عطیه پیرحیاتی

کودک‌همسری، فقط ازدواج و تشکیل خانواده نیست. کودک‌همسری یعنی بارداری اجباری، ترک تحصیل اجباری، خشونت خانگی، کارخانگی تحمیل شده و یک کودک‌آزاری همه‌جانبه.

 

عطیه پیرحیاتی نوشت: ازدواج کودکان ۱۱ ساله، تنها با رضایت پدر به صورت قانونی امکان‌پذیر است. این جملات طیبه سیاوشی نماینده سابق مجلس جمهوری اسلامی‌ است که طبق ماده ۱۰۴۱ لایحه «ارتقای امنیت زنان» عنوان شده است. قانونی که عملا به کودک‌آزاری، چهره‌ای قانونی می‌بخشد.

براساس داده‌های رسمی مرکز آمار ایران، در تابستان سال گذشته بیش از هفت هزار و پانصد ازدواج مربوط به کودکان زیر ۱۵ سال ثبت شده‌است. این در حالی است که با احتساب ازدواج‌های ثبت نشده (صیغه) و کودکان بدون شناسنامه، این رقم به مراتب بیشتر خواهد‌شد.

کودک‌همسری چرخه‌ای است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود. یعنی مادرانی که خودشان در سنین کودکی ازدواج کرده‌اند، فرزندان‌شان هم در همان سن کم ازدواج می‌کنند، تا جایی‌که این مساله تبدیل به یک سنت و هنجار در خانواده می‌شود. این چرخه به‌ندرت شکسته شده حتی زمانی‌که خود مادران ناراضی از ازدواج زودهنگام‌شان باشند. وقتی کودک‌همسری به عنوان عرف خانواده یا محیط زندگی شناخته می‌شود، مقابله با آن نیز سخت‌تر خواهد شد؛ زیرا حتی از جانب خود دختران نیز پذیرفته شده خواهد ‌بود که مانند سایر اطرفیان‌شان در سنین کم ازدواج کنند و رضایت خانواده و سایرین را جلب نمایند.

به عبارت دیگر فرهنگ خانوادگی، محلی و قومی می‌تواند موجب بازتولید ازدواج زودهنگام شود. در این میان وظیفه دولت‌مردان و نهادهای اجتماعی «حمایت» از کودکان است و تلاش برای ساخت راه‌هایی که به پایان یافتن چرخه کودک‌همسری کمک کند، اما متاسفانه آنچه ما شاهدش هستیم، نادیده گرفته شدن حقوق همه کودکان خصوصا کودکان مناطق محروم و دخترانی است که به دلایل متفاوت اقتصادی و فرهنگی، خود و خانواده‌هایشان تحت ستم مضاعف هستند.

ترک تحصیل، آسیب‌های روحی ناشی از جدا شدن کودک از هم‌سالانش، فشار ناشی از کارخانگی اجباری و رابطه جنسی زودتر از موعد، تنها برخی از پیامدهای کودک‌همسری به حساب می‌آید.
️اما یکی از جبران نشدنی‌ترین این پیامدها، تجربه بارداری و زایمان در سنین کودکی است. که با تولد نوزاد هیچ راه جبران و بازگشتی وجود نخواهد داشت.

متاسفانه کودک‌همسری به بحران کودک‌مادری تبدیل شده و طبق آمار رسمی منتشر شده، در بهار و تابستان سال ۱۴۰۰ بیش از ۳۷ هزار و پانصد نوزاد از مادران کمتر از ۱۸ سال متولد شده‌اند که حدود ۸۰۰ مورد از این تعداد مربوط به مادران خردسال زیر ۱۴ سال می‌باشد. مادرانی که هنوز کودک هستند و نیازمند حمایت والدین و نهادهای اجتماعی و دولتی.

همان‌طور که گفته شد، از مهم‌ترین پیامدهای کودک همسری که تاثیرات منفی آن علاوه‌بر خود دختران، فرزندان آن‌ها و جامعه را نیز درگیر می‌کند، «ترک تحصیل» است. می‌توان گفت ترک تحصیل پس از ازدواج زودهنگام در زندگی دختران امری اجتناب‌ناپذیر است. زیرا این کودکان برای درس خواندن یا با مخالفت همسر مواجه می‌‌شوند و یا کارهای خانه و بارداری زودهنگام مانع تحصیل آن‌ها می‌شود. بازماندن تعداد زیادی از زنان و دختران از تحصیل مانعی برای به توسعه رسیدن جامعه، مشارکت این افراد در امور اقتصادی و نداشتن شان و منزلت در اجتماع می‌باشد.

در خانواده‌ای که بر پایه قوانین نانوشته مردسالارانه بنا شده‌ و این تبعیض جنسیتی حمایت قانونی و عرفی را نیز دارد، زنی که از تحصیلات و دانش اندکی برخوردار باشد در خانه نیز قدرت و اقتدار لازم برای تصمیم‌گیری برای خود و زندگی‌اش را ندارد؛ چرا‌ که به حقوقش آگاهی کافی نداشته و اگر این آگاهی را کسب نماید، به علت نداشتن تحصیلات کافی و به دنبال آن فقدان استقلال مالی و عزت نفس، نمی‌تواند مالک خود و سرنوشتش باشد. ستم جنسیتی مضاعفی که قرار است با اسم «حمایت از زنان» به دختران بی‌پناه ۱۱ ساله تحمیل شود.

کودک‌همسری، فقط ازدواج و تشکیل خانواده نیست. کودک‌همسری یعنی بارداری اجباری، ترک تحصیل اجباری، خشونت خانگی، کارخانگی تحمیل شده و یک کودک‌آزاری همه‌جانبه.

بدون رشد اجتماعی، تحصیلی و شغلی و بدون توجه به سلامت جسمی و روحی زنان و دختران که نیمی از جامعه را تشکیل می‌دهند، نمی‌توانیم انتظار داشته‌باشیم که در دراز‌مدت کشور و جامعه‌ای سالم داشته باشیم و در ابعاد مختلف شاخص‌های توسعه انسانی و اجتماعی، به جایگاه مناسبی برسیم. آینده‌ای روشن برای کشور به سرنوشت و زندگی تک‌تک اعضای آن گره خورده‌است زیرا سعادت یک امر جمعی است.

 

منبع: همدلی