جاوید قربان اوغلی

از یاد نبریم در صورت احیای برجام، وفق قطع‌نامه ۲۲۳۱ در سال ۲۰۲۵ برنامه هسته‌ای ایران از دستور کار شورای امنیت سازمان ملل خارج خواهد شد.

 

برخلاف خوش‌بینی‌ها نشست قطر نیز به نتیجه نرسید و هیئت‌های ایران و آمریکا با روایت‌های متفاوت و بلکه متضاد از فضای حاکم و نتیجه مذاکرات دو روزه دوحه به پایتخت‌های خود بازگشتند. آمریکا و سه متحد اروپایی‌اش به انتقاد صریح از ایران پرداخته و تهران را به «تشدید بحران از طریق توسعه برنامه هسته‌ای و تعلل در بازگشت به تعهدات برجامی از طریق کارشکنی در به‌ثمررسیدن مذاکرات» متهم کردند. امیرعبداللهیان با رویکردی کاملا متفاوت، فضای مذاکرات را مثبت اعلام کرد. باقری‌کنی در سفری اعلام‌نشده که روس‌ها آن را رسانه‌ای کردند به مسکو رفت تا بیش از گذشته گمانه‌زنی درباره نقش‌آفرینی کرملین در مذاکرات و سایه سنگین روسیه بر بن‌بستی را که از زمان آغاز جنگ اوکراین شروع شده، تقویت کند. هیچ‌یک از طرفین روایت روشنی از دلایل شکست نشست دوحه اعلام نکرده و به طرح اتهام و بیان عبارات کلی بسنده کرده‌اند، با وجود این برخلاف تصور جناحی خاص در کشور زمان برخلاف مصالح ایران به سرعت در حال حرکت است. ایران در شرایطی بر مواضع خود پای می‌فشارد که در بازه زمانی کمتر از یک ماه گذشته، دو رویداد مهم که نباید آنها را دست‌کم گرفت و بی‌اعتنا از آن گذشت، فضای مذاکرات را علیه ایران کرد و ناخواسته بی‌اعتنایی احمدی‌نژاد به شرایط جهان و گرفتارشدن کشور در چنبره قطع‌نامه‌های شش‌گانه و تحریم‌ها را در اذهان زنده می‌کند.

۱- ۱۸ خرداد شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با ۳۰ رأی قطع‌نامه‌ای را علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران تصویب کرد. از میان ۳۵ کشور عضو تنها دو کشور با قطع‌نامه مخالفت و سه کشور دیگر موضعی خنثی اتخاذ کردند.

۲- دومین تحول نشست شورای امنیت سازمان ملل درباره اجرای قطع‌نامه ۲۲۳۱ بود. فضای این نشست نیز با وجود اظهارات دوستانه تعداد اندکی از کشورها، کاملا علیه ایران بود و آمریکا با خروج از برجام متهم اصلی شکست توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ است و مسئولیت عدم پیشرفت در مذاکرات احیای برجام را در اذهان جهان متوجه ایران کرده است. معاون نمایندگی آمریکا در سازمان ملل در نشست شورای امنیت درباره بررسی قطع‌نامه ۲۲۳۱ گفت: «در حال حاضر توپ در زمین ایران است و تهران باید تصمیمات لازم برای بازگشت در جهت اجرای کامل برجام را اتخاذ کند». موضعی که به دلیل ضعف دیپلماتیک ایران در تبیین شرایط حاکم بر مذاکرات از مقبولیت برخوردار است.

امیرعبداللهیان، رئیس دستگاه دیپلماسی کشور، به‌‌طور مرتب از تمایل ایران به احیای برجام سخن می‌گوید، دلیل بن‌بست را «زیاده‌خواهی آمریکا» می‌داند، «انتفاع اقتصادی کامل ایران از توافق هسته‌ای» را شرط به‌نتیجه‌رسیدن مذاکرات اعلام می‌کند و در موضعی تعجب‌برانگیز به ضرورت توجه به منافع روسیه در مذاکرات اشاره می‌کند. شاید بهتر باشد وزیر خارجه با پرهیز از کلی‌گویی و سخنان مبهم، مصادیق زیاده‌خواهی آمریکا در مذاکرات و انتفاع کامل اقتصادی را حداقل برای اقناع افکار عمومی داخل کشور بیان کند. گفته شد که زمان برخلاف منافع ایران در حال حرکت است و آمریکا با وجود تمایل برای احیای برجام و بازگشت به شرایط ۲۰۱۵ چندان عجله‌ای هم برای دستیابی به توافق از خود نشان نمی‌دهد و منتظر شکل‌گیری کامل جو جهانی و تشدید مشکلات داخلی در ایران است. به چند مورد در این مدعا اشاره می‌کنم:

