احمد حیدری

این که منتقد محترم علاوه بر نقد و انکار، به صراحت طرف مقابلش را به برچسب «نفهمی» می‌نوازد، پسندیده نیست و بهتر آن است که ما سخن مخالف را با ادب و احترام و برهانی نقد کنیم که یقینا پذیرفتنی‌تر و به رضای خدا و صلاح خلق نزدیک‌تر است.

 

احمد حیدری نوشت: در کلیپی که در فضای مجازی دیدم، حجه الاسلام رفیعی سخنران معروف در باره عزاداری عاشورا موضع کسانی را نقل می‌کند که می‌گویند به هر قیمت حتی به قیمت به خطر جانی انداختن خود، باید عزای امام حسین را برپا کنیم. ایشان با این موضع مخالفت کرده و آن را تندروی و ناپذیرفتنی می‌شمارد و در ادامه می‌گوید برای انجام یک مستحب مثل زیارت امام حسین نباید مرتکب حرام یعنی ضرر به بدن شد یا مثلا به قطع دست رضایت دهد تا موفق به زیارت امام حسین شود.

یکی از سادات روحانی در انکار او می‌گوید حضرت ابراهیم در خواب مأمور می‌شود که سر فرزند خود را به خاطر خدا ببرد حال آن که «عقل عرفی»[عقل من و تو و خلاصه عقل افراد غیر معصوم] این کار را قبول ندارد و برای درک صحیح بودن این کار و دستور، «عقل قدسی»[عقل معصومین علیهم السلام] را نیاز داریم. پس کسی که بگوید ترک واجب برای انجام مستحبی مثل عزاداری امام حسین یا اقامه عزا به هر قیمتی جایز نیست، نفهمیده است! بعد ادامه می‌دهد اقامه نماز به جماعت هم مستحب است و امام حسین برای انجام این مستحب، جان یاران خود را به خطر می‌اندازد. پس این که بگوییم اینها صحیح نیست، نفهمی است!
***
به نظر می‌رسد که سخنان آقای رفیعی متقن و برهانی است و آن سید روحانی مخالف، سخنش با مبانی عقلی همراه نیست و برهانی نمی‌باشد زیرا:

۱٫ حضرت ابراهیم نبی و رسول خداست و رسالتش بر این واقعه و این خواب بسیار سبقت دارد. حالا او که رسول خدا و در کنف حمایت خاص خداست، در خواب دیده که فرزند خود را برای خدا قربانی می‌کند و می‌داند که خوابش رحمانی است و شیطانی نیست زیرا شیطان در خواب و بیداری بر مخلَصین و برگزیدگان خدا سلطه‌ای ندارد و یقین دارد که خداوندی که او را به رسالت برگزیده و در کنف حمایت خود گرفته، به شیطان اجازه وسوسه و القاء باطل در خواب و بیداری به وی را نمی‌دهد و این باور و یقین برهانی، بر او «حجت» است. حالا اگر فرزند را ذبح نکند آیا فردا در محضر خداوند برای این سؤال که تو به این یقین رسیدی که خداوند می‌خواهد که فرزندت را برای او قربانی کنی و یقین داشتی که این خواب رحمانی است و خداوند مالک مطلق است و حق هر دستوری را دارد، چرا با این وجود اطاعت نکردی و اقدام ننمودی؟ آیا او برای این سؤال و اقدام نکردنش جوابی دارد؟

پس این که عقل را به «عادی و قدسی» تقسیم کنیم و بگوییم عقل عادی توان درک حق بودن دستور ذبح فرزند را ندارد و عقل قدسی می‌خواهد، تقسیم بندی غلطی است. عقل برهانی یک حقیقت بیش نیست که در وجود تک تک انسان‌ها البته با شدت و ضعف هست و همه باید آن را شکوفا کنند و قدرت بخشند و بر وجود خود حاکم سازند. از این عقل، که حجت باطن و مؤید رسول ظاهر است و حرفش مطابق حرف رسول ظاهر، حجت است، به همه انسان‌ها حظی از آن داده شده است و با این عقل است که آنها مکلف شده و در صورت اطاعت، پاداش و در صورت عصیان، کیفر داده می‌شوند. این عقل حقانیت رفتار ابراهیم را تشخیص می‌دهد و او را در صورت نافرمانی، معصیت کار می‌شمارد.

۲٫ حضرت امام حسین در روز عاشورا مانند جدش و پدرش نماز خوف به جا آورد(خلاف شیخ طوسی ۱/۶۳۶ و منتهی المطلب ۶/۴۰۸) و نماز خوف که دستور صریح قرآن است(نساء/۱۰۲)، به جماعت است و شرایط خاصی دارد که با آن شرایط، واجب است و باید با آداب خاصی به جا آورده شود. این گونه نبود که امام می‌توانست خودش و یارانش نماز را به صورت انفرادی انجام دهند ولی امام برای رعایت استحباب جماعت و رسیدن به ثواب بیشتر، نماز را به جماعت به جا آورد و یارانش را به کشتن داد!

۳٫ این که منتقد محترم علاوه بر نقد و انکار، به صراحت طرف مقابلش را به برچسب «نفهمی» می‌نوازد، پسندیده نیست و بهتر آن است که ما سخن مخالف را با ادب و احترام و برهانی نقد کنیم که یقینا پذیرفتنی‌تر و به رضای خدا و صلاح خلق نزدیک‌تر است.