اختصاصی؛

اصلاحات بر این باور است که جامعه چه در نظر و چه در عمل نیازمند نوآوری و تحول سازگار با شرایط تاریخی و اجتماعی و توسعه دموکراتیک است. این امری است که خواه ناخواه تحقق خواهد یافت و مقاومت در برابر آن نتیجه ای جز گریز از دین نخواهد داشت، از این رو نقد سنت و نفی آن و نقد تجدد به صورتی که در غرب تحقق یافته است و نه نفی آن را امری مطلوب و لازمه روشنفکری دینی به حساب می آورد.

 

پایگاه خبری صبح ما قصد دارد در سلسله مطالبی از سیدمحمد خاتمی، گفتمان، مبانی و مفاهیم اساسی اصلاحات را تشریح کند. آنچه در ادامه می آید بخش دوم از نظر سیدمحمد خاتمی درباره گفتمان اصلاحات است که برای نخستین بار در رسانه ها توسط «صبح ما» منتشر می شود.

 

سید محمد خاتمی درباره مبانی اصلاحات به ۱۲ رکن اساسی اشاره کرده است، آنچه در ادامه می آید تشریح دو رکن «اصلاحات و کرامت انسان» و «اصلاحات و دین» از زبان اوست که آذرماه ۱۳۸۷ بازگو شده است.

 

اصلاحات آنگونه که من می فهمم و معتقدم که مورد استقبال اکثریت جامعه قرار گرفت و با وضعیت و شرایط تاریخی ایران برای رهایی از استبداد دیرپا و عقب ماندگی مزمن و آشفتگی فکری و اجتماعی ناشی از آن سازگار است، با کرامت انسان، دین، قانون اساسی، مردم سالاری، آزادی، استقلال، توسعه، اقتصاد پویا، عدالت، امنیت، اخلاق و منزلت جهانی ایران مناسبت داشته و دارد.

این مبانی و مفاهیم باید در ظرف تاریخی خود فهمیده شود و به صورت ملموس و روزآمدی در این زمان مایه و پایه سیاست ها، برنامه ها و راهکارهای حل مسائل فراوان پیش روی کشور و دشواری های زندگی و معیشت مردم قرار گیرد. به نظر من مهم ترین مبانی و مفاهیم اصلاحات را بر اساس تحولات واقعی در حوزه نظر و عمل طی سالیان اخیر می توان در این موارد برشمرد.

۱-اصلاحات و کرامت انسان: اصلاحات انسان را جانشین خداوند، ذی حق و دارای منزلت و کرامت می داند که باید مسیر رشد و کمال او در عرصه اجتماع، اقتصاد، فرهنگ و سیاست از هر نظر گشوده شود. به هیچ نام و عنوانی نمی توان انسان را تحقیر کرد و راه را بر شایستگی های فردی و اجتماعی او بست.

اندیشه تصرف و اینکه اصالت نفع در قدرت، ثروت و یا منزلت، موجب تضییع حقوق انسان-چه مرد و چه زن- شود، در اصلاحات جایی ندارد.
در اصلاحات آشناکردن مردم به حقوق خویشو فراهم ساختن زمینه دستیابی آنان به فرصت های برابر و آزادی های قانونی، ممانعت از شکستن حرمت ها و تجاوز به حقوق و آزادی های انسانی، بسط و تقویت نهادهای مدنی، پرهیز از خشونت و خودکامگی، ترویج مدارا و شرح صدر و احترام به گرایش ها و نگرش های گوناگون محوریت دارد.

در اهتمام به این اصل، زنان ایرانی و مسلمان از آن رو که هم رکن رکین خانواده و سلامت و استواری آن بوده اند و هم نقشی نو و افتخارآمیز در گشودن راه های مشارکت سیاسی، اجتماعی، علمی، اقتصادی و فرهنگی در این دوران به عهده گرفته اند، نیازمند توجه ویژه اند تا به جایگاه شایسته خود در نگرش ها و سیاست ها و برنامه های عملی نایل شوند.

۲-اصلاحات و دین:

اصلاحات معتقد به حضور فعال و مقبت دین در سپهر حیات اجتماعی است و بر جهت گیری روشن و موثر انقلاب اسلامی که دین را طرفدار بلکه منادی آزادی، دموکراسی، عدالت و حاکمیت انسان بر سرنوشت خود می دانست، پای می فشارد و «جمهوری اسلامی» را به عنوان حاصل این انقلاب و مورد نظر امام و تصویب مردم، پاس می دارد.

در این تفکر، تحجر آفت بزرگ درون دینی است که خود نتیجه دلبستگی به عادت های فکری و آداب اجتماعی به ارث رسیده از گذشته و حاصل ظاهرپرستی به جای خداپرستی و نیز تسری قداست اصل دین به برداشت های انسانی از دین و عادات و آدابی است که تابع شرایط زمان و مکان اند.

خشونت و استبداد رای و تحمیل برداشت های تنگ نظرانه به نام دین بر جامعه و نیز تقدیس قدرت سیاسی که امری بشری است موجب رشد سکولاریته و لائیسیته در جامعه به خصوص در میان نسل جوان به حساب می آید.

اصلاحات بر این باور است که جامعه چه در نظر و چه در عمل نیازمند نوآوری و تحول سازگار با شرایط تاریخی و اجتماعی و توسعه دموکراتیک است. این امری است که خواه ناخواه تحقق خواهد یافت و مقاومت در برابر آن نتیجه ای جز گریز از دین نخواهد داشت، از این رو نقد سنت و نفی آن و نقد تجدد به صورتی که در غرب تحقق یافته است و نه نفی آن را امری مطلوب و لازمه روشنفکری دینی به حساب می آورد.

مراد از نوسازی و تجدد در رویکرد اصلاحی نه تقلید از بیگانه یا تسلیم در برابر آن چیزی است که در غرب به تناسب شرایط تاریخی و اجتماعی آن سامان، رخ داده است و در جهانی ناسازگار با مبانی اصیل دینی و بنیاد حکمت معنوی ما نیز هست، بلکه نوآوری و نواندیشی به تناسب زمان و مکان با وفاداری به دین و فرهنگ و به خصوص وحی الهی به عنوان منبع ممتاز شناخت حقیقت و یافتن شیوه زندگی انسان است.