– براساس محاسبه‌ای ساده، زیان دولت رئیسی از تحریم‌های نفتی در شرایط دشوار اقتصادی کنونی، روزانه حدود ۲۵۰ میلیون دلار است. به بیان دیگر هر روز تأخیر در دستیابی به توافق، چنین زیان هنگفتی را به کشور تحمیل می‌کند. مبلغ قابل توجهی که می‌تواند گره‌های بسیاری از مشکلات دولت را بگشاید، ولی رقابت‌های مضحک سیاسی داخل، اوضاع را به نفع کاسبان تحریم و رودررویی فزاینده مطالبات مردمی و ناتوانی اقتصادی دولت رقم می‌زند.

– استمرار اختلافات ایران و آمریکا، فضای مناسبی را برای دیپلماسی رقبای ایران فراهم کرده است. طی روزهای آینده بایدن به عربستان و اسرائیل، دو مخالف اصلی توافق هسته‌ای سفر خواهد کرد. ایران موضوع اصلی بایدن در این سفر خواهد بود. روشن است پیشرفت در مذاکرات قطر می‌توانست قدرت مانور مخالفان توافق هسته‌ای (برجام) را مهار کرده و سرعت شکل‌گیری ائتلاف ضدایرانی را کاهش دهد.

– اسرائیل در حال تبدیل‌شدن به ستون اصلی نظم جدید منطقه است. مذاکرات فشرده بین این رژیم و شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس برای استقرار سامانه‌های دفاع هوایی در جریان است. سامانه‌ای که از دیدگاه اسرائیل سپر دفاعی مناسبی علیه پهپادها و موشک‌های ایران در تهدید علیه این کشورهاست. به بیان دیگر اسرائیل به نقطه اتکای شیخ‌نشین‌های خلیج فارس پس از خروج آمریکا از منطقه تبدیل خواهد شد و ژئوپلیتیک منطقه را تغییر خواهد داد.

– عربستان که پس از قتل فجیع خاشقچی و جنایات ضد انسانی در جنگ‌ یمن، به کشوری منزوی تبدیل شده بود، با استفاده از شرایط منطقه و جهان به بازیگر اصلی انرژی پس از بحران اوکراین تبدیل شده و ترکیه و آمریکا را به عقب‌نشینی از موضع خود وادار کرده است.

گام اول در خروج از وضعیت کنونی، تفاهم داخلی در ضرورت خروج از بن‌بست کنونی و احیای برجام است. باید بپذیریم که بن‌بست مذاکرات احیای برجام به نحو محسوسی به زیان ایران است. موضوعی که ظاهرا نظر مسئولان کشور نیز بر آن است و براساس اطلاعات مورد وثوق تصمیم نظام بر «توافق» است. در اینکه چه عامل یا عواملی در آخرین لحظه مانع عبور از این‌ پل می‌شود گمانه‌زنی‌هایی مطرح است. جناحی خاص در داخل برجام را «خسارت محض» می‌داند، روسیه احیای برجام را تا زمانی که از بحران اوکراین بیرون نیامده، به صلاح منافع خود نمی‌داند، اسرائیل و برخی کشورهای منطقه مخالف عادی‌شدن روابط ایران با جهان هستند و احیای برجام را گامی بزرگ در جهت حضور قدرتمندانه ایران در منطقه و جهان ارزیابی می‌کنند. از یاد نبریم در صورت احیای برجام، وفق قطع‌نامه ۲۲۳۱ در سال ۲۰۲۵ برنامه هسته‌ای ایران از دستور کار شورای امنیت سازمان ملل خارج خواهد شد. شش قطع‌نامه شورای امنیت که به دلیل قطع‌نامه ۲۲۳۱ به حالت تعلیق درآمده، لغو خواهد شد. تصور می‌کنم همین مخالفت‌ها برای اتخاذ تصمیم سیاسی به‌منظور  عبور از موانع احیای برجام کفایت می‌کند. مشکل در «تصدی مسئولیت» در سطحی است که بتواند بر مخالفت‌ها غلبه کرده و در هماهنگی با رهبری هرچه سریع‌تر مذاکرات را به ایستگاه پایانی برساند. پیشنهاد مشخص نگارنده، حضور فعال جناب رئیسی با استفاده از جایگاه حقوقی به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی و به‌دست‌گرفتن فرمان مذاکرات هسته‌ای است. تا زمانی که این اتفاق نیفتد، عناصر داخلی و خارجی مخالف برجام، صحنه‌گردان مذاکرات و ازدست‌رفتن فرصت‌های تکرارنشدنی، خسارت به کشور و درآمدهای نجومی برای کاسبان تحریم خواهند بود.

 

منبع: شرق

.