مرتضی صارمی

این روزها، واژه جدیدی تحت عنوان ” گریز هسته ای” در مورد جمهوری اسلامی به کار می رود. گریز هسته ای نقطه ای برای تولید و دستیابی به بمب اتمی با هدف افزایش توان دفاعی و عامل بازدارندگی است.

 

مرتضی صارمی نوشت: اندیشمندان علم سیاست پیدایش یک کشور را بستگی به وجود سرزمین، جمعیت و حکومت می دانند. از این رو، رمز بقاء هر نظام سیاسی، بر پایه سه رکن ارتش قوی، تاُمین نیازهای زیستی و فیزیولوژیک و اعتماد عمومی قلمداد می شود.

کنفوسیوس فیلسوف مشهور چینی بر ابن باور است در صورتی که نظام سیاسی قادر به ایجاد و تقویت توان نظامی ارتش نشود و همینطور از تاُمین نیازهای عمومی عاجز باشد به دلیل وجود” اعتماد عمومی” در مقابل تهاجم بیگانگان و کمبودها دوام پیدا می کند. ولی چنانچه اعتماد عمومی از حکومت سلب شود بقاء نظام سیاسی امکان‌پذیر نیست.

اعتماد عمومی از شاخص های نظام های مردم سالار و دموکراتیک است و جابجایی قدرت در این نوع از نظام های سیاسی در یک فرایند قانونی با کمترین هزینه بازتولید می شود.
کشورهایی که از ساز و کارهای مردم سالار فاصله می گیرند بر اثر ناکارآمدی، ضریب اعتماد عمومی در آنها کاهش پیدا می کند و لذا برای تداوم حیات سیاسی خود به سمت میلیتاریزه کردن کشور حرکت می کنند و نقطه اتکا خود را نه در اعتماد عمومی بلکه در افزایش توان نظامی جستجو می کنند.

در این حالت عامل و واژه” بازدارندگی” در ادبیات مقامات حکومت بیش از عناصر مقوم حکومت مانند آزادی، توسعه و اعتماد عمومی بکار می رود.

این روزها، واژه جدیدی تحت عنوان ” گریز هسته ای” در مورد جمهوری اسلامی به کار می رود. گریز هسته ای نقطه ای برای تولید و دستیابی به بمب اتمی با هدف افزایش توان دفاعی و عامل بازدارندگی است.

در حال حاضر ۹ کشور در جهان دارای کلاهک هسته ای هستند. کشور روسیه با بیشترین کلاهک هسته ای در صدر این لیست قرار دارد کشور امریکا، چین، فرانسه، انگلستان، پاکستان، هند، اسراییل، کره شمالی جزء کشورهای دارای تسلیحات هسته ای می باشند ‌ به جز کشور شوروی سابق که به دلیل مقاومت در برابر اصلاحات سیاسی و اقتصادی دچار فروپاشی شد و همینطور کره شمالی بدلیل حکومت دیکتاتوری دچار انزوا سیاسی و فقر شدید اقتصادی است اکثریت کشورهای جهان بدون اتکا به توان هسته ای روندهای های طبیعی و مسالمت آمیزی در فرایند جابجایی قدرت را دنبال می کنند. و در ایران این روند در دوران جنگ تحمیلی و دوم خرداد با اتکا به اعتماد عمومی تجربه شد و کشور بدون تبلیغات سیاسی در حوزه توان هسته ای از شاخص های توسعه یافتگی برخوردار گردید و باعث شد نیروهای گریز از مرکز به مرکز گرایش پیدا کنند و کلماتی مانند تجزیه و بازدارندگی و فرار مغزها کمتر در ادبیات سیاسی مقامات بکار رود‌.

این روزها بعد از مذاکرات بدون نتیجه برجام، طرف های غربی از رسیدن جمهوری اسلامی به نقطه گریز هسته ای یاد می کنند و مقامات جمهوری اسلامی که در مقابل هر اتهامی واکنش نشان می دهند و به شدت آن را محکوم می کنند در این خصوص نه تنها واکنش منفی نشان نمی دهند بلکه از آن به صورت شفاف دفاع و از آن به عنوان عامل بازدارندگی یاد می کنند.
باید گفت دولت هایی که از طریق انتخابات در آمریکا انگلستان، فرانسه، هند، پاکستان اسرائیل سر کار می آیند مگر ماهیت نظام های سیاسی آنها تغییر می کند که در نظام جمهوری اسلامی به بهانه حفظ موجودیت نظام علاوه بر سرزمین، مهم ترین منبع قدرت یعنی” اعتماد عمومی” با خطر مواجه و نادیده انگاشته می شود؟!