اختصاصی؛

وایناینا از طریق سمینارها و کارگاه‌ها، به افرادی در محله‌های فقیرنشین دسترسی و کمک می‌کند.

 

به گزارش گروه بین‌الملل صبح ما به نقل از گاردین، «پیتر وایناینا» فردی که تحت تعقیب بود فرصتی دوباره یافت تا با استفاده از آن زندگی خود را تغییر دهد و به دیگران کمک کند تا راه‌های متفاوتی برای رهایی از فقر پیدا کنند.
در ورودی «کیباگاره»، محله‌ای فقیرنشین در حومه نایروبی، چکمه‌های گانگسترهای مرده بر فراز خانه‌های چوبی از سیم‌های برق آویزان هستند. مردم محلی خشمگین با حمایت اندکی که از طرف دولت در برابر جرم و جنایت از آنها می‌شود، اغلب قانون را در دستان خود می‌گیرند و مجرمی را که گرفتار می‌شود تا حد مرگ کتک می‌زنند.
وایناینا، ۳۲ ساله که یک دهه عمرش را صرف جنایت و مصرف مواد مخدر کرده بود چندین بار به‌سختی از مرگ فرار کرد تا اینکه در سال ۲۰۰۹ از دنیای مردگان بازنشسته شد. از آن زمان تاکنون او صدها جنایتکار را به انجام همین کار راهنمایی کرده است.
وایناینا ادعا می‌کند: من از دست پلیس رنج کشیدم. من شکنجه شدم و به طور غیرقانونی بازداشت شدم. اما پلیس خوبی را نیز ملاقات کردم که به من فرصتی دوباره داد که اکنون تجربه‌ام را به دیگران تعمیم دهم.
ابتکار وایناینا در بحبوحه بی‌اعتمادی فزاینده عمومی به پلیس، با اتهامات مربوط به قتل‌های غیرقانونی، دستگیری‌های خودسرانه و فساد انجام می‌شود. گروه «اصلاحات شبکه فقیرنشین» از تجربیات و شبکه‌های خود در دنیای جرم و جنایت برای پرکردن شکاف بین جمعیت ناراضی و نیروی پلیسی که اغلب متهم به وحشیگری است، استفاده می‌کند.
وایناینا متولد و بزرگ‌شده‌ی «کیباگاره» است و آنانی که او کمکشان کرده است وایناینا را معلم می‌نامند. او در ۱۲ سالگی زمانی که پدرش آنها را رها کرد و مجبور شد به‌تنهایی خانواده را تأمین کند با جرم و جنایت آشنا شد.
مانند بقیه زاغه‌نشینان نایروبی که حدود ۶۰ درصد از جمعیت ۴٫۴ میلیونی شهر را تشکیل می‌دهند، زندگی او با فقر، ناامیدی و نبود خدمات اولیه و همچنین جنایات گسترده‌ای که پلیس را متهم به استفاده از زور وحشیانه می‌کند، همراه بود.
«استیو موسو» ، مدیر عفو بین‌الملل کنیا می‌گوید: بیشتر جنایتکاران اهل محله‌های فقیرنشین هستند. نابرابری‌ها در جامعه باعث می‌شود که از طریق جرم و جنایت زندگی بهتری پیدا کنند. در فقر بودن فشار را بر روی افرادی که در میان مواد مخدر یا جرم و جنایت هستند، افزایش می‌دهد.
وایناینا که نتوانست شغلی پیدا کند، به‌سرعت سلسله‌مراتب را طی کرد و از جرم‌های کوچک به سرقت مسلحانه و توزیع مواد رسید. با فرار از بازداشت و زنده ماندن، وایناینا نام مستعار «۲ شارپ» را به خود اختصاص داد و به یکی از جنایتکاران تحت تعقیب شهر مبدل شد.
یک سرقت مسلحانه ناموفق باعث شد دوستانش پراکنده شوند و تعدادی کشته و برخی فرار کنند. او دستگیر و سپس آزاد شد. افسری که او را دستگیر کرده بود برای دستش تصویری از تفنگی که در حال شلیک بود را خال‌کوبی کرد که یادآور فرصت دوباره‌ای بود که به او داده شد. اما روز بعد، وایناینا توسط یک افسر دیگر بازداشت شد و ادعا کرد که او ماه‌ها به طور غیرقانونی در بازداشت بوده، از نظر روحی و جسمی شکنجه شده و شاهد خشونتی بوده که نسبت به جنایتکاران دیگر اعمال می‌شود.
وایناینا پس از آزادی خلاف و جنایت را رها و خود را وقف کلیسا کرد و در سال ۲۰۱۶ گروه «اصلاحات شبکه فقیرنشین» را تأسیس کرد که هدف آن تشویق جنایتکاران به اصلاح بود. او اکنون متأهل است و دو فرزند دارد.
زندگی «کلوین موانگا» توسط وایناینا تغییر کرد. زمانی او تبهکاری بود که دزدی و مردم را تهدید می‌کرد. اما اکنون او به‌عنوان راننده اتوبوس در راه شلوغ «واییاکی» در غرب پایتخت کار می‌کند.
موانگا، ۲۶ ساله می‌گوید که تلاش‌های وایناینا برای دورکردن او از جرم و جنایت در سال ۲۰۱۶ آغاز شد. در ابتدا، صدای او را نمی‌شنیدم. او می‌گوید وقتی در سال ۲۰۱۹ دستگیر شدم، توسط ۲ شارپ (وایناینا) متقاعد شدم تا تصمیم به تغییر بگیرم.
وایناینا از او در دادگاه حمایت و شغلی برای او مهیا کرد. او اکنون در حال پس‌انداز برای خرید اتوبوس خود با شراکت «کریوو ساکوا»، ۲۶ ساله که وایناینا نیز به او هم کمک می‌کند، است. «هارون کیبوگو»، ۲۹ ساله یکی از اعضای سابق باند، می‌گوید که فقر باعث شد او در نوجوانی مدرسه را رها کند و به یک کلاهبردار تبدیل شود. پس از دستگیری، ۲ شارپ به او کمک کرد با واقعیت زندگی کنار بیاید و تصویر بزرگ‌تر و چیزهای مثبتی را که زندگی می‌تواند ارائه دهد ببیند. کیبوگو اکنون مرد خانواده و یک مغازه‌دار است.
وایناینا از طریق سمینارها و کارگاه‌ها، به افرادی در محله‌های فقیرنشین دسترسی و کمک می‌کند.
موسو می‌گوید: ابتکار پیتر کاملاً دگرگون‌کننده است، زیرا او از رویکرد متفاوتی برای جلوگیری از جرم استفاده می‌کند. تعامل او با این جنایتکاران همچنین باعث تقویت گفتگو و روابط خوب با اعضای جامعه می‌شود، به‌طوری‌که والدین از او کمک می‌خواهند و او فرزندانشان را از جرم و جنایت نجات می‌دهد.
فرد ناشناسی می‌گوید که تلاش‌های وایناینا و همکارانش کار ما را آسان‌تر می‌کند، اما نمی‌توانیم بگوییم که او کار ما را انجام می‌دهد. جامعه مسئولیت دارد که اطمینان حاصل کند که هیچ جنایتکاری در میان آنها وجود ندارد و وایناینا نقش مهمی در این کار داشته است. به کمک او برخی از پسران جوان اکنون در بخش حمل‌ونقل پول به دست می‌آورند وگرنه امروز آنها در زندان پوسیده می‌شدند.
اما محدودیت‌هایی وجود دارد. منابع مالی وایناینا دسترسی او را محدود می‌کند. به‌غیراز کمک‌های مالی کوچکی که ممکن است از خانواده‌هایی که به آنها کمک کرده است دریافت کند، هیچ بودجه‌ای ندارد. او می‌گوید گانگسترها تصور می‌کنند که او وضع مالی خوبی دارد و کمک‌های هنگفتی می‌خواهند، اما او همیشه نمی‌تواند بدهی‌های مجرمان را بپردازد تا به آنها کمک کند تا جنایت را ترک کنند. کیبوگو، دوست دوران کودکی وایناینا، به یاد می‌آورد که یکی از اعضای سابق باند که با تغییر موافقت کرده بود، چگونه به جنایت بازگشت و با مرگ نابهنگام مواجه شد.
کیبوگو می‌گوید: پسر جوان در حال رهایی از جنایت بود. وقتی به‌خاطر ۳۰ دلار که برای راه‌اندازی تجارتی نیاز داشت به اعمال کار خلاف بازگشت و جان باخت، قلبم شکست. راننده‌ای که او را در حال ربودن گوشی دید [عمداً] او را مورد ضرب و شتم قرارداد و اوباش به سمت او رفتند تا او را کشتند.

ترجمه: گلناز سادات غفاری