یک جامعه شناس به «صبح ما» گفت: از حیث فرهنگی طبقه متوسط ما خیلی رشد کرده است اما به‌لحاظ اقتصادی حتی دارد به‌عقب برمی‌گردد، این همان توسعه ناموزون است، ادامه‌دار شدن مسئله تحریم و افزایش فقر اجازه توسعه را نمی‌دهد.

 

صبح ما| جمعیت حاشیه نشین شهری در ایران بیش از ۱۴میلیون نفر است. ایسپا به‌نقل از دفتر برنامه اسکان بشر ملل متحد گزارش داده این جمعیت در سال ۲۰۱۸ سهمی نزدیک به ۲۴درصدی از جمعیت ایران را دارد. با این وجود سعید معدنی، جامعه شناس در گفت‌وگویی با پایگاه خبری صبح ما، تعریف جدیدی از حاشیه نشینی ارائه می‌دهد او معتقد است آن‌چه ایرانِ امروز با آن مواجه شده افزایش مناطق فرودست شهری است. مناطقی که با ادامه داشتن تحریم‌ها ساکنان آن روزبه‌روز فقیرتر می‌شوند.

معدنی بیان می‌کند: «امروز در ادبیات جامعه‌شناسی از واژه حاشیه نشینی استفاده نمی‌شود بلکه به آن مناطق فرودست شهری گفته می‌شود. قبل‌تر حاشیه‌نشین به‌کسانی گفته می‌شد که از مناطق روستایی وارد شهر می‌شدند اما چون امکان زیست در شهر نداشتند در حاشیه‌های شهر، جایی خارج از محدوده آلونک درست می‌کردند، این گروه حاشیه‌نشین بودند. اما بعد از انقلاب گویی قصه عوض شد، نکته این‌که ما با افزایش شهرنشینی مواجه شدیم اما به‌دلیل مشکلاتی که در جامعه وجود داشت از عوارض جنگ گرفته تا مسائل اقتصادی و تحریم‌ها این شهرنشین‌ها فرودست شدند، یعنی مناطقی از شهر محروم شد طوری‌که استانداردهای شهری در آن مناطق کمتر دیده شد، بنابراین ما با مسئله‌ای به‌نام مناطق فرودست شهری مواجه شدیم.»

وی با توضیح یک مثال ادامه می‌دهد: «نتایج یک تحقیقی درباره سنندج نشان می‌داد برخی از مناطق اطراف سنندج که قبلاً جزو استانداردهای شهری محسوب می‌شدند اما به مرور زمان به‌دلیل فقر و بیکاری به مناطق فرودست شهری پیوستند. اما حاشیه‌های شهر و ساکنین آن مناطقی هستند که در اطراف شهر قرار دارند و امیدوارند یک روز جزو مناطق شهری شوند. بنابراین ما با دو پدیده مواجه هستیم یک حاشیه‌نشینی و دیگری افزایش مناطق فرودست شهری.»

این استاد دانشگاه درخصوص مهاجرت روستاییان به شهر می‌گوید: «مهاجرت روستاییان به شهر پدیده پیچیده‌ای است. قبل از انقلاب شاه در روستا سرمایه‌گذاری نمی‌کرد چراکه معتقد بود روستا ارزش سرمایه‌گذاری ندارد، به‌همین دلیل توجه‌ها به‌سمت شهر بود. معتقد بود اگر روی روستاها سرمایه‌گذاری نشود روستاییان بلاخره به‌شهر می‌آیند بنابراین سرمایه‌گذاری در روستا بی‌فایده است. اما بعد ار انقلاب به روستاها توجه زیادی شد طوری‌که در دور افتاده‌ترین مناطق آب و برق برده شد، با این وجود روستایی‌ها در روستا نماندند و به شهر آمدند. چراکه روستایی هم دوست دارد فرزندش درس بخواند، دکتر و مهندس شود، خدمات بهداشتی داشته باشد، یعنی علیرغم همه سرمایه‌گذاری‌ها در روستا مجدد آن‌ها به‌سمت شهر مهاجرت کردند. لذا روستاهایی که توانایی داشتند طبق قانون با جمعیتی بالای ۵هزار نفر به‌شهر تبدیل شدند، آن‌هایی هم که توانایی نداشتند با وجود خدمات آب و برق خالی از سکنه شدند و فقط برای ییلاق مورد استفاده قرار گرفتند.»

وی خاطرنشان می‌کند: «یکی از مواردی که اوایل انقلاب علیه شاه صحبت می‌‌شد این بود که شاه به روستاها خدمات نمی‌داد، این خدمات اوایل انقلاب به روستاها داده شد، جهاد خیلی برای روستاها زحمت کشید، روزانه به‌چندین روستا برق رسانی می‌کرد اما الان که نگاه می‌کنیم می‌بینیم که خیلی از آن‌ها خالی از سکنه شدند. بنابراین مهاجرت از روستا به شهر بعد از انقلاب بیشتر شد. البته یک نکته مهم درخصوص افزایش مهاجرت روستا به شهر بحث گمنامی در شهر است. انسان‌ها درون شهر گمنام هستند مثلاً کسی با ازدواج کردن یا ازدواج نکردن افراد کاری ندارد، لذا این گمنامی برای افراد یک حاشیه امن ایجاد می‌کند و آدم‌ها آنطورکه دوست دارند زندگی می‌کنند اما در شهرهای کوچک و روستاها همیشه زیر نظر هستید و اطرافیان از لایه‌های زندگی شما با خبر هستند، درحالی‌که گمنامی به‌شما اجازه می‌دهد شما آن‌طورکه دلتان می‌خواهد زندگی را می‌سازید نه‌آنطورکه دیگران به‌شما تحمیل می‌کنند. این هم یکی از موارد افزایش میل به مهاجرت به شهرها است. بنابراین با افزایش روند شهرنشینی حاشیه نشینی هم افزایش پیدا کرد.»

معدنی بیان می‌کند: «البته کسانی‌که وارد شهر می‌شوند خیلی مواقع ابزار و توان زندگی در شهر مثلاً داشتن یک شغل را ندارند، لذا معمولاً آسیب‌هایی را با خودشان می‌آوردند. این گروه خیلی مواقع از سواد لازم برخوردار نیستند لذا اکثر آن‌ها بیکار هستند و این بیکاری سبب افزایش آسیب‌های دیگر می‌شود. بنابراین افزایش شهر نشینی یک وضعیت دو سویه است، اگر حکومت این وضعیت را خوب مدیریت نکند آسیب‌های جدی به‌همراه دارد.»

این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد: «یادمان باشد که کشورهای توسعه یافته روستاهای کمی دارند. اصولاً بین توسعه‌یافتگی و شهرنشینی رابطه وجود دارد هرچقدر کشوری توسعه یافته باشد روستا نشین‌های آن کمتر است. در برخی کشورهای صنعتی کمتر از ۵درصد جمعیت آن‌ها روستایی هستند. لذا حکومت‌ها باید برای شهرنشینی برنامه داشته باشند، نمی‌شود مردم را در روستاها زندانی کرد و گفت آن‌جا بمانید آن‌ها هم حق زندگی دارند، لذا حکومت‌ها باید توان مدیریت داشته باشند. اگر آن‌ها مدیریت کردند این افزایش شهرنشینی تبدیل به یک پتانسیل برای پیشرفت می‌شود اگر نتوانند مدیریت کنند افزایش جمعیت شهرنشین تبدیل به یک معضل بزرگی می‌شود.»

معدنی تصریح می‌کند: «در کشور ما افزایش جمعیت شهرنشین تبدیل به معضل شده است. وقتی شما می‌بینید در کشور برخی مناطق شهری به مناطق محروم تبدیل شده‌اند یعنی فقر آن‌جا حاکم شده است، وقتی در مناطق شهری مردم توان خرید ندارند و دارند فقیر می‌شوند یعنی حکومت نتوانسته کنترل کند. در این چهل سال تحریم خیلی ایران را اذیت کرده است و واقعاً هیچ سودی برای آینده ایران ندارد و نمی‌دانم واقعاً قرار است چه سودی برای ما در ادامه داشته باشد، اما تا به حال هرچه بوده به‌لحاظ اشتغال و بالا بردن توان زندگی مردم، بالا بردن بهداشت و آگاهی جامعه سودی نداشته است. امروز سیستان و بلوچستان با تهران ۱۵۰سال فاصله تاریخی دارد، این فاصله کی قرار است جبران شود؟ ما داریم به یک کشور فقیر تبدیل می‌شویم و به مرو زمان دارد به مناطق فرودست اضافه می‌شود.»

وی یاداور می‌شود: «اگر زمان آقای خاتمی یک کارگر با حقوق ماهیانه می‌توانست یک سکه بهار ازادی خریداری کند اما با حقوق امروز می‌تواند نیم سکه بخرد یعنی جامعه فقیرتر شده است. بنابراین ماجرای تحریم‌ها باید حل شود، با ادامه تحریم‌ها هر روز بر گسترش مناطق فرو دست شهری افزوده می‌شود. و این سیکل معیوب ادامه دارد.»

معدنی در پایان خاطرنشان می‌کند: «یک نکته مهم درباره جامعه ایران این است که ما به‌لحاظ فرهنگی رشد کرده‌ایم و این شاخصه را داریم اما حکومت ما از این شاخصه استفاده نمی‌کند. فرض کنید که ما توانستیم باروری را کنترل کنیم، درحالی‌که خیلی از کشورها تلاش می‌کنند باروری را کنترل کنند اما نمی‌توانند، این به دلیل بالا رفتن فرهنگ عمومی در ایران است، از حیث فرهنگی طبقه متوسط ما خیلی رشد کرده است اما به‌لحاظ اقتصادی حتی دارد به‌عقب برمی‌گردد، این همان توسعه ناموزون است، ادامه‌دار شدن مسئله تحریم و افزایش فقر اجازه توسعه را نمی‌دهد. امروز از حیث فرهنگی و تحصیلات شاخص‌های نسبتاً خوبی داریم اما به‌لحاظ اقتصادی رشد نکرده‌ایم.»