مرتضی صارمی

چنانچه محافظه کاران از برخی شعارها ناراحت هستند باید آنرا در انعکاس خودسری و بی‌حیایی خود نسبت به اشخاص و شهروندان جستجو کنند.

 

مرتضی صارمی، عضو شورای مرکزی مجمع ایثارگران نوشت: حرفهای استاندار مازنداران که گفته است” اگر اتفاقی بیفتد اصلاح طلب و اصولگرا را با هم اعدام می کنند” گرچه عامیانه است اما یکی از شگردهای امنیتی برای مدیریت اوضاع قلمداد می شود.

در حالی‌که اصولگراها با اصلاح طلب ها یک فرق اساسی دارند و آن اینکه اصولگراها به بهانه  فقه و شرع با نگاه هابزی در پی حفظ وضع موجود هستند «که در فرهنگ علوم سیاسی به محافظه کاران اطلاق می شوند» و اصلاح طلبان به دلیل تالی فاسد های ایجاد شده ناشی از طرفداران حفظ وضع موجود با نگاه جان لاک  دنبال تغییر رفتار، بهبود روش‌ها و اصلاح ساختارهای ناکارآمد مبتنی برخواست و نظر اکثریت شهروندان هستند.

همراهی و مشارکت اکثریت مردم برای اصلاح امور، از طریق مکانیزم انتخابات گواه این ادعاست. به طور مثال، در انتخابات مجلس سوم، «شرعیون» مورد اقبال اکثریت قرار نگرفتند ولی در انتخابات دوره چهارم مجلس با تیغ نظارت استصوابی غیر قانونی، «عرفیون» را ردصلاحیت کردند و انتقام خود را از مردم گرفتند؛ اما  بازخورد منفی آنرا در انتخابات دوره ششم ریاست جمهوری با عدم مشارکت شاهد بودیم و مردم در انتخابات دوم خرداد ۷۶ با مشارکت هوشمندانه بر خلاف نظر محافظه کاران، به کسی راُی دادند که به نقش” زنان و سبک زندگی و آزادی ” شهروندان  برای مشارکت در تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی تاُکید داشت.

استفاده اکثریت مطلق جامعه از راهکار انتخابات به عنوان مکانیزم کم هزینه برای مشارکت در تعیین سرنوشت بارها تکرار شد( هرچند انتخابات ۸۸ هنوز در هاله ای از ابهام است) ولی محافظه کاران با نگرش ابزاری و تقلیدی که قدرت نزد آنها امر مقدسی است، مسیر انتخاب شده از سوی رای دهندگان را ناهموار و سنگلاخی کردند تا اینکه مردم در دو انتخابات سال ۹۸ و ۱۴۰۰ با عدم مشارکت هوشمندانه به محافظه کاران هشدار دادند اگر به دنبال حفظ وضع موجود هستید، باید به فکر مجلس ختم آن نیز باشید. چرا که عملکرد شما به گونه ای است که با براندازان در یک نقطه به هم می رسید و آن سقوط جمهوری اسلامی است.

بنابراین اکثریت جامعه مدنی ایران همواره در پی اصلاح امور از طریق انتخابات بوده است و امروز نیز از طریق “اعتراض” که یک راهکار مدنی و قانونی است، خواست و مطالبات خود را دنبال می کند و نمی توان این خرد جمعی را بخاطر شرکت در انتخابات های گذشته و اعتراض امروز سرزنش کرد.

پر واضح است به دلیل اینکه حامیان وضع موجود، قدرت را با نگاه ابزاری و تقلیدی، قدسی می پندارند، با عرفیون به چالشی جدی برخورد کرده اند و اجازه طرح خواست ها و مطالبات آنها را نمی دهند و با انسداد سیاسی، مکانیزم انتخابات و اعتراض به نوع حکمرانی را پر هزینه و به شدت افزایش داده و همین طور شکاف بین ملت – دولت بطور فزاینده گسترش یافته است و شواهد و قرائن نشان می دهد محافظه کاران در این رویداد تاریخی و فراگیر چون احساس تنهایی می کنند، به دنبال شریک جرم می باشند و مشمول این ضرب المثل هستند ” دیگی که برای ما نمی جوشد بگذار سر سگ در آن بجوشد”

سخنان استاندار مازنداران که خود زمانی تصمیم گیر و عامل سلاخی اصلاح طلبان بوده است، حرفش گرچه عامیانه است اما تیری در تاریکی است تا از این ستون تا آن ستون فرجی شود. بدون تردید این حرف از یک مغز معیوب و عامیانه تراوش می کند و استاندار مازنداران خود نمی داند که مورد سوءاستفاده عوامانه قرار گرفته است.

تحلیل محتوای شعارهای معترضین در مدارس و دانشگاه‌ها و خیابان و دیوارها و حتی پشت بامها، نه تنها ارتباطی با بیگانگان ندارد بلکه از متن جامعه مدنی است که قبلا در “انتخابات” متجلی بوده و اینک در” اعتراض” تبلور پیدا کرده است.(در این مجال نسبت و رابطه دوری و نزدیکی آن با اصلاحات مطمح نظر نیست).

چنانچه محافظه کاران از برخی شعارها ناراحت هستند باید آنرا در انعکاس خودسری و بی‌حیایی خود نسبت به اشخاص و شهروندان جستجو کنند. و اگر محافظه کاران، اصلاح طلبان را به همراهی با” استکبار خارجی” متهم می کنند اصلاح طلبان نیز معتقدند “استبداد داخلی” کشور را به این روز انداخته است و محافظه کاران بیشترین سهم را در این روزهای پرهزینه دارند البته برخلاف نگاه شیطانی استاندار ، باور اکثریت قریب به اتفاق معترضین اعدام نیست بلکه عدالت معیار آنهاست.