سیدهادی عظیمی

شاید تعجیل حجت الاسلام خاتمی در ارسال پیام و کلمات تحسین آمیز آن، نقش به سزایی در ایجاد فضای موجود داشت. ولی نوع واکنش ها در مورد یک پیام تسلیت فوق حاوی آثار و نتایجی است که آسیب های فراوانی را به وجود خواهد آورد و نشانه هایی از یک نوع رفتار جدید سیاسی در حال بروز می باشد.

 

سیدهادی عظیمی نوشت: در پی درگذشت حجت الاسلام ری شهری پیام تسلیتی از سوی جناب حجت الاسلام خاتمی صادر شد که مورد توجه و هجمه های زیادی قرار گرفت. مرحوم ری شهری مانند هر فرد دیگر، باید مسئول عملکرد خویش در برابر خدا و مردم باشد. وی هرچه کرده است باید از منظری تاریخی مورد بحث قرار گیرد و حال که به قافله رفتگان پیوسته است، باید در مورد عملکرد خود در برابر داور نهایی که خداوند متعال است پاسخگو باشد.

شاید تعجیل حجت الاسلام خاتمی در ارسال پیام و کلمات تحسین آمیز آن، نقش به سزایی در ایجاد فضای موجود داشت. ولی نوع واکنش ها در مورد یک پیام تسلیت فوق حاوی آثار و نتایجی است که آسیب های فراوانی را به وجود خواهد آورد و نشانه هایی از یک نوع رفتار جدید سیاسی در حال بروز می باشد. رفتاری که از اصلاح طلبی جدید سخن می گوید ولی با غیریت سازی و تهی کردن سیاست از روابط انسانی به نفرت آفرینی و حذف می انجامد.

یکی از مهم ترین واکنش ها از سوی استاد عمادالدین باقی بود که در نقد پیام خاتمی این چنین نوشت: بعضی از شخصیت های شاخص جبهه اصلاحات با حرف هایشان در پی درگذشت آقای ری شهری، سنگ لحد او را به سنگ لحد اصلاح طلبی بدل کردند که هیچگاه نسبتش با حقوق بشر را به روشنی مشخص نکرده بود. این ها نشان دادند باید اصلاح طلبی تازه ای متولد شود. دیگرانی نیز این پیام تسلیت را با رهبری جریان اصلاحات در تضاد دانستند یا بر مبنای همین پیام دوگانه اصلاح طلب – اصولگرا را بازی دانستند.

در واکنش های فوق نوعی غیریت سازی جدید برساخته می شوند و این پیام را می رسانند که اگر همچون ما نیندیشید و عمل نکنید و تکلیف تان را با حقوق بشر و دموکراسی مشخص نکنید، غیرخودی هستید و شایسته پیام تسلیت هم نیستید.

این نوع غیریت سازی جنبه های انسانی و تعاملی سیاست را حذف می کند و بر شدت تخاصم می افزاید و به تدریج خشونت ساز خواهد شد. اصولگراها همواره اینگونه رفتار می کنند و همواره می خواهند تکلیفت را در مورد برخی مفاهیم مشخص کنی وگرنه مخالف و غیر خودی و شایسته تنفر و حذف هستی. گویی این منطق آنچنان پایدار شده که مخالفانش را نیز در خود بلعیده است، جهت غیریت سازی متفاوت است وگرنه نتیجه همان نفرت سازی خواهد بود.

در جامعه ای که در خیابان، مدرسه، خانواده و … خشونت جاری و رو به افزایش است، اینگونه دشمن سازی و غیریت پروری فقط خشونت را فربه تر می سازد و به جای انسانی کردن سیاست، به نفرت موجود خواهد افزود. گاندی در هنگام جنگ جهانی دوم مبارزه علیه استعمار انگلیس را متوقف کرد، در حالیکه انگلیسی ها هموطن او نبودند. ولی ما در مورد پیام خاتمی برای درگذشت یک هموطن و هم کیش که منش سیاسی، عملکرد و سابقه او را نمی پسندیم و در گذشته همکار و یکبار رقیب خاتمی بوده است برآشفته می شویم. دفاع از دموکراسی و حقوق بشر و ایستادگی در این مسیر فضیلت است ولی نیازی به ایجاد فضای حذف و نفرت ندارد. اگر افراط در تمجید نکوهیده است آیا افراط در خط کشی و تهی کردن سیاست از روابط انسانی و اینکه به نام حقوق بشر بندی بر آزادی بیان بزنیم واجب النقد نیست و این گونه نفرت آفرینی نتیجه ای جز افزایش خشونت کلامی یا خودسانسوری خواهد داشت؟