اختصاصی؛

برای درک اهمیت موضوع، شناخت شرایط وخیم پیش روی دختران افغان بسیار مهم است. بر اساس گزارش یونسکو، افغانستان یکی از بالاترین نرخ کودکان بازمانده از تحصیل را در سطح جهان دارد و بیش از ۶۰ درصد از دختران به مدرسه نمی‌روند.

 

به گزارش گروه بین‌الملل صبح ما به نقل از یوروشیا ریویو، وضعیت اسفبار دختران افغان که به دنبال تحصیل هستند، توجه جهان را به خود جلب کرده و این امر قدرت‌های جهانی را وادار می‌کند تا به این بحران انسانی اضطراری واکنش نشان دهند.
در پی بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، دختران افغان برای دسترسی به آموزش با موانع جدی روبرو هستند که آینده و چشم انداز ملتشان را به خطر میاندازد. این مقاله به بررسی نقش قدرت‌های جهانی در پرداختن به بحران تحصیلی دختران افغان می‌پردازد و بر تعهد اخلاقی و مسئولیت‌های دیپلماتیک جامعه بین‌المللی تأکید می‌کند.
برای درک اهمیت موضوع، شناخت شرایط وخیم پیش روی دختران افغان بسیار مهم است. بر اساس گزارش یونسکو، افغانستان یکی از بالاترین نرخ کودکان بازمانده از تحصیل را در سطح جهان دارد و بیش از ۶۰ درصد از دختران به مدرسه نمی‌روند. از زمانی که طالبان کنترل این کشور را در اوت ۲۰۲۱ به دست گرفت، وضعیت بدتر هم شده است. محرومیت از تحصیل برای دختران افغان نه تنها مانع رشد شخصی آن‌ها می‌شود، بلکه چرخه فقر و نابرابری را تداوم می‌بخشد و خطرات بلندمدت قابل توجهی را برای جامعه افغانستان ایجاد می‌کند.
تحصیل یک حق اساسی و محرک اصلی پیشرفت اجتماعی است. افراد را توانمند می‌کند، برابری جنسیتی را ترویج می‌کند و باعث رشد اقتصادی می‌شود. برای دختران افغان، تحصیل راهی به سوی استقلال و توانایی مشارکت مثبت در جوامع خود است. سلب این فرصت ظلم بزرگی به آن‌ها و کشور است.

