بعد از ماه‌ها التهاب و تنش میان حاکمیت و ملت، گشت ارشاد همچنان با قوه‌ی قهریه‌ی افزون‌تر به وسیله‌ی تحریم حقوق اولیه‌ی شهروندی و یا جریمه‌ی نقدی و مجازات قضایی بر نزاع حجاب دامن می‌زند.

 

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم‌پزشکی تهران به مناسبت مجمع سالیانه و هشتادمین سالگرد تاسیس این تشکل سیاسی بیانیه ای صادر کرد که متن آن به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

“إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَهُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ”

بی‌تردید کسانی که اذعان نمودند: “پروردگار ما خداست.” و سپس برآن ایستادگی کردند،
بر آنان فرشتگانی فرود آیند که خواهند گفت: ترس و اندوه را از خود دور کنید که بر شما بهشتی بشارت داد‌ه‌شده که به آن وعده داده‌شده بودید.

۸۰ سال از عمر این درخت پربرکت در آرامش و طوفان گذشت!

این درخت سربلند و ریشه‌دار درحالی به هشتادویکمین سال حیات خود رسیده که شاهد و راوی زخم‌ها و دردهایی انکارناپذیر است.
صدای ملت مظلومی که در دوم خرداد ۷۶،  اصلاح رویه‌ها و سیاست‌ها را پای صندوقهای رای فریاد زدند، نه تنها شنیده‌نشد که امروز بعد از ۲۶ سال با سانسور، تهدید، بازداشت، احضارهای امنیتی و کمیته‌ای و احکام ناعادلانه‌ی قضایی و انضباطی، بر اختناق و سرکوب بیشتر آن افزوده‌شده است.

در سال گذشته، روزهای تاریک و روشنی بر یگانه صفحه‌ی تاریخ کشور عزیزمان جاودانه شد. شعار “زن، زندگی، آزادی” و مساله‌ی حجاب و تنانگی که شجاع‌ترین زنان و مردان سرزمین‌مان، آن را بر گوش بسته‌ی تحجر و واماندگی زمزمه کردند و درمقابل، پاسخ این مطالبه‌گری با احکامی ناعادلانه و بازداشت‌های فله‌ای و بلاتکلیفی برخی بازداشت‌شدگان بدون برگزاری دادگاه و یا اعدام با پرونده‌هایی پر از ابهام داده‌شد.

حصر و حبس فرزندان شریف و نجیب وطن که مشتاقانه و دلسوزانه از بیان هر نقطه نظری برای نجات ایران دریغ نمی‌کنند، آب به آسیاب دشمنان قسم خورده‌ی این خاک و آبادی ریختن است که از سر جهل و عداوت با مردم شریف ایران، سودای سروری و سلطنت و حکومت موروثی را در سر می پرورانند اما ما با صدایی رساتر از همیشه اعلام میداریم که “نمی‌خواهیم به شاهنشاهی برگردیم‌‌.”

در دانشگاه نیز احکام سنگین انضباطی و تعلیق تشکل‌های دانشجویی و القای فضای رعب و وحشت و از سوی دیگر تحدید اختیارات شورای صنفی و تبدیل آن به نهادی خرد و دست و پا گیر و تشریفاتی و نیز ردصلاحیت‌های گسترده، موجب تشکل‌زدایی و سیاست‌زدایی از بدنه‌ی دانشجویی شده است.

فضای امنیتی-پلیسی که از خیابان‌ها به دانشگاه تسری پیدا کرده و برخوردهای امنیتی و انضباطی گریبا‌نگیر دانشجویان و اساتیدی شده است که دربزنگاه خاموش نماندند. به‌کارگیری نظر نهادهای خارج از دانشگاه در جلسات کمیته‌ی انضباطی موجب صدور احکام سنگین برای دانشجویان و یا فرمایش دستورات جهت ایجاد محدودیت و محرومیت‌های ناعادلانه مانند بازنشستگی‌های اجباری و زودتر از موعد، تبعید به پردیس‌های خودگردان یا عدم تمدید قرارداد حضور در هیئت علمی دانشکده‌ها گردید.

برخوردهای قهرآمیز با مساله‌ی حجاب و محرومیت‌های تحصیلی از جمله اخراج و تعلیق که متوجه اعضای انجمن اسلامی نیز شده‌است و همچنین احکام سنگین قضایی برای فعالین دلسوز سیاسی که تناسب جرم و جزا در آن مراعات نشده، در حالی دنبال می‌شود که دستگاه های نظارتی و قضایی که به زعم خود بسیار موشکافانه در تجمعات دانشگاه عمل می‌کنند، حالا منفعلانه نظاره‌گر جولان مافیای خودروسازی و شبکه‌ی رانتی و فاسد و ناکارآمد اقتصادی در بانکها هستند. حال سوال مهم اینجاست این ربای واضح در نظام بانکداری و فساد در صنعت خودروسازی مصداق محاربه با خدا و پیغمبر است یا سوزاندن یک سطل زباله توسط جوانی جان به لب رسیده؟

در پرونده‌هایی که اتهام محاربه به متهم وارد شده بود فارغ از بحث درستی یا نادرستی اعدام، تشخیص مصداق محاربه بسیار دشوار بوده و اجرای حکم اعدام، به دلیل غیرقابل بازگشت بودن آن، به قید فوریت از نقطه نظر بسیاری از حقوقدانان و افکار عمومی ناصواب بوده است.

بعد از ماه‌ها التهاب و تنش میان حاکمیت و ملت، گشت ارشاد همچنان با قوه‌ی قهریه‌ی افزون‌تر به وسیله‌ی تحریم حقوق اولیه‌ی شهروندی و یا جریمه‌ی نقدی و مجازات قضایی بر نزاع حجاب دامن می‌زند.

تمرکز قوا و قدرت بیجا بر این موضوع، باعث شده که از تورم کمرشکن دهه‌های اخیر و افزایش سرسام‌آور نقدینگی غافل شوند. رکود بی‌سابقه و نقدینگی بالا مبیّن یک حقیقت است: گویی جراحی این مریض درحال احتضار را به قصابان سپرده‌اند نه متخصصان! و این چیزی جز آفات نادیده‌ گرفتن صدا و پیام ملت در انتخابات گذشته نیست.

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران بر عهد پیشین خود که دفاع از حقوق ملت شریف ایران است همواره خواهد ایستاد و برای بیداری ایران و ایران بیدار از پای نخواهد نشست.

“وآخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین”