حسین لقمانیان

امروز از چهارگوشه ی جهان فریاد ضدّ جنگ و فراخوان برای صلح و دوستی و همیاری برخاسته است، که امروز جهان با همه ی گستردگی و عظمتش در دیدگاه نواندیشان دهکده ی کوچکی شده است، فراموش نکنیم آینده در انتظار ماست و ما معلّمان پیروزمندانه و امیدوارانه پویندگان این راهیم.

 

حسین لقمانیان نوشت: سخنم را با این کلام مارتین لوترکینگ رهبر جنبش سیاهپوستان آغاز می کنم او گفته بود که : ( زندگی ما روزی پایان می یابد که در برابر مسائل مهم اجتماعی سکوت کنیم) به عبارت دیگر، هر فرد یا ملّتی که در برابر ستم، استبداد، فقر، فساد و تبعیض، خاموشی گزیند و سکوت اختیار کند، با این بی تفاوتی، مرگ معنوی و فرهنگی و سیاسی خود را اعلام کرده است!

راستی را که جنبش برحقّ یکسال اخیر معلّمان ایران، گرچه دیرهنگام، اما با همه ی کمبودهایش که امر طبیعی است، با این وصف، بریده ای از تکّه پاره‌ های تاریخ ما بود.
خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود اما این جنبش بخودی خود، نگین درخشان بر انگشتانه ی ضرورت تاریخی قانونی بود که انتظار حقّ و پیام معماران کاخ دانش و فرهنگ و روزبهی را متجلّی کرد. و بارقه ی امید را بر دلهای مردم ایران نشاند تا افق تاریک را به لبخند بامداد روشن کند.
ثانیاً چون همه ی مردم برخوردار از دانش و آموزش معلّم اند، و همین امروز فرزندانشان درس زندگی از آموزگار می آموزند باید از جنبش منطقی و روای این قشر بزرگ و سازنده پیشتیبانی کنند و این، وظیفه ی همه ی مردم و اصناف و قشر تخصّصی علمی و شغلی است و مایه ی امید آینده و سرفرازی فرزندانشان در گرو آزادگی قشر بزرگ آموزگار است. و آری باید محتوای منطقی جنبش معلّمان از سوی همگان دانسته و پذیرفته شود تا از آن پشتیبانی کنند، زیرا هر آموزگار از کودکستان تا دانشگاه معمار خانه ی زندگی جامعه است. پس باید امروز همه ی این معماران چون هدفشان همگانی است و در خدمت مردم است: اولّاً باید با دیدگاه‌ها و اندیشه های متفاوت سیاسی و فرهنگی در جنبش حق خواهانه ی خویش، هماهنگ و همآوا باشند. پس باید دانست که نومیدی و دلسردی قشر معمار سازنده ی آینده، سستی بنیاد جامعه و آسان‌ترین راه، برای نفوذ قدرت‌های جهانخوار است. امروز، قدرت های استعمارگر بدلیل رویگردانی از جنگ میدانی از همین بستر، سنگر جنگ برای تضعیف و چپاول کشورهای کم توان و دارای منابع طبیعی ساخته اند؛ جنگی بی باروت و دود و انفجار و خون، اما آسان و پر سود!؟ و اما باید دانست که زندانی سیاسی، در بند کردن کردن معترضان دارای اندیشه های متفاوت، خود، زمینه یی برای تصفیه ی نیروی جامعه از پتانسیل های کارآمد و نومید کردن و ترساندن است و لذا امر آزادی زندانیان سیاسی که معلّم پیشاهنگ آن است و باید باشد، نباید در چارچوب شعار و تنگنای یک پز سیاسی محدود گردد زیرا که به پهنای نیاز و و خواست همگان است. پس باید همگان از این امر پشتیبانی و با آموزگاران از کودکستان تا دانشگاه هماوایی کنند؟!
هر فرد زندانی سیاسی در بیغوله ی سلول‌های در بسته، سنگ کنده شده از دیوار تعالی و امید مردم و سرنوشت میهن است. پس ندای ” زندانی سیاسی آزاد باید گردد” ” جدا از بانگ درونی همگانی و نوای آزادی وطن” نیست. پس برای نجات کشتی میهن کهنسالمان از گرداب بی سامانی و درآوردن وطن از زیر بار سنگین این بی سامانی ها، همه ی هم میهنان، آموزگاران از کودکستان تا دانشگاه، جوانان، اصناف، پیشه وران و کشاورزان را بیمناکانه فرامی خوانیم که :
۱- هماهنگی و یکپارچگی معلّمان و برخورد آگاهانه ی ایشان با نیرنگ و ترفندها و نویدهای توخالی و وقت گذران و برخورد منطقی با آنها وظیفه همگانی است.
۲- همدستی و هم داستانی مردم با معلّمان و فرزندانشان و نیز دعوت معلّمان از آنها به میدان همیاری با مشارکت همه ی توده های مردم.
۳-هم‌آوایی مردم بی در نظر گرفتن وابستگی های شخصی و خصوصی برای دمیدن در شیپور آزادی از جمله و پیش از همه ی آنها آزادی زندانیان سیاسی تا جایشان در تلاش برای رهایی میهن و هدایت نوباوگان و توده های زحمتکش محروم خالی نماند که هیچ جنبشی بی آگاهی و همیاری توده های مردم و روشنفکران راستین پیروز نخواهد گشت.

۴-پیوند با جنبش‌های مردمی جهانی از راه نشریات و رسانه های قلمی و صوتی و نیز مهمتر از همه، پیروی و سرمشق گرفتن از شیوه های مبارزات و اطلاع رسانی و اطلاع گیری از آنها.
هم میهنان گرامی، آزادگان، جویندگان راه آزادی، آگاهی و همیاری در راه پیروزی و نجات کشتی از گرداب، پیام تاریخ است زیرا که از زبان و قلم اندیشمندان و روندگان راه پیروزی برآمده است پس با آوای رسا هم میهنان را برای شنیدن و بکار بستن پیام تاریخی فرا می خوانیم.

و اما نکته ی بسیار مهم پایانی، در مسائل اجتماعی، برخی در جستجوی کوتاهترین راه اند اما اینبار که تجاربی تلخ و شیرین در کوله بار داریم شاید راهی واقع بینانه و کاراتر بیابیم، راهی که صبر و بردباری و تلاش می خواهد اما هزینه ی کمتری دارد. باید کمی به آن بیاندیشیم. نتایج مثبت این شیوه را اینگونه بیان کنیم، جنبشی مداوم و هوشیارانه که نه توقف باشد و نه به دامِ دیگر افتادن و نه تسلیم شدن و نه فریب خوردن.

امروز از چهارگوشه ی جهان فریاد ضدّ جنگ و فراخوان برای صلح و دوستی و همیاری برخاسته است، که امروز جهان با همه ی گستردگی و عظمتش در دیدگاه نواندیشان دهکده ی کوچکی شده است، فراموش نکنیم آینده در انتظار ماست و ما معلّمان پیروزمندانه و امیدوارانه پویندگان این راهیم.

ای دوست قسم به حق که زیباست
آینده زماست بی کم و کاست
آن روز که دیده یی نگرید
فردا گذرش ز کوچه ی ماست.