قدرت‌های جهانی و مسئولیت‌های آن‌ها

قدرت‌های جهانی، از جمله سازمان‌های بین‌المللی و کشور‌های با نفوذ، نقش مهمی در رسیدگی به بحران آموزش در افغانستان دارند. سازمان‌های بین‌المللی، به ویژه سازمان ملل متحد، نقش اساسی در دفاع از حقوق دختران افغان ایفا می‌کنند. سازمان ملل متحد تعهد معنوی و اخلاقی دارد تا اطمینان حاصل کند که همه کودکان، صرف نظر از ملیتشان، به آموزش با کیفیت دسترسی دارند. همچنین آژانس‌های آن، مانند یونیسف و یونسکو، مأموریت دارند از برنامه‌های آموزشی و ازحقوق کودکان حمایت کنند و تلاش آن‌ها باید بر حصول اطمینان از اینکه دختران افغان می‌توانند با خیال راحت و بدون ترس از تبعیض یا خشونت به مدرسه بروند متمرکز شود.
برخی از کشور‌های با نفوذ دارای اهرم دیپلماتیک و منابع اقتصادی هستند که می‌تواند در رسیدگی به بحران آموزش نقش مؤثری داشته باشد. به عنوان مثال، ایالات متحده روابط تاریخی با افغانستان دارد و نقش مهمی در تاریخ اخیر این کشور ایفا کرده است. ایالات متحده به عنوان یک ابرقدرت جهانی، می‌تواند بر طالبان فشار‌های دیپلماتیک برای احترام به حقوق دختران افغان و تسهیل کمک‌های بشردوستانه برای حمایت از طرح‌های آموزشی اعمال کند.
همینطور قدرت‌های منطقه‌ای مانند پاکستان و ایران، که در طول تاریخ میزبان پناهجویان افغان بوده‌اند، می‌توانند از نفوذ خود برای تشویق طالبان برای اجازه دادن به حضور دختران در مدرسه استفاده کنند. این کشور‌ها به ثبات منطقه‌ای علاقه‌مند هستند و یک جمعیت تحصیل کرده افغان می‌تواند کمک مثبتی برای رسیدن به این هدف باشد.
الزام اخلاقی جامعه بین‌المللی
فراتر از ملاحظات دیپلماتیک و استراتژیک، یک تعهد اخلاقی برای جامعه بین‌المللی وجود دارد که اقدام کند. همه ملت‌ها، صرف نظر از منافع سیاسی‌شان، باید برای حمایت از حقوق دختران افغان در کنار هم بایستند. آموزش یک حق جهانی بشر است و انکار آن به منزله نقض اصول مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر به شمار می‌رود. قدرت‌های جهانی باید این موضوع را در اولویت قرار دهند و آن را نه به عنوان یک موضوع سیاسی، بلکه به عنوان یک ضرورت بشردوستانه در نظر بگیرند.
اول، سیاست‌ها و محدودیت‌های طالبان، حقوق دختران برای تحصیل را به شدت محدود کرده است. طالبان از زمان بازگشت به قدرت، سیاست‌هایی را اجرا کرده که دختران را از رفتن به مدارس متوسطه و دانشگاه‌ها منع می‌کند. این محدودیت‌ها بر اساس تفسیر آن‌ها از قوانین شریعت است و پیامد‌های مخربی برای تحصیل دختران افغان داشته است.
دوم، نگرانی‌ها و تهدیدات امنیتی بیشتر دختران را از رفتن به مدرسه باز می‌دارد. کنترل طالبان بر بخش‌های وسیعی از کشور محیطی خصمانه ایجاد کرده است که در آن دختران هنگام تلاش برای دسترسی به آموزش با آزار و خشونت مواجه می‌شوند. بدون حمایت کافی، والدین تمایلی به فرستادن دختران خود به مدرسه ندارند، زیرا از امنیت آن‌ها می‌ترسند.
در نهایت، سیستم آموزشی افغانستان فاقد منابع و زیرساخت‌های لازم برای پذیرش همه کودکان است. دهه‌ها درگیری مدارس را با کمبود معلمان واجد شرایط و مطالب آموزشی روبه‌رو کرده است. قدرت‌های جهانی باید از تلاش‌ها برای بازسازی و تقویت سیستم آموزشی حمایت کنند تا اطمینان حاصل شود که این سیستم می‌تواند آموزش با کیفیت را ارائه کند.

در نهایت، سیستم آموزشی افغانستان فاقد منابع و زیرساخت‌های لازم برای پذیرش همه کودکان است. دهه‌ها درگیری مدارس را با کمبود معلمان واجد شرایط و مطالب آموزشی روبه‌رو کرده است. قدرت‌های جهانی باید از تلاش‌ها برای بازسازی و تقویت سیستم آموزشی حمایت کنند تا اطمینان حاصل شود که این سیستم می‌تواند آموزش با کیفیت را برای همه، از جمله دختران، ارائه دهد. ایجاد توازن بین دیپلماسی و حمایت از حقوق دختران افغان نیازمند مهارت و حساسیت است. تعامل با طالبان مستلزم یک رویکرد عمل‌گرایانه است که به دنبال تأثیرگذاری بر سیاست‌های آن‌ها بدون آسیب رساندن به جمعیت‌های آسیب‌پذیر است. ایجاد این موازنه مستلزم مذاکره و همکاری دقیق با عاملین منطقه‌ای است.
نتیجه
بحران تحصیلی که دختران افغان با آن روبرو هستند، توجه و اقدام فوری قدرت‌های جهانی را می‌طلبد. آموزش یک امتیاز نیست بلکه یک حق اساسی انسان است. جامعه بین‌المللی، از جمله سازمان‌های بین‌المللی، کشور‌های با نفوذ و شهروندان ذیربط، باید با هم کار کنند تا اطمینان حاصل شود که دختران افغان می‌توانند به طور ایمن و بدون تبعیض به آموزش با کیفیت دسترسی پیدا کنند. تعهد اخلاقی برای حمایت از حقوق آن‌ها فراتر از سیاست و ژئوپلیتیک است. با توانمندسازی دختران افغان از طریق آموزش، ما در آینده‌ای روشن‌تر برای آن‌ها و در کل افغانستان سرمایه‌گذاری می‌کنیم.

ترجمه: گلناز سادات غفاری