ناصر زرافشان به صبح ما گفت: اگر ریشهای به ماجرا نگاه کنیم استقلال دستگاه قضا آنطورکه در نظریه آقای مونتسکو هست نشدنیست، البته ای کاش میشد. اگر دادگاهها واقعا بیطرف بودند هیچ نیروی مخالف و موافقی از بیرون از دادگاه نباید در رای و نظر آن تاثیر بگذارد و درمقابل منطق، عدالت و مندرجات پرونده تعیین کننده باشد.
صبح ما| در روزهای گذشته اظهار نظری درباره نقش حمایتی کمپینها و هشتکهای فضای مجازی برای برخی متهمان حاشیهساز شد. عماد باقی روزنامهنگار و فعال سیاسی در گفتوگویی عنوان کرد که «بهطور خیلی قاطع و صریح میتوانم بگویم که تجربهی ما در بیست سی سال گذشته نشان میدهد که اگر نگویم در همه موارد، در عمده مواردی که کمپین راه افتاده، نتیجه کاملا معکوس داده و افرادی که در معرض خطر بودند، اعدام شدند.» این اظهار نظر با واکنشهای زیادی مواجه شد، طوریکه وانمود کرد حمایتهای حقوق بشری و کمپینهای فضای مجازی میتواند تاثیر منفی در رای دادگاه داشته باشد. حالا باید پرسید آیا اگر دادگاهی تحت تاثیر این حمایتها بهنفع متهم رای نمیدهد باید تحت تاثیر همین حمایتها علیه متهم رای دهد؟
درهمینباره ناصر زرافشان، وکیل پایه یک دادگستری در گفتوگو با پایگاه خبری «صبح ما» معتقد است در بررسی یک پرونده توسط دادگاه باید منطق، عدالت و مندرجات پرونده تعیین کننده باشد نه چیز دیگری، اما گاهی در عالم واقع چنین نمیشود. وی بیان میکند: «وقتی ما بحث تئوریک میکنیم کمتر در عمل مانند آن، واقعیت پیدا میکند. اگر در عرصه نظری صحبت میکنیم رسانهای شدن محتوای یک پرونده نباید در رای دادگاه تاثیر بگذارد. چراکه در عالم تئوریک دادگاه مستقل است. دادگاه بین دستگاههای کشف و تعقیب جرم، متهم، و وکیل او، مرجعی مستقل است اما در عمل چنین چیزی وجود ندارد.»
این حقوقدان ادامه میدهد: «اگر از اساس به همان نظریه استقلال دستگاه قضایی مونتسکو برگردیم میبینیم که ایراداتی دارد. آنچه تاریخ به ما نشان داده دستگاه قضایی در همه جای دنیا بخشی از بلوک قدرت است. بهقول ضربالمثل خودمان «کارد دسته خودش را نمیبرد»، کجای دنیا دستگاه قضایی میشناسید که زیر تاثیر و نفوذ بلوک اصلی قدرت نباشد و بخواهد در عرصه حقوق عمومی که مربوط به آزادیهای دموکراتیک مردم است کجیهای قدرت را راست کند، اصلاً چنین خواستی قدرت و اتوریته خودش را از کجا میخواهد بیاورد درحالیکه دستگاه قضایی قدرت خود را از مجموعه حاکم گرفته است.»
زرافشان خاطرنشان میکند: «بنابراین اگر ریشهای به ماجرا نگاه کنیم استقلال دستگاه قضا آنطورکه در نظریه آقای مونتسکو هست نشدنیست، البته ای کاش میشد. اگر دادگاهها واقعا بیطرف بودند هیچ نیروی مخالف و موافقی از بیرون از دادگاه نباید در رای و نظر آن تاثیر بگذارد و درمقابل منطق، عدالت و مندرجات پرونده تعیین کننده باشد، اما آیا چنین چیزی هست؟»
وی با نقدی بهسخنان آقای باقی که گفته بود «در عمده مواردی که کمپین راه افتاده، نتیجه کاملا معکوس داده و افرادی که در معرض خطر بودند، اعدام شدند.» اظهار میکند: «نظر آقای باقی، نظر یک خط سیاسی است که چندین سال جامعه را به امید اصلاح معطل کردند. اما آنچه واقعیت عینی نشان میدهد این است که جامعه با این توهمات خداحافظی کرده است. من هم چندان گمان نمیکنم این ایده درست باشد چراکه هرجا بی سروصداتر بوده هرچه خواستند بر سر کسیکه گرفتار هست آوردهاند، در اینباره مصداقهای زیادی هم وجود دارد. ما شاهد هستیم چنین توصیههایی از ناحیه دستگاههای امنیتی به خانوادههای قربانیان گرفتار میشود که مثلاً سروصدا نکنید تا مسئله سادهتر حل شود یا خبری به جایی نگویید تا فرزندتان دو روز دیگر کنارتان باشد، اما نتیجه عمل کردن به این توصیهها هم دیده شده است.»
او تصریح میکند: «آنچه مهم است گاهی مورد با مورد فرق دارد. لذا باید با توجه به شرایط پرونده مدنظر، مندرجات داخل پرونده، وضعیت عمومی جامعه، درباره آن اظهار نظر کرد. شاید درباره یک پرونده مصلحت این باشد که تا یک مرحلهای قبل از رسانهای شدن منتظر ماند و دید نتیجهای از دادگاه حاصل میشود یا نه.»