده ای در کشور را بپردازد، اما آنچه مسلم است با ادامه روند کنونی، وضعیت معیشتی مردم بسیار بدتر از پیش بینی های کارشناسان و صاحب نظران پیش خواهد رفت.

 

به گزارش صبح ما، قیمت کالاها در ایران، دست کم در ۹ ماه گذشته که ابراهیم رییسی روی کار آمده است با جهش های قابل توجهی مواجه شده است. در این رابطه نیز، سهم سبد غذایی و دارویی مردم بیشتر بوده است.

برای نمونه، قیمت برنج با رشد قابل توجه خود به رقم ۱۰۰ هزار تومان در ازای هر کیلو رسیده است. قیمت گوشت قرمز نیز همواره روندی صعودی داشته است. حبوبات نیز در روزهای گذشته بیش از ۵۰ درصد گران شده و برخی گزارش ها از کمبود ماکارونی و روغن در فروشگاه ها به دلیل بالارفتن بی رویه قیمت ها خبر می دهند.

در همین حال، حامیان دولت جدید که در برخی محافل رسمی و غیررسمی حضور دارند، توجیهات عجیب و غریبی برای این گرانی ها ارائه می دهند.

برخی از آنها، افزایش اخیر قیمت ها را توطئه جریان رقیب و دولت سابق تلقی می کنند و خواستار صبر بیشتر جامعه برای حل و فصل امور توسط دولت هستند. درخواستی که بنابر شواهد مخاطبان این نوع سخنان را کلافه تر از همیشه می کند.

گروهی دیگر نیز در پاسخ به انتقادات مردم تنها به گفتن این جمله بسنده می کنند که «همین که هر روز صبح وقتی تلویزیون را روشن می کنیم و حسن آقا را نشان نمی دهد، کافیست!» به طور مشخص منظور آنها از (حسن آقا)، رییس جمهور سابق کشور است. این نوع حرف ها هم که نشان دهنده کینه شخصی و رویکرد جناحی گروهی از سیاست زده های درون کشور است، جز افزایش نفرت جامعه از دعواهای سیاسی موجود در ایران، نتیجه دیگری در برندارد.

اما برخی دیگر از اصولگرایان، آشفتگی قیمت ها را موقتی دانسته و آینده ای بهتر را ترسیم می کنند. آینده ای که با اقدامات کنونی دولت و سایر مسئولین در خصوص مهار تورم، بیشتر شبیه رویایی شیرین است تا واقعیتی قابل قبول.

بخش دیگری از حامیان رئیسی، پاره ای از اختلافات را ریشه وضعیت کنونی می پندارند و معتقدند که تیم اقتصادی دولت موفق نبوده است. بنابراین شفاف تر از گذشته از دولت انتقاد می کنند تا به زعم خود، دامن شان را از آغشتگی به برخی ناکارآمدی ها و رسوایی ها پاک نگه داشته باشند.

علیرغم همه این مسائل، اغلب مردم این روزها سردرگم و گیج در راهروهای فروشگاه های مواد غذایی قدم برمیدارند و با قیمت های جابه جا شده ای مواجه می شوند که روزانه در حال افزایش است. عده ای هم به داروخانه ها مراجعه می کنند و پس از مشاهده گرانی داروها، از خرید برخی اقلام دارویی پشیمان می شوند.

متاسفانه جامعه گرفتار شده در چنگال تورم، هر روز به سمت یک کالا هجوم می برد تا شاید با ذخیره برخی اجناس، مدت بیشتری را سپری کرده و ناچار به پرداخت ارقام بالاتر برای خرید کالاها نباشد. راهکاری که نمی تواند آسایش روانی شهروندان را در دراز مدت تضمین کند.

بنابر برخی مشاهدات عینی، گروهی از مردم با دیدن قیمت های جدید، از فروشندگان می پرسند «چه خبر شده؟ مگر جنگ است؟!» اما در پاسخ صرفا با واژه «نمی دانم ها» روبرو می شوند.

رشد بی رویه قیمت ها در حالی اتفاق می افتد که فعالان سیاسی و اقتصادی وابسته به قدرت در دولت روحانی، سهم تحریم ها را در گرانی قیمت ها، بسیار اندک می دانستند و چنین وانمود می کردند که مدیران دولتی لیاقت و عرضه کافی برای حل مشکلات کشور را ندارند.

پیداست همانهایی که در دوره ای فریاد برمی آوردند که دولت روحانی همه مشکلات کشور را به موضوع برجام گره زده است، امروز در مسند اداره کشور از مدیریت قیمت ها و امور جاری مملکت عاجزند و برای پنهان سازی بی عرضگی خود، یکبار اقدامات دشمن را بهانه می کنند و بار دیگر تلاش های رقیب سیاسی را مثال می زنند.

علی ایحال مشخص نیست که مملکت باید تا چه زمانی تاوان لجبازی های سیاسی عده ای در کشور را بپردازد، اما آنچه مسلم است با ادامه روند کنونی، وضعیت معیشتی مردم بسیار بدتر از پیش بینی های کارشناسان و صاحب نظران پیش خواهد رفت و شاخص فقر و فلاکت با سرعت بیشتری جابه جا خواهد شد.

از این رو، صدای شکسته شدن استخوان های طبقات ضعیف جامعه در حالی واضح تر از گذشته شنیده می شود که همواره یکی از اصلی ترین شعارهای دولت سیزدهم، حمایت از محرومین بود و رئیس دولت فعلی نیز از سوی حامیانش، عنوان «سیدمحرومان» را یدک می کشید!